نمایشنامه هتلی ها و عامدانه، عاشقانه، قاتلانه ... داستان متولدین دههی شصت است؛ کسانی که آوارگی و جنگ را تجربه کردهاند و چکیدهی رنج ناآرامیهای سیاسی، آرمانهای شکست خورده، امیدهای واهی و در یک کلام درد را آمیخته به نطفهی خود از نسل مادران و پدرانشان به ارث بردهاند. هتلیها داستان بچههاییست که هرگز خانهای از آن خود نداشتهاند و دختری که از درون یک جشن، یک روز خوب به درون آوارگی همیشگی خود باز میگردد. دو دختر (نگین خردسال و نگین جوان) در دو روایت موازی که در حقیقت داستان یک نفرست؛ در کودکی و بلوغ به سوگ مهمانی تولد خود مینشینند؛ زیرا رازهای پنهان زندگیشان را در مییابند؛ گرچه دختر جوان یک بار در کودکی با تجربهای مشابه مهارت کنار آمدن با فروپاشی را به دست آورده است و آمادگی بیشتری برای پذیرفتن آن چه پیش آمده دارد.
نویسنده ساناز بیان آن چنان روان نمایشنامه را پیش میبرد که گاه این تصور پیش میآید که او لحظه لحظه ی آن را زندگی کرده است. همان طور که در مصاحبهای میگوید هتلیها وامدار بخشی از خاطرات کودکی من است. دیالوگهای شخصیتها هم آن چنان یگانه و به شکلی دقیق مختص به خود آنان است که گویی از دهان قهرمانان جهانی حقیقی برداشت شده اند و از برههی زمانی به گوش می رسند که در آن زیسته اند. در حقیقت، هتلیها متولدین دههی شصت را با خود به روزهای کودکی میبرد؛ به روزهایی که شادی نایاب و فرمان بر سکوت و پذیرش بود. روزهای قطع شدن مکرر برق، سرما، گریز از موشک باران و شادی در جوار مرگ. روزهایی که آدم ها قدرت آن را داشتند که با چند ورق کالباس خشک یا کیک صبحانهی کارخانهای و خامهی کوچکی جشن بگیرند؛ کودکان خلاقی که از صفحهی برفکی تلویزیون قصه میآفریدنند تا ساعات ملال آور زندگی شان بگذرد. همین ها کافیست تا هتلیها تمامی به حزن تنیده شده باشد؛ اما هتلیها تنها روایتی از یاس سالهای تحریم و جنگ نیست. هتلی ها روایت استحاله ی یک خانواده است که هر کدام به راه خود میروند و شاید تمثیلی باشد از مردمی که از پس سختیها و رنجهای رفته بر آنان از هم گسستهاند. مادر و پدری که با یکدیگر میجنگند، مردی که مرد جنگ زدهای را مقابل چشمان دخترش کتک زده و میتاراند و تولدی تلخ، تولد دوبارهی مصیبتی که تمامی ندارد.
تصور اینست که وجود دشمنی خارجی روابط داخلی را سامان میبخشد و اتحاد به بار میآورد؛ اما اگر جنگ اقتصاد کشوری را نابود کند، دغدغه فقط نان میشود. اخلاقیات نه کسی را سیر میکند و نه داروی بیماری میشود. این جاست که کلاه برداری و خشونت و بسیاری دیگر چیزها جامعه را ناامن میکند و شکستهای مالی از پی هم میآیند. هتلیها داستان خانوادهای ست که نتوانستهاند از روی گسل جنگ، شکست مالی و استحالهی فرهنگی در دورانی پر آشوب بپرند.
هتلی ها و عامدانه، عاشقانه، قاتلانه ... (برنده ی جایزه ی بهترین نمایشنامه از سی و چهارمین جشنواره ی بین المللی تئاتر فجر)
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.