تقریبا هفتاد سال پیش، کتاب ادبیات چیست توسط ژان پل سارتر نوشته شد. در آن زمان، تعهد ادبیات به جامعه جزو مسائل روز و قابل توجه گروههای مختلف روشن فکران بود. سارتر با نوشتن این کتاب دیدگاه جدیدی نسبت به ادبیات و تعهد ارائه داد.
کتاب در زبان اصلی (فرانسوی) در چهار فصل نوشته شده است که در برگردان آن به فارسی، مترجم فصل آخر آن را به دلایلی ترجمه نکرده است که در مقدمهی کتاب ذکر میکند. نسخهی فارسی کتاب در سه فصل نوشتن چیست؟ نوشتن برای چیست؟ و نوشتن برای کیست؟ تنظیم شده است. روزگاری که سارتر این کتاب را نوشت، روزگار هجمهی منتقدان و اهالی ادبیات به آثار او بود. منتقدان آثار او را به بهانهی ادبیات محکوم میکردند بیآن که هرگز بگویند مقصودشان از ادبیات چیست.
سارتر عصبی و دلخور از دیدگاههای این چنینی دست به نوشتن این کتاب میزند.
در فصل اول، یعنی نوشتن چیست به بیان تفاوت هنر نوشتن با دیگر هنرها همچون نقاشی میپردازد و روحیهی تعمیمدهی اصول مختلف هنری به یک دیگر را نقد میکند:
«ما نمیخواهیم نقاشی و مجسمهسازی و موسیقی را هم متعهد کنیم، یا دست کم نه به شیوهای یکسان. و چرا اصلا بخواهیم چنین کاری بکنیم؟ در قرون گذشته هرگاه نویسندهای نظری دربارهی کارش ابراز میداشت آیا بیدرنگ از او میخواستند که آن را بر هنرهای دیگر تعمیم دهد؟ اما امروزه برازنده مینماید که به زبان موسیقیدان و ادیب از نقاشی سخن بگویند و به زبان نقاش از ادبیات، پنداری هنر باطنا دارای جوهری یگانه است.»[1]
در این فصل از تفاوت کار شاعر و نثرنویس و نوع تعهد این دو مینویسد. او دو عمل شاعر و نویسنده را دو عمل متفاوت از هم میداند و تعهد را برای شاعر ممنوع و برای نویسنده واجب میداند.
در فصل نوشتن برای چیست؟ از هدف نوشتن مینویسد. در این فصل است که سخن ازتعهد بیشتر و جدیتر به میان میآید و در کنار نویسنده به اهمیت خواننده اشاره میکند و همین ارزش وجودی خواننده است که پای تعهد را به ادبیات باز میکند:
«اگر نویسنده تنها میزیست میتوانست هرچه دلش میخواهد بنویسد، هرگز اثرش به صورت عین خارجی عرضه نمیشد و نویسنده ناچار میبایست یا قلم را زمین بگذارد یا نومید شود، اما عمل نوشتن متضمن عمل خواندن است که همبستهی دیالکتیکی آن است.»[2]
فصل سوم، نوشتن برای کیست؟ طولانیترین فصل این کتاب است.
این بخش از کتاب را با گفتن از آزادی شروع میکند و در ادامه از چیستی آزادی و ارتباط نویسنده با آزادیهای فردی میگوید. پس از توضیح و تفسیر عقاید عمیق در این باره، دست آخر نتیجه میگیرد آن چیزی که نویسنده آن را هدف قرار داده است در واقع آزادیهای فردی جامعه است. او این سخن را که نویسنده در خواننده تاثیر میگذارد، غلط میداند. او معتقد است که نویسنده تنها آزادی اشخاص را فرا میخواند تا افراد خود تصمیم بگیرند که کتاب برایشان تاثیرگذار باشد یا خیر.
فارغ از اهمیت این مسئله و نسبت تعهد و ادبیات، این کتاب از نظر آشنایی با آرا و نظریات فیلسوفان و منتقدان، کتاب خوبی است. سارتر در خلال این سه فصل از اندیشمندان بسیاری حرف زده است. علاوه بر این، کتاب ادبیات چیست بینش جدیدی به خواننده ارائه میدهد که با کمک آن میتواند به بررسی دیگر کتابهای ادبی بپردازد و درک درستتری نسبت به ادبیات پیدا کنند.
[1]- (سارتر، نجفی و رحیمی، 1348: 49)
[2]- (سارتر، نجفی و رحیمی، 1348: 109)
دیدگاه ها
معرفینامهای سطحی و دمدستی که هرکس میتواند بنویسد
چقدر متن خوبی بود