دیوانه و خدایان زمینی[1] عصارهی یکعمر فعالیت جبران خلیل جبران است. دیوانه، اولین کتاب خلیل جبران است که در سال 1918 نوشته و خدایان زمینی، آخرین کتاب او است که کمی پیش از مرگ در سال 1931 نوشته است. کتاب دیوانه شامل تعدادی داستان یا حکایت کوتاه است و خدایان زمینی یک داستان بلند عرفانی میان چهار خدا است. هردوی این کتابها به زبان انگلیسی نوشته شدند؛ آنها بهسرعت به صد زبان زنده ازجمله فرانسه، ایتالیایی، آلمانی و ... ترجمه شده و برای نویسنده شهرتی جهانی آوردند. خوانندگان با این آثار ارتباط برقرار کردند؛ چون « کلمات و جملات آن با روحیات درونگرای معنوی بشر سازگار است و گویی زبان حال طغیان انسانی در برابر عصر نوین است.»[2]
جبران خلیل جبران در سال 1883 میلادی در لبنان متولد شد. او علاوه بر نویسندگی، نقاشی هم میکرد، هرچند شهرت نقاشیهای او بهاندازهی نوشتههایش نیست. محتوای نوشتههای خلیل جبران فیلسوفانه به نظر میآید، هرچند هیچگاه لقب «فیلسوف» را نپذیرفت ؛ درهرحال تاثیر فیلسوفان شرقی و اسلامی و مسیحی و حتی رگههایی از تمایلات صوفیانه در آثارش دیده میشود. سبک نوشتاری او آمیزهای از سبکهای مختلف ادبی است و سبکهایی مثل حکایت، مَثَل، شعر، داستان کوتاه، بریدههایی از یک مکالمه، نامه و جملات قصار را در برمیگیرد.
« آنان که از ذات و درون ما آگاه شوند، میکوشند تا ما را به بندگی کشند؛ اما نباید برای نجاتم بسیار مفتخر شوم؛ زیرا دزد اگر بخواهد از دزدان دیگر امنیت یابد، باید در زندان باشد.» (خلیل جبران 1381:16)
جبران خلیل جبران در بیشتر آثارش، مضامینی چون «عشق»، «مذهب»، «عدالت»، «علم»، «ارادهی آزاد»، «شادی و غم»، «روح و جسم» و «مرگ» را به شیوهی خاص خود بررسی میکند. شیوهی خاص او به این صورت است که این درونمایهها دارای شخصیت میشوند و به حرف زدن میافتند و با درونمایههای دیگر وارد مکالمه میشوند. نمادگرایی سبک غالب دورانش بود؛ اما او بیشتر از تمثیل استفاده میکند تا نماد:
«در هنگام طلوع خورشید، روباهی از لانهاش بیرون آمد و با حالتی سراسیمه به سایهاش نگاه کرد و گفت: امروز شتری خواهم خورد! به راهش ادامه داد و تا ظهر به دنبال شتر گشت. آنگاه دوباره به سایهاش نگریست و گفت: آری! یک موش برای من کافی است.»(خلیل جبران 1381:35)
زبان تمثیلی زبان سادهتری برای انتقال مفاهیم مدنظر او است. سلمی الجیوسی[3]، شاعر و پژوهشگر فلسطینی، معتقد است که خلیل جبران برخلاف عمدهی شاعران دوران مدرن، هم در انگلیسی و هم در عربی از زبانی ساده و بهدوراز اصطلاحات ادبی دشوار استفاده میکند. هدف اصلی جبران خلیل جبران «انتقال مفاهیم جهانشمولی است که در نظر دارد؛ بنابراین عامدانه به دنبال سادهنویسی است و عمدهی اصطلاحات عربی کلاسیک را نادیده میگیرد. او شروع به خلق و توسعهی سبک زبانیای کرده که هنگام کودکی در کوچهها و خیابانهای لبنان شنیده است.»[4]
کلمات جبران خلیل جبران به تحلیل شدن نیازی ندارند؛ آنها باید احساس شوند. با عقل محض نمیتوان با آثارش مواجه شد؛ باید به دنیای او قدم گذاشت و با احساساتش مواجه شد. دغدغهها و مضامینی که همیشه برای بشر عذابآور بودهاند و از فکر کردن به آنها سر باز میزده را میتوان در آثار خلیل جبران در هیبتی مادی دید؛ ترس و شادی و غم به شکلی فیزیکی درآمدهاند و باهم وارد گفتگو میشوند. گاهی تمثیلات او کوتاهاند؛ اما درعینحال معانی مختلفی در برمیگیرند که شاید باعث لحظاتی مکث بشوند و به شکل رندانهای مغز ما را به چالش بکشند:
«در باغ پدرم دو قفس است. در درون یکی از آنها شیری است که غلامان آن را از بیابانهای نینوا آورده بودند و در درون دیگری پرندهای که هرگز از نغمهسرایی خسته نمیشود. پرنده هرروز در هنگام سحر شیر را صدا میکند و به او میگوید: صبحبهخیر برادر زندانی!» (خلیل جبران 1381:46)
[1] دیوانه و خدایان زمینی؛ جبران خلیل جبران؛ ترجمهی حیدر شجاعی؛ ر؛ تهران؛ 1381
[2]مقدمهی مترجم، حیدر شجاعی، برای کتاب دیوانه.
[3] سلمی الجیوسی، خالق موسسهی PROTA است. هدف از تأسیس این موسسه، ترویج ادبیات عربی است و در این موسسه عمدهی آثاری که به زبان عربی نوشتهشدهاند را به انگلیسی ترجمه میکنند.
[4] از کتاب روند و جنبشهای شعر مدرن عربی؛ نوشتهی سلمی الجیوسی؛ 1977
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.