هر فرد تصور متفاوتی از آزادی دارد. برخی میخواهند آزاد باشند، به این معنا که همواره در انتخاب و انجام "آنچه میخواهند" مختار باشند و برخی دیگر آن را "رهایی از سلطهگری" معنا میکنند. من معتقدم نکتهی اصلی همین است: معنای آزادی برای هرکسی متفاوت است؛ بنابراین آزادی را میتوان گرفتار نکردن دیگران در بند تصورات و باورهایمان دربارهی اینکه "آنها باید چه کسانی باشند" دانست.
مسئلهی دیگر این است که ما نمیدانیم چه چیزی داریم تا زمانی که آن را از دست بدهیم. وقتی سه سال پیش اولین موارد کووید 19 در چین ظاهر شد، هیچکس نمیتوانست تصور کند که چند ماه بعد دولت آزادیهایی مانند معاشرت، کار و عبادت خارج از خانه و حتی در آغوش گرفتن را غیرقانونی اعلام کند.
کتاب جدید من با نام وضعیت اضطراری: چگونه آزادیهایمان را در همهگیری از دست دادیم و چرا اهمیت دارد؟[1] این سوال نه چندان ساده را مطرح میکند: چگونه این اتفاق افتاد؟ و من دو سالِ اولِ اوجِ همهگیری را از طریق بیش از صد قانون بررسی میکنم که قرنطینه، محدودیتهای جمعآوری، قوانین خودانزوایی، پوشش اجباری صورت، قرنطینهی هتل و موارد دیگر را اعمال میکنند. چرا تنها هشت قانون از صدونه قانون قبل از اجرایی شدن در لحظهی امضای مت هنکاک[2] در پارلمان مورد بحث قرار گرفت؟ چرا بسیاری از مقامات و سیاستمداران قوانینی را که برای دیگران وضع کرده بودند، زیر پا گذاشتهاند؟ آزادیهای ما بهسختی به دست میآید. اگر با آنچه در طول همهگیری رخ داد روبهرو نشویم، بحران بعدی میتواند به مراتب وخیمتر باشد.
من در این نوشتار از آثاری در توضیح و تبیینِ مفهوم آزادی و نیز داستانهایی ترسناک از سلب آزادی میگویم.
۱. انتخابشده[3] اثر چایم پوتوک[4]
آزادیهای دینی از اولین مسائلی بود که به مثابهی حقوق فردی از جانب قانون حمایت شد؛ احتمالاً به این دلیل که هزاران سال به خاطر آن جنگیده و کشتهایم. پوتوک بهزیبایی سختیهای بزرگ شدن را توصیف میکند: یاد گرفتن اینکه دیگران با شما متفاوت هستند و شما باید سعی کنید به این تفاوت احترام بگذارید؛ در حالی که همچنان به ارزشهای خود پایبندید. روون[5] و دنی[6]، دو نوجوان یهودی مدرن و فوقارتدوکس[7]، از جنبههای متفاوتی مذهبی هستند. از یک مذهب پیروی میکنند، اما تفاوتهای بسیاری دارند. آنها به کمک عاملِ "دوستی" سفرهای شخصیشان را از طریق خانواده، سنت و در نهایت حقیقت میگذرانند.
۲. آمریکانا[8] اثر چیماماندا انگزی آدیچی[9]
داستان مهاجرت اغلب با داستان آزادی آمیخته شده است. انسانها تمایل دارند مهاجران را مشاهده و با آنها برخورد کنند. چالش جوامع بزرگ یافتن زمینههای مشترک است؛ یک ایدهی به اندازه کافی گسترده از آزادی که همهی جوانب آن را شامل شود. عهد عتیق[10] میگوید: با غریبه خوب رفتار کنید؛ همانطور که همهی ما در یک سرزمینِ بیگانه غریبه بودیم. آدیچی (یا آدیشی) داستان ایفملو[11] را روایت میکند. ایفملو هنگامی که برای تحصیل از نیجریه به ایالات متحده می رود، غربت و نژادپرستی را تجربه میکند و متوجه میشود که ناگهان به یک سیاهپوست تبدیل شده است. او یک وبلاگنویس موفق در زمینهی نژاد میشود و سپس به نیجریه باز میگردد؛ جایی که اکنون آمریکانا است، به نوعی دیگر. من همچنین سخنرانی اخیر ریث آدیچی[12] در مورد آزادی بیان را توصیه میکنم.
3. من ملاله هستم: داستان دختری به نام ملاله یوسفزی که پای حق تحصیل ایستاد و به دست طالبان تیرباران شد[13]
فرزند دوازده سالهی من در مدرسه در حال خواندن نسخهی نوجوانان این کتاب است. دیشب از من پرسید که بمبگذار انتحاری کیست؟ کتابهای خوب به ما کمک میکنند دنیا و زندگی را از دید دیگران تجربه کنیم. آنچه یوسفزی در عمر کوتاهش از سر گذراند است، تجربهای کمیاب و ارزشمند است. جوانترین برندهی جایزهی نوبل برای حق تحصیل زنان جنگید و طالبان به سرش شلیک کرد. آزادی تا حدودی ذهنی است، اما از منظر حقوق بشر برخی موارد غیر قابل مذاکره و تردیدناپذیرند؛ حق آموزش یکی از آنهاست. ملاله یک زن الهامبخش است.
من ملاله هستم
4. انتقام نرم یک مبارز آزادی[14] اثر آلبی ساچز[15]
آلبی ساکس یک وکیل و فعال ضد آپارتاید[16] است که در سال 1988 یک دست و یک چشم خود را در اثر انفجار ماشینش از دست داد. او در تبعید اجباری در موزامبیک بود و سرانجام پس از آزادی نلسون ماندلا، به کشورش آفریقای جنوبی بازگشت. ماندلا او را بهعنوان یکی از اعضای موسس دادگاه قانون اساسی آفریقای جنوبی منصوب کرد. این کتاب و کتابهای دیگر ساکس بهزیبایی داستان شخصی او را با آفریقای جنوبی در هم میآمیزند؛ جایی که او مسئول سلسله قضاوتهای حقوقی بود که به الگویی برای دادگاههای قانون اساسی بینالمللی تبدیل شد.
5. زنان نامرئی: افشای سوگیری دادهها در دنیایی طراحیشده برای مردان[17] اثر کارولین کریادو پرز[18]
این کتاب که اثر مبارز و نویسندهی فمینیست، کریادو پرز، است چگونگی نفی آزادی با روشهای پنهان را نشان میدهد. چگونه زنان میتوانند در جامعه برابر باشند، در حالی که آن جامعه به معنای واقعی کلمه برای مردان ساخته شده است؟ از اندازهی یک گوشی هوشمند گرفته تا طراحی دارو... این کتاب تعصب جنسیتی را آشکار میکند که در اساسیترین عناصر و ساحتهای زندگی ما رخنه کرده است. تنها با کشف بیعدالتیها است که میتوانیم به ترمیم آنها امیدوار باشیم.
6. اطلس شانه بالا انداخت[19] اثر آین رند[20]
جان گالت[21] کیست؟ اگر میخواهید ایدههای مختلف آزادی و بهویژه "فردگرایی قدرتمند" را درک کنید، خواندن آثار وحشتناک و آشفتهی رند انتخاب خوبی است. او هرگز فلسفهی سیاسیاش را پنهان نمیکند. در تار و پود کتاب و در نمادهای وقیحانهی شخصیتهای آن، سوسیالیسم و جمعگرایی بد و فردگرایی و آزادی بیان خوب است؛ ممکن است با مقصد موافق نباشید، اما مسیر ارزش طی کردن دارد.
7. خیابان شرقی غربی[22] اثر فیلیپ ساندز[23]
پس از جنگ جهانی دوم و وحشت ناشی از هولوکاست،[24]جهان لحظهای بسیار کوتاه از وضوح و عریانی را تجربه کرد. اگر میخواهیم مانع خودباختگیِ اجتنابناپذیرِ گونهی خود از طریق نفرت و جنگ شویم، باید جوامع انسانی را مجدداً حول اصول حقوق بشر سازماندهی کنیم. ساندز با توسعهی مفاهیمِ حقوقی ِجنایاتِ ضدبشری و نسلکشی مانند یک فیلم هیجانانگیز به چیزی تقریباً غیرممکن دست مییابد. او با آمیختن داستان قتل خانوادهی خود در جریان هولوکاست با محاکمهی نورنبرگ[25]_زمانی که رهبران زندهی رژیم نازی[26] بلافاصله پس از جنگ تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند_ به این مهم دست مییابد.
8. ماوس[27] اثر آرت اسپیگلمن[28]
هیچ چیز بهتر از داستانِ از بین رفتنِ آزادی به شیوهای تدریجی و اجتناب ناپذیر، اهمیت آن را نشان نمیدهد. شاهکار دو قسمتی اسپیگلمن به معنای واقعی کلمه، داستان تجربهی پدرش در هولوکاست را به تصویر میکشد؛ از ابتدا و در دل یک خانوادهی مرفه یهودی لهستانی تا اردوگاه آشویتس[29] و سرانجام در ایالات متحده، جایی که او در یک وجودِ شکسته زندگی میکند و به دلیل خودکشی همسرش در هنر غرق شده است. در این کتاب از یهودیان با استعارهی "موش" و از نازیها با نام "گربه" یاد شده است. جسورانه و قانعکننده است، اما هرگز ساده و ملودراماتیک نیست. برای قدردانی از آزادی، باید درک کنیم که هیچ جامعهای مصون نیست. همهی جوامع مثل هم هستند.
9. نظریهی عدالت[30] اثر جان رالز[31]
کتاب جان رالز، استاد دانشگاه هاروارد، به اندازهی هر اثر دیگری در فلسفهی قرن بیستم طرحی است؛ برای جامعهای که در آن اکثر مردم میتوانند از آزادی لذت ببرند. احتمالاً این کتاب بود که من را به قانون حقوق بشر همراه با الهامبخشِ بزرگِ رالز یعنی نقد عقل محض[32] اثر امانوئل کانت[33] سوق داد. پروژهی بزرگ رالز طراحی جامعهای است که در آن میتوان آزادی و برابری را به دست آورد.
10. حلزون قهرمان و وال مهربان[34] اثر جولیا دونالدسون[35] با تصویرگری اکسل شفلر[36]
برخی کتابها به شما احساس آزادی میدهند. من همه را دعوت میکنم که کتاب فوقالعادهی جولیا دونالدسون را با صدای بلند برای کودکی بخوانند، بدون اینکه حلزون کوچک با پاهای چسبناک که در مسیرش با والی گوژپشت همراه میشود، آنها را با خود ببرد. او به آسمان، دریا، زمین، امواج، غارها و شنهای طلایی خیره شد. او خیره شد و از همه چیز شگفتزده شد. و او به وال گفت: «من احساس میکنم خیلی کوچک هستم.» این کتاب ممکن است باعث شود ما احساس کوچکی کنیم، اما گاهی لازم است قدر آزادی وسیعی را که دنیایمان میتواند به ما ارائه دهد، بدانیم.
منبع: گاردین
مترجم: نگار فیروزخرمی
[1]- Emergency State: How We Lost Our Freedoms in the Pandemic and Why It Matters
[2]- Matt Hancock
[3]- The Chosen
[4]- Chaim Potok
[5]- Reuven
[6]- Danny
[7]- ultra-Orthodox مشخصهی آن پایبندی شدید به باورها یا اعمال ارتدکس است. (منبع: گوگل)
[8]- Americanah
[9]- Chimamanda Ngozi Adichie
[10]- Old Testament
[11]- Old Testament
[12]- Reith Adichie
[13]- I Am Malala: The Story of the Girl Who Stood Up for Education and Was Shot by the Taliban by Malala Yousafzai
[14]- The Soft Vengeance of a Freedom Fighter
[15]- Albie Sachs
[16]- anti-apartheid آپارتاید سیستمی در آفریقای جنوبی بود که در آن میان افرادِ نژادهای مختلف شکاف وجود داشت و سفیدپوستان از حقوق و مزایای بیشتری برخوردار بودند. افرادِ مخالف این نگرش را ضدِ آپارتاید میگویند. (منبع:گوگل)
[17]- Invisible Women: Exposing Data Bias in a World Designed for Men
[18]- Caroline Criado Perez
[19]- Atlas Shrugged
[20]- Ayn Rand
[21]- John Galt
[22]- East West Street
[23]- Philippe Sands
[24]- Holocaust
[25]- Nuremberg
[26]- Nazi
[27]- Maus
[28]- Art Spiegelman
[29]- Auschwitz
[30]- A Theory of Justice
[31]- John Rawls
[32]- Critique of Pure Reason
[33]- Immanuel Kant
[34]- The Snail and the Whale
[35]- Julia Donaldson
[36]- Axel Scheffler
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.