نقد بی‌طرفانه‌ی دو کشور دوست و همسایه

مروری بر مجموعه داستان چشم سگ نوشته‌ی عالیه عطایی

شروین بختیاری

چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

(7 نفر) 4.9

مجموعه داستان چشم سگ

عالیه عطایی نویسنده‌ای جوان است که همواره به واسطه‌ی دورگه و مهاجر بودن، در داستان‌ها و آثار خود به مهاجران و اساسا مسئله‌ی مهاجرت، توجه ویژه‌ای داشته است. در مجموعه داستان «چشم سگ» که اولین بار در سال ۹۸ منتشر شده ما با داستان‌هایی طرف هستیم که هرکدام به نوعی با مسئله‌ی مهاجر و مهاجرت در ارتباط هستند، گاه شخصیت اصلی خود مهاجر است و گاه حتی شخصیتی غایب در داستان، مهاجری‌ است که از قضا هسته‌ی اصلی داستان را نیز تشکیل می‌دهد.

عطایی در رشته‌ی ادبیات نمایشی تحصیل کرده و به واسطه‌ی این تحصیلات، ما با روایت‌های نسبتاً ویژه و گاهی بسیار تصویری در داستان‌های این مجموعه طرف هستیم. به طور مثال در داستان پسخانه ما از همان جمله‌ی ابتدایی در یک فضای متشنج و پرالتهاب قرار می‌گیریم، خطر بمب گذاری در تهران و تعطیل شدن خطوط مترو و جو امنیتی حاکم بر شهر.

در ادامه، زمانی که با شخصیت‌ها بیشتر آشنا می‌شویم در یک تعلیقی جذاب تا انتهای داستان با شخصیت اصلی و افکارش همراه می‌شویم و دغدغه و مسئله‌ی شخصیت اصلی، مسئله‌ی خواننده می‌شود. اما این اتفاق و این چینش مهندسی شده و این جذابیت در انتخاب شخصیت‌ها و روایات در تمام داستان‌ها وجود ندارد. گاهی اوقات ارتباط آدم‌ها با هم به حدی دم‌دستی و حتی در بعضی نقاط مبتذل می‌شود که برای ما سوال پیش می‌آید که آیا تمام این قصه‌ها را یک نفر نوشته است؟

لاله نمی‌توانست برود افغانستان چون به ذهن‌اش هم خطور نمی‌کرد که آن جا ممکن هست هر کسی لحظه‌ای دیگر نباشد. جایی که گور داشتن باعث خوشحالی‌ است. خسرو هیچ شباهتی بین ایران و افغانستان نمی‌دید. حتی بین جنگ‌هایشان. او از آن جهنم جسته بود و حالا به چشم‌هایش م‌یدید ایران دارد می‌رود روی هوا.

بخشی از داستان پسخانه

همان‌طور که پیشتر گفتیم، مسئله‌ی مهاجرت، به خصوص مهاجران افغان در ایران بسیار برای نویسنده حائز اهمیت است. عموماً در آثاری که مسائل اجتماعی و سیاسی این چنینی را در خود جای می‌دهند دو خطر بزرگ وجود دارد که می‌تواند به راحتی مخاطب را پس بزند. اولین خطر شعارزدگی و بیش از حد سیاه‌نمایی است و دومین خطر هم نوشتن نوع دیگری از نژادپرستی است، که به گمان من نویسنده به خوبی از پس هردوی این موارد برآمده و نه تنها بدون شعار حرف‌های خود را می‌زند و به یک رساله‌ی حقوق بشری تبدیل نمی‌شود بلکه جوری درست این حرف‌ها را در تار و پود قصه‌ها پیچیده است که حتی گاهی احساسات ما را نیز بر‌می‌انگیزد و چیزهایی را که ما شاید قبلاُ هم شنیده بودیم، جوری بازگو و یادآوری می‌کند که توجه خواننده را جلب می‌کند.

مثالی برایتان بزنم، در داستان «ختم عمه هما» ما با زنی افغان که عروس یک خانواده‌ی ایرانی است همراه می‌شویم و در دل قصه و اتفاقات، تفاوت‌های ریز و درشت فرهنگی افغانستان و ایران را می‌بینیم. نویسنده در داستان های این مجموعه نه تنها هرگز به ورطه‌ی نژادپرستی یا حتی وطن پرستی نمی‌افتد بلکه حتی گاهی نسبت به فرهنگ و وضعیت سیاسی و اجتماعی افغانستان نقد هم وارد می‌کند. مشخصاً عالیه عطایی تمام تلاش خود را کرده که در بی طرفانه‌ترین شکل ممکن به این دو کشور منطقه (ایران و افغانستان) که در طول سالیان هر دو نقاط تاریک و روشن مشترک زیادی باهم دارند نگاه کند و بعضی از این نقاط سیاه و سفید را در داستان‌هایش بازگو کند. این نگاه چیزی‌است که امروزه ما بسیار در ایران به آن نیاز داریم.

اما در اینجا یک سوال مهمی مطرح است. آیا قصه‌های این مجموعه که با محوریت مهاجرت هست تاثیرگذار هستند یا خیر؟ من فکر می‌کنم که به جز یکی دو قصه، در باقی داستان‌ها نویسنده به هیچ وجه روی شخصیت‌ها و حتی موقعیت‌ها عمیق نمی‌شود و شاید حتی سرنوشت آن‌ها برای ما مهم هم نمی‌شود. اما جور دیگری هم می‌شود به این موضوع نگاه کرد. آیا اصلاً نویسنده می‌خواهد عمیق و تلخ و تأثیرگذار بنویسد؟

با توجه به داستان‌ها باید پاسخ داد خیر. گویی که عطایی هیچ تلاشی برای تلخ کردن و یا روایت تلخیِ مردم افغانستان و وضعیت زیست آن‌ها در ایران نمی‌کند و حتی قصدش را هم ندارد. حال گاهی در داستانی امکان بازگو کردن تلخی‌ها وجود دارد و گاهی هم ندارد. اما قصد قبلی‌ای برای نوشتن تلخی‌ها وجود ندارد. چیزی که در «کورسرخی» اثر دیگری از همین نویسنده بسیار بیشتر جریان دارد.

چشم سگ

نویسنده:
عالیه عطایی
ناشر:
چشمه
قیمت:
68,000 تومان

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

مسخ تقصیر

مسخ تقصیر

مروری بر کتاب مسخ نوشته‌ی فرانتس کافکا

به گاه دگردیسی اشیاء، ما تباه شده‌ایم

به گاه دگردیسی اشیاء، ما تباه شده‌ایم

درباره‌ی کتاب کورسرخی نوشته‌ی عالیه عطایی

گم‌گشتگی؛ خاصیت انسان معاصر

گم‌گشتگی؛ خاصیت انسان معاصر

مروری بر کتاب کافورپوش نوشته‌ی عالیه عطایی

کتاب های پیشنهادی