کدام کتابها درمان دل شکستهاند و کمکم میکنند تا ایدۀ عشق رمانتیک را از سرم بیرون کنم؟
سوال از: جووانا، ۳۳، انیماتور، لندن
پاسخ از: لیزا اپینانسی، نویسندۀ کتاب «همهچیز دربارۀ عشق؛ آناتومی عواطف سرکش»در زمان نوشتن کتاب همهچیز دربارۀ عشق، کتابی که تلاش من برای انداموارهکردن عشق در تمام مراحل زندگی بود، متوجه شدم که عشق رومانتیک (عشق آرمانگرایانه، وسواسی و پرشور که انسان را کنترل میکند، تغییرش میدهد و در وضعیت کاملاً جدیدی رهایش میکند) دستکم موضوعِ نصف تمام ادبیات داستانی است. نصف دیگر هم در رمانهای مشابه، عواقب آن و ذات زهردارش را وصف میکنند. در نتیجه میتوان کتابهای آنا کارنینا [1] از لئو تولستوی، میدلمارچ [2] از جورج الیوت، طرف خانۀ سوان[3] از مارسل پروست، یا هر داستانکوتاهی از آلیس مونرو را خواند یا اینکه دوباره خواند. درگیر شدن با شخصیتی که دگرگونیهایش در قالب رمانتیک به دقت بررسی شده است، میتواند برایتان سودمند باشد، حتی اگر تجارب شما به عینه در آنها منعکس نشده باشد.
مَثل رایجی میان ما باب بود که غایت رمان انگلیسی پیشنهاد ازدواج است، حال عاشقانههای فرانسوی با همین مسئله آغاز میشوند.ازدواج که صورت بگیرد، پرچم شور افراشته میشود، حتی برای زنان. رمانهای چهارگانۀ ناپولی[4] النا فرانته نمود شور عاشقانه است، هم در ارتباط با ازدواج و هم ورای آن. همینطور بهتر است مادام بواری [5] گوستاو فلوبر را بخوانید. من که عاشقش هستم. نوشتۀ آن شاید به طرز جالبی عجیبوغریب به نظر برسد، اما فلوبر در طول آن با قهرمان زنش آماده است تا به موشکافی روند عشق بپردازد. و اگر نسخۀ طنز و مصوری از فلوبر میخواهید، گما بواری[6] از پوزی زیموند قلقلکتان خواهد داد. خنده دواست.
منبع: گاردین
کتابدرمانی مجموعهی پیشنهاد کتاب است، این کتابها هر کدام بنا به پرسشی مشخص یا موضوعی معین انتخاب میشوند.
[1] Anna Karenina
[2] Middlemarch
[3] Swann’s Way
[4]Neapolitan
[5] Madame Bovary
[6] Gemma Bovery
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.