قاب عکسی مه‌آلود و تب‌زده

مروری بر کتاب منظرِ پریده‌رنگ تپه‌ها نوشته‌ی کازوئو ایشی‌گورو

الناز کاظمی

شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰

منظرِ پریده رنگ تپه ها کازوئو ایشی گورو

«کاملا ممکن است حافظه‌ام از این رویدادها از پسِ سالیان غبارآلوده و کم‌رنگ شده باشد، شاید هیچ‌چیز آن‌چنان که امروز دوباره پیش روی من ظاهر شده، رخ نداده است. اما قطعا افسونی هراس‌انگیز را به یاد می‌آورم که هردوی ما را – درجا خشک‌شده در آن تاریکیِ زودرس – فراگرفته بود، و ما خیره به جسمی کمی دورتر از ساحل بر زمین افتاده می‌نگریستیم. کمی که نزدیک‌تر شدیم، ماریکو را دیدم که به‌پهلو افتاده، زانوهایش را جمع کرده بود و پشتش به ما بود. ساچیکو زودتر از من به ان نقطه رسیده بود، بارداری کُندم کرده بود، وقتی بهش رسیدم بالای سر بچه ایستاده بود. چشم‌های ماریکو باز بود و اول فکر کردم مُرده است. اما بعد چشم‌هایش را چرخاند و به ما خیره شد، تیرگیِ خاصی در نگاهش موج می‌زد.
ساچیکو روی یک پا زانو زد و سرِ بچه را بلند کرد. ماریکو همچنان به ما زُل زده بود.»[1]

منظرِ پریده رنگ تپه ها کازوئو ایشی گورو

منظرِ پریده‌رنگِ تپه‌ها اولین کتاب از کارنامه‌ی آثار کم‌نظیر کازوئو ایشی‌گورو نویسنده‌ی بریتانیایی‌است که به دنبال انتشارش در سال 1982 میلادی، توانست تحسین‌های زیادی را برانگیزد و جوایز متعددی را از آن خود کند. رمانی پیچیده با سرنخ‌ها و لایه‌های فراوانی که به خوبی نمایان‌گر شیوه‌ی نگارش منحصربه‌فرد ایشی‌گورو است و ویژگی‌های مختلف قلم او را به نمایش می‌گذارد.

رمان با روایت مبهم اتسوکو از خودکشی دخترش کِیکو آغاز می‌شود؛ اتسوکو زنی میانسال است که با دختر دومش نیکی در انگلستان زندگی می‌کند و حالا در سالروز مرگ دختر بزرگ‌ترش کِیکو، به مرور خاطرات گذشته و حوادث آن دوران می‌پردازد. اتسوکو در شروع صحبت‌هایش، به موضوع مهمی اشاره می‌کند؛ این که او به هیچ وجه راوی قابل اعتمادی نیست و ممکن است بسیاری از حوادث را طور دیگری به خاطر بیاورد؛ نکته‌ای که موجب گمانه‌زنی‌های بسیاری در مورد صحت حرف‌هایش در ذهن مخاطبان می‌شود.

اتسوکو به جای پرداختن به موضوع مرگ دخترش، سراغ خاطرات زنی می‌رود که مدت‎ها قبل، زمانی که هنوز در ژاپن زندگی می‌کرده است، او را می‌شناخته است. اتسوکو و ساچیکو مدتی کوتاه پس از جنگ جهانی دوم با یکدیگر آشنا می‌شوند؛ زمانی که روزهای تلخ ژاپن سپری شده بود و ساکنان شهر ناگازاکی صلح و آرامش تازه‌ای پیرامون خود احساس می‌کردند. در بحبوحه‌ی بازسازی شهرها و قد برافراشتن ساختمان‌های بتنی، ساچیکو و دختر کوچکش ماریکو به کلبه‌ای چوبی که به‌رغم تخریب‌های جنگ و بمباران‌ها هنوز پابرجا مانده است، نقل مکان می‌کنند؛ اتفاقی که حرف‌ها و پچ‌پچ‌های فراوانی بر سر زبان زنان محله‌ می‌اندازد. ساچیکو زنی سرد و ناهنجار است که علاوه بر رفتارهای نامتعارفش، مادر خوبی هم برای ماریکو نیست؛ هیچ حسی نسبت به وجود دخترش ندارد و از او متنفر است. اتسوکو در زمان آشنایی‌اش با ساچیکو باردار است و طبق گفته‌ی خودش این کودک همان دختر اولش، کِیکو است که بعدها در لندن دست به خودکشی می‌زند و هیچ اشاره‌ی بیشتری به زندگی کِیکو نمی‌کند. دوستی ساچیکو و اتسوکو از هر لحاظی عجیب به نظر می‌رسد؛ در تمامی خاطرات، اتسوکو حضوری بی‌رنگ و شبح‌وار دارد و هیچ‌کدام از کارهای وحشیانه و نامعقول ساچیکو، تاثیری بر افکار و احساساتش نمی‌گذارد. ساچیکو مدتی پس از زندگی در ناگازاکی، بالاخره تصمیم می‌گیرد با شخصی به نام فرانک به آمریکا مهاجرت کند؛ زیرا هیچ آینده‌ای در ژاپن متصور نیست. تصمیمی که بدون توجه به نفرت ماریکو از فرانک و ترک کشور گرفته شده است. ساچیکو برای آن که بتواند ماریکو را به مهاجرت راضی کند، به او قول می‌دهد که بچه‌گربه‌های دخترک را همراه خود به آمریکا ببرند؛ اما یک شب قبل از عظیمت، ساچیکو درست مقابل چشمان اتسوکو و ماریکو، سبد بچه‌گربه‌ها را داخل رودخانه می‌اندازد و حیوانات بی‌دفاع را غرق می‌کند؛ اتفاقی هولناک و غیرانسانی که در کمال تعجب، خشم اتسوکو را برنمی‌انگیزد، و اتسوکو تنها تلاش می‌کند ماریکو را آرام کند و نظرش را راجع به فرانک و زندگی در آمریکا تغییر دهد. گویی که خودش مادر دختر باشد؛ رازی که می‌تواند معنای تمامی خاطرات و حوادث را تحت تاثیر قرار دهد.

منظرِ پریده رنگ تپه ها کازوئو ایشی گورو

ایشی‌گورو در این رمان، سرنوشت زنی از نسل گذار ژاپن را به تصویر می‌کشد که خود را از قید و بند معیارهای اجتماعی ژاپن سنتی رها کرده و رفتاری ناهنجار و درک‌ناشدنی دارد؛ زن به قدری از شرایط موجود اطرافش متنفر است که آزادی را به همه‌چیز، حتی تنها دخترش، ترجیح می‌دهد و دنبال زندگی‌ای جدید، در جایی جدید است. ساچیکو یا همان اتسوکو، هرطور شده زندگی گذشته‌اش را پشت سر می‌گذارد و همراه دخترش ماریکو یا همان کِیکو، زندگی تازه‌ای را آغاز می‌کند. هویت گذشته‌ی اتسوکو به قدری غیرقابل پذیرش و شرم‌آور بوده است، که آن را از نظر همگان پنهان نگه داشته است و حتی دخترش نیکی هیچ‌ اطلاعی از آن ندارد؛ تنها شاهد حوادث کِیکو بوده که حالا زنده نیست. عذاب وجدان اتسوکو از اتفاقات گذشته آن چنان زیاد است که گاه و بی‌گاه دست به تحریف حقیقت می‌زند و گناه آن‌ها را به پای شخصیتی فرضی می‌نویسد. اتسوکو به هیچ وجه نمی‌تواند خودش را به خاطر تصمیماتش ببخشد؛ تصمیماتی که در نهایت منجر به خودکشی و مرگ کِیکو شده است؛ «می‏‌دونی نیکی، من از اولش می‏‌دونستم. همیشه می‏‌دونستم اون اینجا خوشبخت نمی‏شه. با این حال با خودم آوردمش.»[2]

منظر پریده رنگ تپه ها

نویسنده:
کازوئو ایشی گورو
ناشر:
نیلا
مترجم:
امیر امجد
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

منظر پریده رنگ تپه ها اولین کتاب از کارنامه‌ آثار کم نظیر کازوئو ایشی‌گورو نویسنده بریتانیایی است که به دنبال انتشارش در سال 1982 میلادی، توانست تحسین های زیادی را برانگیزد و جوایز متعددی را از آن خود کند.

مطالب پیشنهادی

اوه عزیزم، عزیزم، هرگز رهایم مکن

اوه عزیزم، عزیزم، هرگز رهایم مکن

مروری بر کتاب هرگز رهایم مکن نوشته‌ی کازوئو ایشی گورو

«آرام بگیرید٬ برادر!»

«آرام بگیرید٬ برادر!»

بخشی از کتاب «غول مدفون» اثر كازوئو ایشی گورو

بازمانده روز

بازمانده روز

برگرفته از کتاب "بازمانده روز" نوشته‌ی کازوئو ایشی گورو، ترجمه‌ی نجف دریابندری، نشر کارنامه

کتاب های پیشنهادی