معرفی و بررسی کتاب های رمان
«نمی‌دانم چرا اما این دستمال را هیچ‌وقت به خانه نبرده بود»
بخشی از کتاب «موزه معصومیت» اثر اورهان پاموک در دنیا فقط یک نفر بود که باید می‌دیدمش و در آغوش می‌گرفتمش. تنها مرکز زندگی من حالا در جایی دیگر بود و من بی‌خود و بی‌جهت خودم را سرگرم کرده بودم و ب...ادبیات
داستان
رمان
آن قدر کشیده بود که از نشئگی خوابش برده بود
بخشی از کتاب «پرتقال خونی» اثر پروانه سراوانی پرویز میان دود تلخ خوابش برده بود که بیرون زدیم. سیروس سیخ سرخ شده را روی گلوله تریاکی که سرسنجاق قفلی زده بود، می‌گذاشت و با ولع به لوله‌ی کاغذی‌اش پ...رمان
داستان
«هرگز دو چهره‌ات را از دست نخواهی داد.»
درباره‌ی کتاب هويت نوشته‌ی میلان کوندرا کتاب هویت داستان رابطه‌ی یک زوج است؛ زوجی که در ظاهر زندگی شیرینی دارند.ادبیات
فلسفه
رمان
داستان
بهشت موعود
بخشی از کتاب «همسر خاموش» اثر ای. اس. ای. هریسون وقتی پسرهایش به قدر کافی بزرگ شوند، راه و رسم کار را یادشان می‌دهد، شهر را نشان‌شان می‌دهد و برایشان شرح می‌دهد که چگونه شهر با گذر زمان بزرگ شده و...داستان
رمان
دلهره آور
رازآلود
کجایی‌ای مرد؟
مروری بر کتاب جای خالی سلوچ نوشته‌ی محمود دولت آبادی داستان در مورد مردی به نام سلوچ که فقر، تنگدستی و ناامیدی کاری می‌کند، همسر و فرزندانش را به امید پیدا کردن کار ترک کند.ادبیات
داستان
رمان
انسان بی‌پناه
مروری بر کتاب نان و شراب نوشته‌ی اینیاتسیو سیلونه کتاب نان و شراب Bread and Wine نوشته‌ی اینیاتسیو سیلونه رمانی با بنیان‌های ضد فاشیسم است.ادبیات
تاریخ
رمان
داستان
«گازِ خفه‌کن بزنی، یارو مغزش می‌پکد.»
بخشی از کتاب «ناتمامی» اثر زهرا عبدی حالا داریم از پشت مقبره‌های خصوصی رد می‌شویم. آخرین قبرها هم دارند تمام می‌شوند. کسی دارد توی دلم موهایش را می‌کشد و محکم به صورتش می‌کوبد. کیفم را...رمان
داستان
پاریس پُر از بو بود
بخشی از کتاب «تصرف عدوانی» اثر لنا آندرشون پاریس پُر از بو بود: بوی گرد و خاک، شیرینیِ خامه‌ای، دود و عطر... استر روزهایِ پیاپی راه می‌رفت. قدم می‌زد و پیوسته الهام می‌گرفت و تاثیر می‌پذیرفت....ادبیات
زنان
رمان
داستان
عاشقانه
«استعداد ممکن است موقتی باشد و کمتر کسی هم می‌تواند همه‌ی عمر نگهش دارد»
بخشی از کتاب «سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش» اثر هار... یک شانه‌ی دردناک کافی است تا تصویر و صدای قشنگی را که دلم می‌خواهد منتقل کنم از دست برود. بدن آدمیزاد این‌قدر شکننده است. سیستم پیچیده‌ای است که می...ادبیات
رمان
داستان
رئالیسم جادویی
