رضا براهنی نویسنده، شاعر و یک منتقد ادبی برجسته و معروف است. او همیشه نقدهای خود را کوبنده و صریح مطرح میکند و هیچ شاعر و نویسندهای از تیغ تیز انتقادهای او در امان نیست. همین مسئله باعث شده این نویسنده همواره مورد هجمههای مختلف واقع شود. با همهی سختیها و نامهربانیها، او هیچگاه رسالت خود را در جهت اعتلای سطح سلیقهی مخاطبان به دست فراموشی نسپرد و حتی برای لحظهای قلم خود را زمین نگذاشت.
« از کوچه که بیرون آمدم، یک روزنامه خریدم. چهار نفر دیگر از فرماندهان ارتش شاه تیرباران شده بودند. عکسهای پیش از مرگشان در صفحهی اول چاپ شده بود. در صفحات وسط، عکسهای پس از تیربارانشان را چاپ کرده بودند. وقایع غریبی هم اتفاق افتاده بود. خلبان شاه با جت اختصاصی شاه، به ایران فرار کرده بود. عرفات با سنجابی عکس گرفته بود. یک عده را به جرم تجزیهطلبی دستگیر کرده بودند. عکس ششهفت نفر زن و مرد ناپدید شده را چاپ کرده بودند و سازمان چریکهای فدایی خلق از همهی مردم دعوت کرده بود که بهمنظور پشتیبانی از اقدامات برحق امام روز پنجشنبه از محل وزارت کشاورزی در بولوار بهطرف محل اقامت امام راهپیمایی کنند. امیر انتظام، که معاون نخستوزیر دولت موقت شده بود، گفته بود اعلام استقلال کردستان فقط شایعه است. و پناهندگان سیاسی ایران در شوروی میخواستند به ایران برگردند. تو تاکسی نمیتوانستم روزنامه بخوانم، حالم بههم میخورد. تکیه دادم به صندلی. لحظهای چشمهایم را بستم تا حالم جا بیاید، و ناگهان به این فکر کردم که بابک پوراصلان را که هرگز ندیده بودم با چه نشانههایی قرار است بشناسم و یا او که مرا ندیده بود، چطور میتوانست مرا از دیگران تمیز دهد. ولی بعد فکر بابک پوراصلان از ذهنم خارج شد و به یاد صورت کوچک شده و ترحمانگیزی افتادم که صبح، ابراهیم آقا پس از دیدن تعداد و اسامی شهدای مدرسهاش، در برابر من عرضه کرده بود. ولی خوشحال بودم که ابراهیم آقا، پس از آنهمه گریه، بالاخره خوابیده بود، یا استراحت میکرد. و وقتی از تاکسی پیاده شدم و بیهوا به طرف کافهی «فیاما» راه افتادم، و حتی وقتی رفتم تو کافه، بیشتر به ابراهیم آقا فکر میکردم تا به بابک پوراصلان. ولی بهمحض ورود، بابک پوراصلان را به یک نگاه شناختم. در تاریک روشن کافه درشت مینمود. او هم به یک نگاه مرا شناخت.»[1]
از روزگاران گذشته تاکنون نویسندگان زیادی به نوشتن داستانهای گوناگون مشغول بوده و آثار بینظیری آفریدهاند. تعداد زیادی از شاعران با استفاده از لحن و زبان خاص خود و غرق شدن در دنیای جادویی خیال، به سراغ سرودن شعرهای مختلف رفته و تمام احساسات خویش را در قالبهای مختلف ادبی به تصویر کشیدهاند.
خوشبختانه امروزه آثار ادبی گوناگونی در اختیار داریم و میتوانیم از این گنجینهی عظیم بهرهمند شویم. اهل ادب بهشدت علاقه دارند از این قند پارسی نهایت استفاده را بکنند و کتابهای گوناگون نویسندگان و شاعران مختلف را در طول زندگی خود مطالعه نمایند؛ اما حقیقت این است که عمر انسان محدود است و امکان مطالعهی همهی کتابها وجود ندارد. آنها مجبورند دست به انتخاب بزنند و نوشتههای خواندنیتر را بین انبوهی از آثار برگزینند. یکی از راههایی که باعث میشود دوستداران ادبیات بتوانند آثار قابلقبول و جذاب را گلچین نمایند، خواندن نقدهای مختلف در مورد یک کتاب مشخص است. رضا براهنی یکی از افرادی است که علاوه بر توانایی نقد آثار دیگران، خودش هم در نوشتن داستان و سرودن شعر مهارت زیادی دارد. او در ابتدا با نگاه تیزبین خود جای خالی نقد اصولی و دقیق آثار مختلف ادبی ایرانی را در جامعه احساس کرد و سپس به بررسی نقاط قوت و ضعف تألیفات گوناگون مشغول شد.
رضا براهنی کیست؟
رضا براهنی در 21 آذر سال 1314 در تبریز چشم به جهان گشود. خانوادهی براهنی وضع اقتصادی خوبی نداشتند و رضا از همان ابتدا طعم تلخ فقر را چشید. او در زمان کودکی علاوه بر تحصیل، در کارخانههای مختلف کار میکرد و کمک خرج خانواده بود. وی در اوایل جوانی به دانشگاه تبریز قدم گذاشت و موفق به دریافت مدرک کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی شد. او برای ادامهی تحصیل به ترکیه سفر کرد و در همان رشته درس خود را تا سطح دکترا ادامه داد و بعد به ایران بازگشت. براهنی در سال 1343 بهعنوان استاد زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه تهران استخدام شد و شروع به کار کرد.
وی در نوشتن داستان و شعر مهارت زیادی داشت و زمانی که ساکن ایران بود، تصمیم گرفت دانش خود را با سایر علاقهمندان به اشتراک بگذارد. او کلاسهای مختلفی در زمینهی نوشتن داستان و قصه، سرودن شعر و نقد آثار دیگران برگزار میکرد و شاگردان زیادی را مانند مهسا محبعلی، ناهید توسلی، روزبه حسینی، پیمان سلطانی، هوشیار انصاریفر و... تربیت کرد. دانشآموختگان این کلاسها سالها بعد باعث رشد و شکلگیری یک جریان ادبی تازه در دههی هفتاد شدند.
براهنی با نشریات مختلف مانند فردوس، آرش، آناهیتا، نگین و... همکاری داشت و برای آنان در حوزههای گوناگون مطلب مینوشت. وی همچنین برای تأسیس و رشد کانون نویسندگان ایران تلاشهای زیادی کرد. براهنی عقاید چپگرایانهی شدیدی داشت و بارها نسبت به شرایط موجود جامعه انتقادهای تندی منتشر کرده بود. وی در سال 1351 برای تدریس ادبیات تطبیقی و ادبیات انگلیسی در دانشگاه تگزاس به آمریکا رفت و بعد از مدت کوتاهی برگشت. براهنی بعد از بازگشت به وطن دستگیر شد و به زندان افتاد. او در سال 1353 برای بار دوم به آمریکا مهاجرت کرد و کمی بعد برای زندگی به کانادا قدم گذاشت و موفق شد در انجمن قلم کانادا عضو شود و ریاست آن را برعهده بگیرد.
فعالیتهای ادبی رضا براهنی
رضا براهنی در حوزههای مختلف ادبی مانند ترجمه، داستاننویسی، شاعری، نظریهپردازی و نقد فعالیتهای گستردهای دارد. وی برای نوشتن داستانهای خود به سراغ مسائل روز جامعه میرود و در دل حوادث داستانی به نقد وضعیت موجود میپردازد و دغدغههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را بیان میکند. او شاعر قابلی است و برای رسیدن به فرم و ساختار شعری دلخواهش بهشدت تلاش میکند و نظریات خود را دربارهی قالبها و سبکهای مختلف شعری بدون ترس و تعارف بیان مینماید. «براهنی بر ادبیات و رویکردهای نقد ادبی شرق و غرب اشراف کمنظیری دارد. غنای تفکر ادبی، جسارت بیان و قلم بیپروا از برجستهترین خصایص آثار او به شمار میآید.»[2] نقدهای ایشان درواقع راهگشای نقد نوی امروزی در ایران است.
مصیبتی زیر آفتاب، بیا کنار پنجره، خطاب به پروانهها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟، آواز کشتگان، رازهای سرزمین من، کتاب چاه به چاه، کتاب قصهنویسی، آزادهخانم و نویسندهاش، طلا در مس و... تنها بخشی از تألیفات موفق او محسوب میشوند. براهنی در طول زندگی خود جوایز مختلفی مانند جایزهی یلدا برای نوشتن نقدهای ادبی، تندیس چهرههای برتر و شاخص شعرهای آوانگارد و جایزهی بهترین روزنامهنگار در حوزهی حقوق انسانی را دریافت کرده است. وی حالا در تورنتو زندگی میکند و با بیماری آلزایمر بهشدت درگیر است.
آثار
کتاب خطاب به پروانهها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟
این کتاب برای اولین بار در سال 1374 منتشر شد. کتاب دو بخش اصلی دارد. در بخش اول با شعرهایی از براهنی مواجه میشویم که بین سالهای 69 تا 73 سروده شدهاند. براهنی برای سرودن شعرها از وزنهای ترکیبی و مرکب استفاده کرده و از قوانین سخت نحوی بهصورت چشمگیری فاصله گرفته است. او سعی کرده توانایی خود را در استفاده از زبان به رخ دیگران بکشد و بهنوعی آغازگر سرودن شعر به سبک پستمدرن در ایران دههی 70 باشد.
بخش دوم کتاب یک مقالهی نظری است. براهنی در این قسمت از اشعار مختلف نیما یوشیج و احمد شاملو استفاده میکند و بعد دیدگاه آنان را دربارهی شعر و شاعری مورد بررسی قرار میدهد. او نظریهی عجیب و بحثبرانگیز زبانیت[3] را مطرح میکند و عقیده دارد شاعران با استفاده از این دیدگاه، از دام قالبهای کهن شعری، شعر نیمایی و شعر سپید رهایی مییابند.
کتاب آواز کشتگان
کتاب آواز کشتگان برای نخستین بار در سال 1362 منتشر شد. این اثر یکی از جذابترین رمانهای دههی 60 محسوب میشود. براهنی در کتاب خود به سراغ داستان زندگی مردی به نام محمود شریفی میرود. محمود استاد ادبیات تطبیقی دانشگاه تهران در زمان حکومت پهلوی دوم است. او مقالات و نوشتههای مختلف سیاسی مینویسند و به همین دلیل برای مدتی به زندان ساواک میافتد و مورد شکنجه قرار میگیرد. وی بعد از مدتی از زندان آزاد میشود؛ اما شغل قبلی خود را برای همیشه از دست میدهد. او حالا یک کارمند دولتی با دغدغههای مختلف است و سعی دارد فقط به زن و زندگی خود فکر کند و برای همیشه مسیر زندگیاش را از سیاست جدا نماید؛ اما هرچه بیشتر تلاش میکند کمتر به نتیجه میرسد. براهنی در کتاب آواز کشتگان داستان زندگی شخصی را به تصویر میکشد که دست روزگار بازی عجیبی را با او آغاز کرده است.
بخشی از قسمتهای رمان را دانای کل روایت میکند و قسمتی دیگر حدیث نفس محمود شریفی است. نویسنده در این اثر به موقعیتهای مختلف تاریخی مانند کودتای 28 مرداد سال 1332، قیام 30 تیر سال 1331 و حوادث 15 خرداد سال 1342 اشاره میکند. کتاب آواز کشتگان در سبک رئالیسم نوشته شده است. نویسنده در این اثر از مبارزات سیاسی مردم پیش از انقلاب با ساواک پرده برمیدارد و ظلم و ستم حکومت پهلوی را آشکار مینماید. او با تصاویر درخشانی که ارائه میدهد، مخاطب را تا انتهای داستان با کتاب همراه میکند.
کتاب رازهای سرزمین من
این کتاب دو جلدی بلندترین اثر رضا براهنی است. وی در این کتاب از مسائل تاریخی و سیاسی بهصورت توامان استفاده میکند و داستانی جذاب میآفریند. داستان این کتاب به حوادث مختلف تاریخی سال 1332 تا پیروزی انقلاب اسلامی در شهرهای مختلفی مانند تبریز، اردبیل، تهران، ویتنام و... مربوط میشود. رازهای سرزمین من سرشار از خردهروایتهای مختلف است که در طول کتاب بهشکلی با یکدیگر ارتباط پیدا میکنند؛ اما یکی از اصلیترین بخشهای رمان داستان زندگی مردی به نام حسین تنظیفی است.
حسین تنظیفی مترجم مستشاری آمریکایی است. این مستشار آمریکایی طی حادثهای به قتل میرسد و بعد از این اتفاق 14 تن از افسران ارتش را اعدام میکنند. حسین تنها شاهد زندهی این ماجرا است و به همین دلیل به حبس ابد محکوم میشود. با پیروزی انقلاب اسلامی، حسین بعد از سالها طعم آزادی را میچشد و از بند رها میشود. وی تصمیم دارد پرده از اتفاقات گذشته بردارد. او به تهران سفر میکند و برای آشکار کردن حقیقت، به دنبال زنی به نام تهمینه میگردد. داستان 14 فصل مختلف دارد. ما در هر فصل با یکی از شخصیتها همراه میشویم و داستان را از دید او میبینیم. کتاب به شیوهی رئالیسم نوشته شده است؛ اما در بخشهایی از آن تکنیکهای رئالیسم جادویی هم دیده میشود. ضربآهنگ این رمان بهشدت تند است و خوانندگان کتاب بهسبب تعدد شخصیتهای داستان، هنگام مطالعهی اثر به تمرکز زیادی نیاز دارند. کتاب رازهای سرزمین من در سال 1366 به همت نشر نگاه منتشر شد.
کتاب قصهنویسی
قصهنویسی برای نخستین بار در سال 1348 منتشر شد. این کتاب در زمینهی آموزش قصهنویسی، اثری مدرن محسوب میشود و بعد از گذشت سالها هنوز حرفهای زیادی برای گفتن دارد. کتاب 6 بخش اصلی دارد. براهنی در ابتدا دربارهی تفاوتهای قصهنویسان حرفهای و غیرحرفهای صحبت میکند و از اهمیت نقد قصهها سخن میگوید. او سپس در کتاب خود تاریخ پیدایش قصه را بیان کرده و دربارهی تعهد، مسئولیت و وظیفهی قصهنویسان نکات قابلتوجهی را مطرح مینماید. بعد از آن به بررسی ساختمان قصه و نقش عنصر تجربه، جدال، حادثه، راوی داستان، شخصیت، طرح، محیط و... میپردازد. براهنی دیدگاههای نظری مختلفی درمورد انواع قصه مانند کلاسیک، رمانتیک و مدرن را مورد مطالعه قرار داده و بر قصهنویسی معاصر ایران نگاه ویژهای میاندازد. او آثار نویسندگان مختلفی مانند صادق هدایت، ابراهیم گلستان، جلال آلاحمد و ... را بررسی کرده و بهصورت جزئیتر به نقد بسیاری از داستانهای صادق چوبک مانند کتاب سنگ صبور،کتاب انتری که لوطیش مرده بود، کتاب روز اول قبر و... میپردازد.
کتاب چاه به چاه
کتاب چاه به چاه داستان زندگی مردی به نام حمید است. حمید در سپاه دانش خدمت میکند. او برای کمک به خانوادهی خود تپانچهای قدیمی را میفروشد؛ اما شانس با او یار نیست. تپانچه به دست نیروهای چریک و مبارز میافتد و یک ترور به وسیلهی آن صورت میگیرد. این مسئله باعث میشود حمید توسط ساواک دستگیر شود و ماجراهای دیگری به دنبال این اتفاق رخ بدهد. حمید در زندان با شخصی به نام دکتر آشنا میشود. گفتگوهای دکتر و حمید با یکدیگر در طول داستان بهشدت خواندنی هستند.
کتاب چاه به چاه برای اولین بار در سال 1354 منتشر شد و آن را اول شخص روایت میکند. رضا براهنی در این رمان کوتاه فضای رعب و وحشت زمان شاه را خیلیخوب به تصویر میکشد و از خفقان آن دوره پرده برمیدارد. او فضاهای درخشانی خلق میکند و داستانی جذاب میآفریند. برای آشنایی بیشتر با کتاب چاه به چاه نوشتهی رضا براهنی به یادداشت مرتبط با این اثر در سایت آوانگارد مراجعه بفرمایید.
اگر علاقهمند هستید رمانی جذاب بخوانید، یا دلتان برای خواندن شعری زیبا تنگ شده است و یا دوست دارید در حوزهی نقد اطلاعات بیشتری بهدست آورید، مطالعهی آثار رضا براهنی را بههیچوجه از دست ندهید.
[۱]- براهنی، رضا، آواز کشتگان، تهران، مغان، ۱۳۶۶، ۱۰۲۰_ ۱۰۲۱
[۲]- روزبه، محمدرضا، ادبیات معاصر ایران(نثر)، تهران، روزگار، ۱۳۹۵، ۲۶۶
[۳]- براهنی، رضا، خطاب به پروانهها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم، تهران، مرکز، ۱۳۷۴، ۱۹۲_۱۹۶
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.