“در شب 25 مارس 1938، در ساعت 22:30، اتوره مایورانا، که او را از بااستعدادترین فیزیکدانان نسلش میدانستهاند، در ناپل ـ شهری که در آن صاحب کرسی فیزیک نظری بوده ـ سوار بر یک کشتی بخاری تیرّنیا میشود بهمقصد پالرمو. بهنوشتهی اعلامیهی 17 آوریل ستون «کی لا ویستو؟» در دومنیکا دل کوریره، از آن لحظه به بعد، هر ردی از «پروفسور سیویکسالهی نحیف، با 170 سانتیمتر قد، مو و چشم تیرهرنگ، و زخم بزرگی بر پشت دست» از بین رفته، بهاستثنای گزارشها و گمانههای تأیید نشده.”
مایورانا، اسم گمشدهی نزد ما
اتوره مایورانا احتمالاً اسمی است که کم به گوشمان خورده یا قرار است که بخورد. این نام برای اهالی فیزیک و کسانی که علاقهمند به آن هستند آشنانامی است اما برای دیگر اشخاص تا حدودی اسمی است مغفولمانده. اتوره مایورانا فیزیکدان هستهای اهل کشور ایتالیا بود که در 1906 به دنیا آمد. آنچه که درمورد اتوره مایورانا بیشتر از هرچیزی، حتی مرتبهی علمیاش در فیزیک، جلبتوجه میکند نحوهی پایان کار اوست. شبی در سال 1938 بود که اتوره مایورانا در پالرمو بعداز آنکه سوار یک کشتی به مقصد ناپل میشود برای همیشه ناپدید میشود. ناپدید شدن مایورانا همواره موردبحث قرار گرفت و توضیحات مختلفی درخصوص آن صورت گرفت. نوشتههای بسیاری پیرامون شخص مایورانا نوشته شد. نوشتههایی که متأسفانه افراد کمی به آن توجه کردند و رفتهرفته نام مایورانا یا کمتر آورده شد یا بیشتر همراه با پروندهی گم شدنش گره خورد. نویسندگان مهمی نیز درخصوص ناپدید شدن اتوره مایورانا دست به قلم بردند. لئوناردو شاشا، که در ایران بیشتر با داستان توفان در مرداب شناخته میشود، و جورجو آگامبن ازجملهی این نفرات هستند. واقعی چیست؟، نوشتهی جورجو آگامبن، کتابی است درمورد ناپدید شدن اتوره مایورانا.
واقعی چیست؟
واقعی چیست؟ جورجو آگامبن جستاری است بلند که در ده قسمت نوشته شده است. احتمالاً با دیدن عنوان فرعی کتاب، «پروندهی ناپدید شدنِ مایورانا، فیزیکدان هستهای»، این تصور به وجود بیاید که جستار کوتاه جورجو آگامبن درمورد ناپدید شدن فیزیکدان ایتالیایی است. اینکه این جستار ایدهی اصلیاش درمورد گم شدن اتوره مایوراناست درست، اما آنچه که بیشتر در این جستار جولان میدهد اطلاعاتی است که آگامبن درمورد وضعیت اتوره مایورانا در حوزهی فیزیک میدهد. بخش بیشتری از جستار آگامبن را جملههایی تشکیل میدهند که بحثهای فیزیکی را پوشش میدهند. آگامبن در این جستار کوتاه عمدهی تلاشش درک وضعیتی است که مایورانا در آن قرار داشته است. وضعیتی که در سراسر قرن بیستم فیزیک را نه بهعنوان یک علم که بهعنوان یک سلاح در اختیار خود قرار میداده است و دانشمندی همچون مایورانا هم از این وضعیت خارج نبوده است. همچنین نباید مقالهای که در انتهای کتاب از خود مایورانا آمده است را فراموش کرد که ارتباط تنگاتنگی با جستار آگامبن دارد. در انتهای کتاب مقالهی «ارزش قوانین آماری در فیزیک و علوم اجتماعی» قرار گرفته است. آگامبن در سراسر جستارش در تلاش است تا نگاهی تازه به این مقالهی فیزیکدان ایتالیایی داشته باشد و از دل آن فرضیهی تازهای را راجع به ناپدید شدن اتوره مایورانا مطرح کند: مایورانا خود را به یک نمونهکُد از اوضاع واقعی در جهان احتمالی تبدیل کرد. ازاینرو، جستار جورجو آگامبن نام «واقعی چیست؟» را یدک میکشد. نامی که تماماً با فیزیک تنیدگی دارد.
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.