بسیاری از ما، آلفرد هیچکاک (Alfred Hitchcock) را به عنوان کارگردانی بزرگ میشناسیم و وقتی نام او را به عنوان یک نویسنده میشنویم متعجب میشویم؛ اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، فاصلهی بسیار کمی بین نوشتن داستان و ساخت فیلم میبینیم. اغلب سناریوها میتوانند در قالب یک داستان کوتاه یا بلند و یا هر قالب قابل ارائهای ساخته شوند؛ به همین دلیل است که بسیاری از کتابها به فیلم نیز تبدیل میشوند. به طور قطع، فیلمساز موفق و خلاقی همچون هیچکاک، میتواند در داستاننویسی نیز موفق باشد. کتاب معمای آرومونت شامل تعدادی داستان کوتاه نوشتهی هیچکاک و تعدادی از داستانهای منتخب اوست که توسط نویسندگان گمنام و بااستعداد نوشته شدهاند.
معمای آرومونت، نام اولین داستان از یازده داستان کوتاه کتاب است که به عنوان نام کتاب نیز انتخاب شده است. هریک از این داستانها، جهانی منحصر به فرد را تصویر میکنند. داستانها بسیار ساده آغاز میشوند. شخصیتهای ساده، دیالوگهای ساده و موقعیتهای ساده؛ اما در همین جهانها نیز، نویسنده طنزی خاص را چاشنی اثر میکند تا حال و هوایی سرگرمکننده برای مخاطب فراهم سازد و در عین حال او را درگیر درامی جذاب کند.
نویسنده در برخی از داستانهای این کتاب، شخصیتی را در موقعیتی خاص قرار میدهد تا تصمیمی عجیب بگیرد و پس از این تصمیمگیری شرایط را برای او عجیب تر میسازد و در نهایت، به شخصیت و مخاطب یک شوک بزرگ وارد میکند. در برخی از آنها، تعلیق، مهمترین عنصر داستان است؛ همچون فیلمهای هیچکاک که تعلیق در آنها حرف اول را میزند. گاه مخاطب با شخصیتها همراه است و در آخر همزمان با آنها حقایق را میفهمد و گاه مخاطب پیشآگاهی دارد و منتظر کنشهای شخصیتهاست. حتی در برخی از داستانها، در همان جملات ابتدایی مخاطب شگفتزده میشود و همانجا حقیقت را میفهمد؛ اما با این حال برای کشف دلیل آن و ارتباط شخصیتها، داستان را تا انتها دنبال میکند. چنین تنوعی از داستانها، تنها در سینما و با دیدن فیلمهای مختلف به دست میآید؛ به همین دلیل است که هیچکاک به عنوان یک فیلمساز قادر به خلق چنین مجموعهای شده است.
نامگذاری داستانهای این کتاب بسیار جذاب است. یک شوخی برای خندیدن تا حد مرگ، یک تیر و دو نشان، انگار دود شد و به هوا رفت، مراقب باشید؛ این مرد خطرناک است، دست درازی و... از جمله نامهای جالبی است که این داستانها دارند. در اکثر آنها شخصیتی به عنوان کارآگاه یا پلیس وجود دارد که در طول داستان سرنخها را دنبال میکند و از رازها پرده برمیدارد. همین مسئله داستانها را جذابتر و خواندنیتر میکند. در واقع، مخاطب با ژانر معمایی و جنایی روبهروست؛ اما برخلاف بسیاری از داستانهای جنایی-کارآگاهی که به فیلم تبدیل شدهاند، این بار گویی فیلمها تبدیل به داستان شدهاند.
نکتهی قابل توجهی که در اغلب داستانهای کتاب وجود دارد این است که در آنها، به مقولهی مرگ خیلی ساده و طنزآمیز پرداخته میشود. مرگ افراد، حتی نزدیکان شخصیتها، اتفاقی روزمره و عادی است که گویی هر روز در حال وقوع است. افراد حتی دربارهی کشتن دیگران هم خیلی ساده صحبت میکنند و گاه، بدون نقشهای مشخص دست به کارهای عجیب و کشنده میزنند. همین نکته داستانها را برای مخاطب جذابتر میکند؛ زیرا او را با اتفاقاتی روبهرو میکند که خودش هرگز در زندگی تجربه نخواهد کرد.
تک تک این داستانها قابلیت تبدیل شدن به فیلم را دارند و حتی ایدههایی جذاب برای فیلمسازی هستند. فیلمسازان میتوانند با اقتباس از آنها، فیلمهای کوتاه و بلند در ژانر معمایی و جنایی بسازند که برای هرمخاطبی بسیار سرگرمکننده باشد؛ زیرا که دلهره و تعلیق ویژگی بارز این داستانها هستند که در فیلم نیز اهمّیت دارند و عناصر اصلی فیلمهای هیچکاک نیز هستند. هرکس که به ادبیات پلیسی و جنایی علاقهمند باشد یا به سینما و به خصوص سینمای هیچکاک جذب شده باشد، به طور حتم، از معمای آرومونت لذت خواهد برد.
آلفرد جوزف هیچکاک در سال ۱۸۹۹ در نزدیکی لندن متولد شد. او فیلمنامه نویس و کارگردان بزرگ سینماست که به «استاد تعلیق و دلهره» مشهور است. هیچکاک در کنار فعالیت سینماییاش به ادبیات پلیسی و جنایی نیز میپرداخت. او در طول فعالیت هنریاش، نویسندگان جوان و با استعداد بسیاری را کشف و به دنیای هنر و ادبیات معرفی کرد. او از برخی از داستانهای این کتاب و سایر داستانهای برگزیدهی نویسندگان دیگر، برای فیلمنامههایش ایده گرفته است و آنها را به فیلم تبدیل کرده است.
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.