هرکس از این رمان خوشش نیاید بهتر است هیچ کتابی نخواند. (روزنامهی اشپیگل)
این رمان داستان زندگی مردی است که در محلهای در کشور سوئد زندگی میکند. مردی که به تازگی همسرش را از دست دادهاست. همسری که از نظر او تنها دارایی با ارزشش بودهاست.
اُوِه مردی مسن، ساده و جدی است. مردی با تفکراتی بسیار واضح و بدیهی. او افراد را با ویژگی ظاهری یا سنشان شناسایی میکند؛ مثلا دختر سه ساله، دختر هفت ساله، زن بیمصرف، مردان پیراهن سفید، مرد کت شلواری و... اُوِه راه حلهای ساده برای مشکلات انتخاب میکند. ساده حرف میزند و روزهای خود را ساده میگذراند؛ اما لحظه به لحظهی داستان او جذاب است.
اُوِه همه چیز را ساده میبیند. او باید صبحها راس ساعت ۶ بیدار شود و برفهای جلوی خانهاش راپارو کند. محله را بازرسی کند تا مبادا کسی خرابکاری کرده باشد. به خانه برگردد و صبحانه بخورد. وقتی همسرش زنده بود، برنامهی روزمرهاش را بر اساس خواستههای او انجام میداد؛ اما از وقتی او از دنیا رفته است، دیگر به کارهایش فکر نمیکند و فقط روزهایش را تکرار میکند. امن رمان داستان عشق است. عشقی که از دیدگاه یک مرد جدی و ساده اما مهربان روایت میشود.
مردی به نام اُوِه داستان مرگ و زندگی است؛ داستان تلاش برای مردن و تلاش برای زنده ماندن که از نظر هیچکس، همزمان میسر نیستند؛ اما برای اُوِه اتفاقی است که میافتد؛ مثل تمام اتفاقهای دیگر زندگیاش. او در جستوجوی چیزی است و چیز دیگری به دست میآورد. او در جایی از داستان اتفاقی قهرمان میشود. در جایی اتفاقی همسرش را ملاقات میکند. در جایی اتفاقی گربهای را نجات میدهد. در جایی اتفاقی به زنی کمک میکند. این اتفاقات تنها تصادفاتی هستند که اُوِه اگر اختیار داشت قطعا مانع وقوعشان میشد. هیچیک از این اتفاقات خواستهی حقیقی او نیستند؛ اما اُوِه را نجات میدهند.
مخاطب از ابتدای داستان متوجه میشود که با شخصیتی عجیب و متفاوت روبهروست. مردی قوی، نه چندان خوشبرخورد و خوشاخلاق، بسیار اخمو به طوری که به ندرت کسی لبخند او را دیده است، مردی که مسائل را بسیار ساده و واضح میبیند و همیشه راهحلهایی ساده برای آنها پیدا میکند و مردی که با تمام این ویژگیها کسی از او متنفر نیست و فقط برای همه عجیب به نظر میرسد؛ مردی به نام اُوِه.
اسم فصلهای کتاب از دیگر جذابیتهای این رمان است. تمام عناوین نشان میدهد که این داستان تنها درمورد مردی به نام اُوِه است؛ با این حال برای درک داستان او با افراد زیادی آشنا میشویم و داستان زندگی خیلیها را میخوانیم؛ اما در نهایت داستان مردی به نام اُوِه را مطالعه میکنیم. با آن میخندیم و اشک میریزیم و وقتی کتاب را تمام کردیم، احساس خوبی به خودمان، کتاب و اُوِه داریم.
رمان مردی به نام اُوِه، مخاطب را با موقعیت عجیب خود درگیر میکند. در صفحات اول نمیدانیم که میخواهیم به کجا برسیم و با توصیفات دقیق و جذاب نویسنده به داستان جذب میشویم. پس از مدتی کوتاه نویسنده و شخصیت اصلی ما را شگفتزده میکنند و هدف اصلی خود را بیان میکنند. از این قسمت به بعد ما با گذشته و حال اُوِه آشنا می شویم و کم کم باید تصمیم بگیریم که آیا میخواهیم هدف اُوِه محقق شود یا نه. نویسنده زودتر از ما تصمیم خود را میگیرد. او تمام تلاشش را میکند تا اُوِه در تصمیماتش به مشکل بربخورد و موفق نشود.
اما هنر اصلی نویسنده وقتی نمایان میشود که در نهایت اهداف اُوِه به بهترین شکل ممکن محقق میشوند؛ نه با یک اتفاق یا تصادف و نه با تلاش؛ بلکه به درستترین و مناسبترین شکل و در بهترین زمان و مکان؛ درست صبح روزی که ساعت هشت است و برخلاف همیشه هنوز برفهای جلوی خانهی اُوِه، پارو نشدهاند.
مردی به نام اُوِه اولین اثر کارل فردریک بکمن، نویسندهی سوئدی است. او متولد سال ۱۹۸۱ در استکهلم است. روزمرهنویسی و خاطرهنویسی و همچنین کتاب خواندن از سرگرمیهای کودکی و نوجوانی بکمن بود. احتمالا همین موضوع باعث شدهاست تا این رمان از چنین توصیفات دقیق و بهجایی برخوردار باشد. رمان مردی به نام اُوِه در زمان انتشارش تا مدتها پرفروشترین کتاب سوئد و از جمله کتابهای پرفروش سایت آمازون بود. این کتاب رتبهی یک نیویورک تایمز را نیز به دست آورد.
بکمن افرادی را در دل اجتماع به تصویر میکشد و با لحنی صمیمی مسائل فراگیر و ناراحتکنندهی جامعه و حقایق زندگی را در قالب طنز روایت میکند. او از کوچکترین ایدهها، مسائل جدی و جزییات روزمرهی اطرافش استفاده میکند تا موقعیتها و دیالوگهای بین شخصیتها را در قالبی جذاب خلق کند.
مردی به نام اوه | نشر نون
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.