رویین‌تنیِ دیجیتال

مروری بر نمایشنامه‌ی موبایل مرد مرده نوشته‌ی سارا رول

حجت سلیمی

سه شنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۲

(1 نفر) 5.0

نمایشنامه موبایل مرد مرده

جین بعد از یک روز سخت برای استراحت به کافه‌ای رفته و به‌تنهایی پشت میزی نشسته و در حال لذت بردن از سکوت است. ناگهان تلفن مردی شروع به زنگ‌زدن می‌کند که در میز کناری نشسته است. مرد تلفنش را جواب نمی‌دهد. تلفن همچنان به زنگ زدن ادامه می‌دهد؛ تا اینکه جین از کوره در می‌رود و شروع به اعتراض می‌کند. پس از چند دقیقه متوجه می‌شود که مرد میز کناری مرده است. جین وحشت‌زده تلفن را پاسخ می‌دهد. در آن‌طرف، مادر مرد مرده است و جین متوجه می‌شود که نام مرد، گوردون است. حالا دیگر جین نسبت به گوردون احساس دِین دارد و تصمیم می‌گیرد به مراسم خاک‌سپاری‌ او برود. از اینجا به بعد، گویی دیگر جین اختیاری از خود ندارد و با هر بار زنگ زدن تلفن، احساس می‌کند که حتماً باید پاسخ بدهد و به ملاقات تمام کسانی برود که به تلفن زنگ می‌زنند. در ادامه‌ی راه با مادر، همسر، برادر و معشوقه‌ی گوردون نیز ملاقات می‌کند.

موبایل مرد مرده[1] کمدیِ سیاهی است که انسان عصر ارتباطات را در مواجهه با تکنولوژی مدرن نشان می‌دهد. تکنولوژی مدرن نوعی دوگانگی برای ما به وجود آورده است؛ دوگانگی متناقضی که ازیک‌طرف باعث انزوا می‌شود و از طرف دیگر، نوعی ارتباط بیشتر را برای ما فراهم می‌کند. تمرکز این نمایشنامه به روی جنبه‌های منفی و هراس‌آور تکنولوژی است. وقتی جین موبایل را به مالکیت خود درمی‌آورد، به‌سرعت وارد سفر رازآلودی می‌شود که منجر به خودآگاهی‌ و کشف خویش می‌شود. سفر دورودراز زنی که باعث به چالش کشیدن تمام پیش‌فرض‌هایش درباره‌ی اخلاق، رستگاری، نیاز به ارتباط با دیگران و عشق می‌شود. موبایل، نماینده‌ی تکنولوژی، جین را در بند می‌کشد و دیگر جین اختیاری از خود ندارد و او به سمتی کشیده می‌شود که موبایل بخواهد. دنیایی که سارا رول در موبایل مرد مرده خلق می‌کند، یک دنیای عادی با مردمانی عادی است که در آن‌ اتفاقات غیرعادی می‌افتد. جین از همان ابتدا که تلفن گوردون را جواب می‌دهد، وارد هزارتویی می‌شود که همه‌چیز را طنازانه به پرسش می‌گیرد. همه‌چیز بر گرد همان تصمیم اولیه‌ی جین می‌چرخد و او را مجبور به دروغ‌گویی، شیادی و حتی عاشقی غیرمنتظره می‌کند. سارا رول درباره‌ی این نمایشنامه‌ می‌گوید:

«موبایل‌ها، تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌ها باعث تغییر انسان می‌شوند؛ به شکلی که حتی خودش هم متوجه آن تغییر نمی‌شود. ما دیگر کمتر به زمان حال حاضر متصل هستیم. تقریباً هیچ‌کس دیگر در جایی که حضور دارد نیست. دیگر هیچ دلیلی برای صحبت کردن با یک آدم غریبه نداریم؛ تنها با کسانی ارتباط برقرار می‌کنیم که از قبل می‌شناختیم؛‌ اما چقدر آن‌ها را می‌شناسیم؟ ما که آن‌ها را «نمی‌بینیم»؛ تنها با آن‌ها حرف می‌زنیم. به نظرم این خیلی وحشتناک است.»[2]

نکته‌ی جالب درباره‌ی سبک نوشتاری سارا رول این است که اصلاً تلاشی نمی‌کند به روانشناسی شخصیت‌هایش بپردازد. به گفته‌ی خودش، نمایشنامه‌هایش با منطق قبل از فروید[3] نوشته می‌شوند؛ یعنی درست همان‌طور که یونانی‌ها؛ قرون‌وسطایی‌ها و شکسپیر می‌نوشتند. او معتقد است که برای تأثیرگذاری نیازی نیست که دوران کودکی را بکاویم و زخم‌های التیام نیافته را باز کنیم. سارا رول ویژگی‌ روانشناسی نمایشنامه‌هایش را به شکلی در کنار هم می‌چیند « که همه‌چیز در مقابل فروید قرار گیرد.»[4]  

موبایل‌های ما تبدیل به «نوع دیگری از ما» شده‌اند؛ مخزنی که ارتباطات و انسان‌ها و همه‌چیز ما را در خود ذخیره کرده‌اند و باعث اتصال ما به اشخاص و مکان‌های مختلفی می‌شوند. از دست دادن موبایل به‌منزله‌ی از دست دادن بخشی از هویت و اطلاعات حیاتی ماست. با از دست دادنش شاید حتی بخشی از دانش و اطلاعات و سوادمان را هم از دست بدهیم. جاذبه‌ی موبایل مرد مرده در همین است؛ موبایل، چیزی است که پس از مرگ ما هم وجود دارد و به حیاتش ادامه می‌دهد. «منِ» دیگری که پس از من هم می‌تواند همچنان من را به آدم‌ها و موقعیت‌های زندگی‌ام وصل کند. حال در نمایشنامه‌ی موبایل مرد مرده، منِ دیگر گوردون به دست جین می‌افتد. به‌نوعی جین وارث گوردون می‌شود. همان‌طور که گفته شد؛ سارا رول به ترفندهای نوشتاری قرون‌وسطایی علاقه دارد. یکی از این ترفندها این است که نام شخصیت‌ها نیز معنای خاصی را می‌رسانند؛ مثلاً «جین یا Jean» با «Gene یا ژن» هم‌آواست؛ که این مسئله به همان داستان وراثت اشاره دارد؛ چیزی که علتش تکنولوژی است. بدن گوردون و بُعد مادی‌اش از بین رفته است؛ اما هویت مجازی‌اش توسط جین به حیات خود ادامه می‌دهد. اندک‌اندک جای «ارتباط حقیقی» با «عناصر تکنولوژی» عوض می‌شود و به‌سختی می‌توان میان واقعیت و خیال تفاوتی قائل شد؛ انگار همه‌چیز آرام‌آرام به صفر و یک تبدیل می‌شود.


[1]- موبایل مرد مرده؛ سارا رول؛‌ ترجمه‌ی دلارا نوشین؛ نشر قطره؛ تهران؛‌ 1393

[2]- «زندگی سورئال: نمایشنامه‌های سارا رول»؛ بخشی از مصاحبه‌ی سارا رول با جان لار؛ مجله‌ی نیویورکر؛ 17 مارس 2008

[3]- زیگموند فروید؛ عصب‌شناس برجسته‌ی اتریشی و بنیان‌گذار روانکاوی؛ پس از نظریات فروید، بسیاری چیزها تغییر کرد؛ یکی از این تغییرها در شیوه‌ی درام‌نویسی بود. در شیوه‌ی جدید، رفتار کاراکترها بر اساس ناخودآگاهشان سنجیده می‌شد و شخصیت‌پردازی در نمایشنامه‌ها توجه ویژه‌ای به روان کاراکترها پیدا کرد.

[4]- مصاحبه با مجله‌ی BOMB؛ 28 جولای 2007

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

سمفونی غربت

سمفونی غربت

مروری بر نمایشنامه‌ی ملودی شهر بارانی نوشته‌ی اکبر رادی

رقص مرگ در تروا

رقص مرگ در تروا

مروری بر کتاب ببر پشت دروازه نوشته‌ی ژان ژیرودو

میل ندارم مسیر تاریخ رو عوض کنم

میل ندارم مسیر تاریخ رو عوض کنم

مروری بر نمایشنامه‌ی رمولوس کبیر نوشته‌ی فردریش دورنمات

کتاب های پیشنهادی