باکستر عاشق کتابهاست. کتابهایی درباره گرگهای ترسناک، شیرهای شجاع، خرسهای نازنازی و خرگوش های کوچولوی بانمک. اما او دوست دارد خودش هم در یک کتاب و درواقع شخصیت یک کتاب باشد. تا اینکه یکروز همهی حیوانات دهکده به صف میشوند تا در آزمون انتخاب شخصیت کتاب شرکت کنند. باکستِر، که شبیه هیچ موجود دیگری نیست و ناشناخته است با شرکت در آزمون، همهی مهارتهایش را به نمایش میگذارد؛ اما او به چشم داوران مسابقه هم موجودی ناشناخته و عجیبوغریب میآید. او جملات ناراحتکننده زیادی میشنود. مثلا:«خیلی غیرعادی است!»،«پرنده است؟»، «چه موجود عجیب غریبی» به همین دلایل باکستر پذیرفته نمیشود! اما هنگامِ هنرنمایی حیوانات دیگر، مثل شیر و خرس و خرگوش، تماشاچیان آنها را تشویق میکنند، چون آنها را همیشه دیدهاند و برایشان شناخته شدهاند. از طرفی، بارها آنها را به عنوان شخصیت داستانها در کتابها مشاهده کردهاند. حالا وقت این است که حیوانات دیگر به باکستر یاد بدهند که مثل موجودات شناخته شده رفتار کنند اما باکستر دلش میخواهد خودش باشد. باید دید انتهای این داستان چطور تمام میشود؟
این کتاب به موضوعات مختلفی میپردازد. دوستی، همکاری، آشنایی زدایی بخشی از این موضوعات هستند. اما پذیرش خود و درک تفاوتهای فردی دیگر موضوعی است که میتوان آن را هدف اصلی کتاب دانست. باکستر با تصمیم خود این موضوع را به ما یادآوری میکند.
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.