لازم است شما را برای امر بسیار ضروری ملاقات کنم. آینده فلسفه آلمان در خطر است. وعدهی ما، ساعت نه صبح فردا در کافه سورنتو. لوسالومه[1]
کتاب وقتی نیچه گریست اثری در فلسفه، روانشناسی و همزمان داستانی بسیار گیرا و جذاب است برای افرادی که شناخت کافی از این حوزهها ندارند.
اروین یالوم استاد دانشگاه و یک روانکاو ماهر است که روش نوینی در آموزشهای خود برگزیده است. او تلاش کرده تا بنیان فلسفی برای روانکاوی خود بیابد. وقتی نیچه گریست یک ماجرای نیمه واقعی است. نیچه به بیماری مهلکی مبتلا شده است و تنها راه نجات او درمانش توسط دکتر برویر است. شروع کردن درمان با یک مانع جدی روبرو است و آن هم متقاعد کردن نیچه به پذیرفتن درمان است.
برویر برای متقاعد کردن نیچه چند جلسهای با او ملاقات میکند. بخش قابل توجهی از محتوای کتاب حول این ملاقاتها و گفتگویی ایجاد شده است که میان آنها شکل میگیرد. جذابترین بخش کتاب نیز به همین یادداشتها اختصاص دارد.
لوسالومه معشوقه نیچه است. روایاتی که از زندگی نیچه وجود دارد حضور او را تصدیق میکند، اما نمیتوان ادعاهایی را به واقعیت زندگی او پیوند داد که در مورد ماهیت ارتباط سالومه و نیچه در این کتاب وجود دارد. یالوم با افزودن این داستان به کتاب قصد دارد علاوه بر نمایان ساختن ابعاد فلسفی زندگی نیچه تاثیر ناخودآگاه بر زندگی او را هم به تصویر بکشد. به طوری که فیلسوفی چون ژان پل سارتر وقتی نیچه گریست را یک رویا پردازی هوشمندانه از زندگی یک متفکر برجسته میداند.
همانطور که اشاره کردیم برویر تلاش میکند تا نیچه را راضی به پذیریش فرآیند درمان کند و در جلسات و ملاقاتهایی که با او دارد به شدت تحت تاثیر عقاید نیچه قرار میگیرد. زندگی برویر به طور کامل دگرگون میشود و پرسشهای فلسفی نیچه شکافهای اساسی در زیست برویر ایجاد میکند. به طوری که برویر برای درمان، بیمار نیچه میشود.
برویر متوجه شده است که هیچ راهی برای نفوذ به افکار نیچه وجود ندارد مگر این که خود را به بخشی از تفکر او تبدیل کند. این روش درمان نکته بدیع اروین د. یالوم در روان درمانی است.
بخش دیگری از کتاب به گفتگوی برویر و فروید اختصاص دارد. هر چند این کتاب در واقع نوعی از روانکاوی فرویدی است، اما شخصیت اول داستان استاد و دوست فروید است. برویر همواره فروید را در جریان فرآیند درمان قرار میدهد و از کمکهای او استفاده میکند. فروید معمولا مخالف درمان نیچه است، اما در نهایت مجذوب اندیشههای او میشود.
برویر از سخنان نیچه به عمق تنهایی او پی میبرد. نیچه میگوید:« در موارد نادری که تنهایی بر من چیره شده است و دریچهای برای فوران آشکار نکبت نیافتهام، ساعتی بعد، از خود بیزار و غریبه با خویش، خود را در حالی مییابم که انگار از همراهی خود دچار افت و تحقیر شدهام.»[2]
این که برویر موفق به درمان نیچه میشود یا خیر، این که نیچه خواهد گریست یا نه و این که یک فیلسوف چه سبک و سیاقی برای اعتراف عاشقانه دارد سوالات و گرههای جذابی از این رمان برجسته است که با مطالعهی آن میتوانید جوابشان را دریابید.
بسیاری از نویسندگان و متفکران برجسته جهان وقتی نیچه گریست را ستایش کردهاند. این کتاب برنده جایزه انجمن روانپزشکی آمریکا شد و به عنوان یکی از مطرحترین آثار یالوم شناخته میشود. داستان کتاب بسیار گیرا و سراسر جذاب است. این کتاب کمک زیادی به شناخت بیشتر از آراء و اندیشه نیچه خواهد کرد و سبک نوینی از داستان نویسی را معرفی میکند که خاص اروین یالوم است.
[1]- (یالوم، 1384: 23)
[2]- (یالوم، 1384: 413)
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.