هوش مصنوعی: چگونه اسب‌های روشنگری را تربیت کنیم؟

نقش هوش مصنوعی در ترجمه ادبی: چالش‌ها و فرصت‌ها

گروه مترجمان

چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳

(1 نفر) 5.0

نقش هوش مصنوعی در ترجمه ادبی

شاعری به نام الکساندر پوشکین[1]، در حاشیه‌ی یکی از دست‌نوشته‌های خود نوشت: «مترجمان اسب‌های روشنگری هستند.» دو قرن بعد، دانشمند علوم سیاسی، استیون وبر[2]، به‌طور مشابه ترجمه را با حمل و‌ نقل مقایسه کرد: ترجمه حمل و نقل مردم و کالاها نیست، بلکه نقل و انتقال ایده‌ها و دانش است. همان‌طور که دنیا اسب‌ها را با وسایل حمل‌ و نقل مکانیکی عوض کرد، ارتباطات چند زبانه نیز تسریع شده است و اکنون، با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، ترجمه می‌تواند سریع‌تر از همیشه انجام شود.

اما اینکه ترجمه سریع‌تر از همیشه می‌تواند انجام شود به معنای این نیست که بهتر از همیشه است؛ چراکه استفاده از هوش مصنوعی با خطرات مختلفی همراه است. حدود دو ماه پیش، پارلمان اروپا قانونی در ارتباط با هوش مصنوعی، اولین قانون جامع هوش مصنوعی در جهان، را تصویب کرد. این برنامه از توسعه‌دهندگان می‌خواهد که در مورد داده‌های مورد استفاده برای آموزش مدل‌های خود شفاف و واضح باشند و قوانین حق چاپ اتحادیه‌ی اروپا را رعایت کنند.

این در حالی است که در بریتانیا قرار بود که لایحه‌ی هوش مصنوعی پس از تصویب قانون اتحادیه‌ی اروپا، در پارلمان مورد مطالعه‌ی دوم قرار گیرد. مترجمان ادبی، مانند سایر هنرمندان، کمپین خود را برای شناسایی مناسب ادامه می‌دهند. این حیاتی است که ما شنیده شویم.

از زمان به‌کارگیری شبکه‌های عصبی[3] در سال 2015، الگوریتم‌های ترجمه به شدت بهبود یافته‌اند. ناشران آکادمیک از سال 2018 از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند، زمانی که انتشارات ماسوت[4]، نسخه‌ی فرانسوی کتاب یادگیری عمیق[5] اثر نویسندگان یان گودفلو[6]، یوشوا بنجیو[7] و آرون کورویل[8] را منتشر کرد که توسط سایت ترجمه‌ی هوش مصنوعی دیپ‌ال[9] از انگلیسی ترجمه شده بود. انتشارات تجاری به زودی از این روند پیروی کرد و این‌گونه شد که مرز بعدی برای عبور از فناوری، ترجمه‌ی ادبی است.

ترجمه‌ی ادبی همیشه انتخاب‌های بی‌شماری را در بر داشته است و به دنبال یک تلاش خلاقانه‌ی منحصر به فرد بوده است. این کلمه یا آن؟ وفاداری یا آزادی؟ کاغذ یا صفحه نمایش؟ دیکشنری یا پایگاه داده؟ ظهور هوش مصنوعی یک معضل دیگر را به وجود آورد: آیا باید یک متن را از ابتدا انسان‌ها ترجمه کنند یا می‌توان آن را از طریق نرم‌افزار ترجمه‌ی هوش مصنوعی ترجمه کرد؟

ترجمه‌های غیرقابل خواندن کتاب‌های غیرقانونی که در اینترنت هجوم آورده‌اند نشان می‌دهد که در حال حاضر نمی‌توان این فرآیند را به‌طور کامل به رایانه‌ها واگذار کرد. در عوض، ناشران شروع به استفاده از ترجمه با کمک هوش مصنوعی کرده‌اند. برخی از مطبوعات اروپایی با شرکت نوانکسد[10] کار می‌کنند، که از انسان برای ویرایش کتاب‌های ترجمه شده با ماشین استفاده می‌کند. هدف این شرکت، حفظ کیفیت ترجمه‌های سنتی، ارائه‌ی پس‌انداز به ناشران ]به دلیل کم‌خرج‌تر بودن ترجمه‌ با کمک هوش مصنوعی[‌ و همچنین ارائه‌ی نرخ‌های بازار به زبان‌شناسان است.

تهدید این‌که انسان‌ها توسط ماشین‌ها تحت فشار قرار بگیرند، یکی از نگرانی‌های مداوم مترجمان است. شورای انجمن‌های مترجمان ادبی اروپا در نظرسنجی اخیر خود توصیه می‌کند که متخصصان از ویرایش متون تولیدشده توسط هوش مصنوعی خودداری کنند یا برای چنین کارهایی هزینه‌ی ترجمه دریافت کنند. در عصر امروز ما ترجمه با دست می‌تواند به عنوان یک سفر سبز[11] جدید به حساب بیاید. پس از آن، جذابیت کتاب‌هایی که بدون آسیب به محیط زیست ترجمه شده‌اند افزایش پیدا می‌کند و امیدواریم به نفع پدیدآورندگان آن‌ها باشد.

وقتی در مورد کیفیت سوال می‌شود، حتی برخی از طرفداران هوش مصنوعی معتقدند که هوش مصنوعی ممکن است برای موارد دیگری خوب باشد، اما برای یک مجموعه شعر نه. کریستوفر لیند[12]، مدیر عامل نشری سوئدی به نام لیند و کو[13]، به من گفت که شرکت او فقط برای ژانرهایی مانند جنایی و عاشقانه از ترجمه‌ی ماشینی استفاده می‌کند. در حالی که شایستگی هوش مصنوعی اغلب از نظر اقتصادی مورد بحث قرار می‌گیرد، برای اوا فری[14]، ناشر نشریه‌ی انتشارات اروپا و انگلستان[15] ‌و مطبوعات ایتالیایی انتشارات ای او[16]، یک انتخاب اخلاقی است. او می‌گوید: «استخدام یک انسان کار درستی است، حتی زمانی که جایگزین بسیار مقرون‌به‌صرفه‌تر باشد.»

مانند بسیاری از مترجمان همکارم، من هیچ علاقه‌ای به توسعه‌ی پروژه‌های ادبی خود با هوش مصنوعی ندارم. مارک پولیزوتی[17] بیش از پنجاه کتاب  فرانسوی  را ترجمه کرده است. از جمله مهم‌ترین این آثار می‌توان به کتاب‌هایی از گوستاو فلوبر[18]، آندره برتون[19] و ریموند روسل[20] اشاره کرد. او می‌گوید: «من کار را طوری انجام می‌دهم که توسط آن تفکرات خود را ابتدا کشف و سپس بیان کنم و سپس منتظر شوم تا مرا به هر جا می‌خواهد ببرد. با انجام این کار، هوش مصنوعی جنبه‌هایی را که برای من ارزش بیشتری قائل هستم حذف می‌کند و من ترجیح می‌دهم با سرعت آنالوگ خود کنار بیایم و با شناختی بیشتر از کار و خودم هر چند سخت باشد، از پس آن بربیایم.»

در همین حال، نیکولا اسمالی[21] که داستان‌های سوئدی و نروژی را ترجمه می‌کند، در بعدازظهری که با هم صحبت کردیم، برای سه پروژه‌ی مختلف مهلت‌های متفاوتی داشت. با این حال، او می‌گوید: «هیچ فایده‌ای در تندتر و سریع‌تر رفتن وجود ندارد - این چیزی نیست که ادبیات درباره‌ی آن باشد.»

با این حال، گاهی اوقات دسترسی به مکان‌هایی که از نظر فناوری ضعیف هستند، بدون افزایش سرعت کار دشواری است. فری می‌گوید: « البته هوش مصنوعی به ترجمه از زبان‌هایی که مترجم‌های زیادی برای آن‌ها وجود ندارد، کمک می‌کند.»

با این حال، آنتون هور[22]، مترجم ادبیات کره‌ای، اشاره می‌کند که اکثر ابزارهای هوش مصنوعی داده‌های کافی را در دسترس ندارند تا از این زبان‌ها یا به این زبان‌ها ترجمه کنند. تلاش برای اصلاح این وضعیت شامل مدلی است که توسط محققان دانشگاه ماساچوست[23] توسعه داده شده است. این برنامه برای هر کسی که بتواند در مجموعه‌ی داده‌ی آموزشی آن مشارکت کند، طراحی شده است و انتظار می‌رود به مترجمان ادبی در به اشتراک گذاشتن صدای اقلیت‌های بیشتر کمک کند.»

چطور بدانیم که رابطه‌ی ما با فناوری در حال تکامل است؟ تیم گاتریج[24] که متون ادبی و غیرادبی را از اسپانیایی ترجمه می‌کند، معتقد است که در هر دو مورد، استفاده از ترجمه به کمک رایانه می‌تواند یک «تصمیم منطقی» باشد و اگر ابزارها دارای ویژگی‌های هوش مصنوعی باشند که به ما انتخاب و کنترل بیشتری بر نتایج می‌دهند، بسیار کارآمد و خوب است. ادوین فرانک[25]، مدیر تحریریه‌ی نقد کتاب نیویورک[26]، گفته است که با توجه به این‌که پیشرفت هوش مصنوعی «کاملاً اجتناب ناپذیر» است، کار مترجمان انسانی مهم و قابل توجه است.

او می‌گوید: «من هیچ مخالفتی با استفاده از [چنین] ابزارهایی ندارم، چراکه همچون پیچ‌گوشتی عمل می‌کنند.»

هنگام ترجمه، به تمام ابزارهایی که می‌توانیم به دست آوریم نیاز داریم. ارجاع به متون ایجاد شده توسط انسان و پردازش شده توسط ماشین ممکن است راه جدیدی برای همفکری کردن درباره‌ی ترجمه‌های موجود باشد. هوش مصنوعی می‌تواند به عنوان وسیله‌ی دیگری در نظر گرفته شود که به ما امکان می‌دهد در گستره‌های چند زبانه‌ی دانش حرکت کنیم. اما داشتن این گزینه نباید ما را از سفر با سرعت انتخابی خود باز دارد. 


منبع: theguardian


مترجم: نگار فیروزخرمی


[1]- Alexander Pushkin

[2]- Steven Weber

[3]- Neural networks: در یادگیری ماشینی، شبکه‌ی عصبی مدلی است که از ساختار و عملکرد شبکه‌های عصبی بیولوژیکی در مغز حیوانات الهام می‌گیرد. یک ای ان ان از واحدها یا گره‌های متصل به هم به نام نورون‌های مصنوعی تشکیل شده است که نورون‌ها را در مغز مدل‌سازی می‌کنند. این‌ها توسط لبه‌هایی به هم متصل می‌شوند که سیناپس‌های مغز را مدل می‌کنند. (منبع: ویکی‌پدیای انگلیسی)

[4]- Massot éditions

[5]- Deep Learning

[6]- Ian Goodfellow

[7]- Yoshua Bengio

[8]- Aaron Courville

[9]- DeepL

[10]- Nuanxed 

[11]- green travel: سفر سبز یا اکوتوریسم شکلی از گردشگری است که به عنوان سفر "مسئولانه" به مناطق طبیعی، حفظ محیط زیست و بهبود رفاه مردم محلی به بازار عرضه می‌شود. (منبع: ویکی‌پدیای انگلیسی)

[12]- Kristoffer Lind

[13]- Lind & Co

[14]- Eva Ferri

[15]- Europa Editions UK

[16]- Edizioni E/O

[17]- Mark Polizzotti

[18]- Gustave Flaubert

[19]- André Breton

[20]- Raymond Roussel

[21]- Nichola Smalley

[22]- Anton Hur

[23]- the University of Massachusetts

[24]- Tim Gutteridge

[25]- Edwin Frank

[26]- New York Review Books

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

چرا فیلسوف بزرگ، هنری برگسون کلمه‌ی «زمان» را رد کرد؟

چرا فیلسوف بزرگ، هنری برگسون کلمه‌ی «زمان» را رد کرد؟

هنری برگسون و نقد مفهوم «زمان»

کالبدشکافی مرگ

کالبدشکافی مرگ

مروری بر کتاب زندگی در مرگ اثر سو بلک

مغزی که همه چیز را می‌فهمد

مغزی که همه چیز را می‌فهمد

مروری بر کتاب مغز پویا نوشته‌ی دیوید ایگلمن

کتاب های پیشنهادی