سوال: من زنی هستم مجرد و پنجاه ساله، اکثراً قوی، شجاع، سرسخت و مستقل. همین اواخر، زندگی مشکلاتی را سر راهم قرار داد که از ته دل آرزو کردم کاش تنها نبودم. کدام رمانها را بخوانم تا به کمک آنها به وضع قبلی برگردم؟
بینشان، ۵۳ ساله، هادرسفیلد.
پاسخ: جولی میرسون، نویسنده و منتقد:
با شما همدردی میکنم. اما همانطور که میدانید نه فقط ضربههای دشوار زندگی، بلکه مواجهۀ ما با آنها مهم است. برای ارتقای فوری و خوشایند حالت روانی خود، جز آخرین کتاب دایان آتیل دنبال چیزی دیگری نگردید. کتاب جایی به سوی پایان[1] شاهکاری از او است که هم مزیت مرور گذشته را دارد و هم از هر حس ترحمی عاریست. آیتل زندگی پیچیدهای داشت و خود را ترمیمپذیر خوبی میدانست. شاید درسی در همین نکته هم باشد.
جولی میرسون، نویسنده و منتقد
اگر دنبال داستانهایی هستید که با دلهره و آرامش محزون میانسالگی سر و کله میزنند، کتابهای سو میلر، آن تایلر و الیزابت استراتویل هم سرگرمتان میکنند و هم دلداریتان میدهند. قطار لیک شور[2] میلر، نردبان ایام[3] تایلر و آلیو کیتریج[4] نوشتۀ استروات، شاهکارهای جالبی درمورد ضربۀ روحی، از دستدادن دیگران و ناامیدی هستند. نوشتههای این سه نویسنده ترکیبی از صداقت، بصیرت و طنز با نثری پیشرو است که با همراهی آنها میتوانید به پیکار زخمهای زندگی بروید.
الیور شاعر و خارقالعاده، که او و آتیل در یک هفته نفسهای آخرشان را کشیدند، خطوطی درمورد سعادت و التیام نوشته است که این نوشتهها در زمان بلا حاشیۀ امنی برای پیداکردن آرامش هستند. او میپرسد: «پاسخم دهید، آن کاری که از ته دل میخواهید با یگانه زندگی درندهخو و ارزشمندتان بکنید، چیست؟» به نظرم الیور و آتیل جایی آن بالادستنوشتههایشان را با هم رد و بدل میکنند و آمادۀ مواجهه با ماجرایی درندهخو و ارزشمند بعدی خود میشوند.
[1]- Somewhere Towards the End
[2]- The Lake Shore Limited
[3]- Ladder of Years
[4]- Olive Kitteridge
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.