![کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها مارک منسن](https://www.avangard.ir/uploads/article_photo/2/1050-85086681a2dd21d2d42ec8f3c467ab49-l.jpg)
کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغهها (The Subtle Art of Not Giving a F*ck) نوشتهی مارک منسن به مخاطبان میآموزد چگونه با به حداقل رساندن دغدغههای پوچ خود، نگرانیهای روزمره و تشویشهای درونیشان را کاهش دهند، زندگی بهتری برای خویش بسازند و روزگار شیرینتری را تجربه نمایند. منسن در کتاب خود کوشیده واقعیتهای تلخ زندگی را بدون کموکاست مقابل چشمان خوانندگان به نمایش بگذارد و سپس با روشی نوین و ارائهی راهحلهایی کاربردی به اصلاح دیدگاه آنان بپردازد. مارک منسن، نویسندهی جوان آمریکایی، این کتاب را در سال 2016 منتشر کرد. هنر ظریف رهایی از دغدغهها جزو پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز است و بارها به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده و با نامهای هنر ظریف رهایی از دغدغهها، هنر ظریف به هیچ نشمردن، هنر ظریف بیخیال بودن، هنر ظریف اهمیت ندادن و... در بازار ایران موجود است.[1] نشر میلکان این کتاب را با ترجمهی میلاد بشیری در اختیار علاقهمندان قرار داده است.
رسیدن به رونق اقتصادی یک اصل مهم در دنیای مدرن است و جوامع جهانی هیچ باکی ندارند که انسان تنهای معاصر را برای دستیابی به این هدف بزرگ بازیچهی دستان خود قرار دهد و قربانی کند. آنها با تکیه بر فرهنگ خودنمایی و مصرفگرایی و به کمک رسانههای مختلف، بر کمبودهای زندگی افراد تمرکز میکنند و با برجسته کردن نداشتهها و آرزوهایشان هر روز برای مردم دغدغهای جدید خلق مینمایند. جوامع مختلف سپس با توصیههایی عجیب سعی دارند به انسانها خوشبختی و آرامش را هدیه دهند و آنها را به اوج قلهی ثروت، زیبایی و موفقیت برسانند.
این دغدغهها شاید درابتدا مثبت و رویایی بهنظر برسند، اما جعلی و غیرواقعیاند و امروزه تمام فکر و ذهن افراد را به خود مشغول کرده و باعث آسیب جدی به روح و روانشان شدهاند. مردم همواره در تلاشند تا زندگی بهتری برای خود بسازند، اما هرچه بیشتر سعی میکنند، تنها نگرانیها و اضطرابشان بیشتر میشود و هرگز به مقصد موردنظرشان نمیرسند. منسن در کتاب خود کلید رسیدن به یک زندگی خوب را جایگزینی دغدغههای ضروری و مهمتر با فکر و خیالهای بیارزش و ساختگی میداند.
آزادی از دام دغدغهها
مارک منسن در کتاب خود سعی دارد خوانندگان را با پیامدِ داشتنِ دغدغههای زیاد آشنا کند. او معتقد است اینکه در زندگی بدون هیچ دغدغهای زندگی کنیم و همیشه در آرامش محض باشیم امکان ندارد. مغز ما همیشه به دنبال این است که به چیزی بهصورت ویژه اهمیت بدهد و این ما هستیم که باید تعیین کنیم مغزمان دغدغهی چه چیزی را داشته باشد. منسن توصیه میکند با توجه به ارزشهای زندگی خود، افکارمان را اولویتبندی کنیم تا متوجه شویم چه مسائلی واقعاً شایستهی توجه ما هستند و چه دغدغههایی را باید نادیده بگیریم.
تفکر حاکم بر کتاب وجود فقدان، رنج و درد را در زندگی اجتنابناپذیر میداند و بههیچوجه قصد انکار این مسائل را ندارد؛ بلکه عقیده دارد انسانها باید این حقیقت تلخ دائمی را بپذیرند و باور کنند وجود مشکلات آنها را قوی میسازد و کیفیت زندگی آنان را تغییر میدهد. او حل مشکلات را پلی برای رسیدن به خوشحالی پایدار معرفی میکند.
منسن به مخاطبان پیشنهاد میدهد برای رهایی از دغدغههای بیدلیل، بهصورت واضح خواستهها و اهداف خود را در زندگی مشخص نمایند و هدفی را برگزینند که حاضر باشند برای رسیدن به آن، با تمام وجود بجنگند، هر کشمکشی را در طول مسیر تحمل کنند و در میانهی راه خسته نشوند. او ضمن ارائهی تعریفی دقیق از ویژگیهای ارزشهای خوب و بد، از اهمیت گزینش ارزشهای صحیح در زندگی برای رسیدن به دغدغههای اساسیتر صحبت میکند. نویسنده این ارزشها را عامل مهمی میداند که ماهیت مشکلات، کیفیت و معنای زندگی هر شخص را تعیین مینماید.
«لذت خیلی هم عالی است، اما اگر زندگیتان را حول آن بهعنوان یک ارزش اولویتبندی کنید چیز وحشتناکی است. از هر معتادی که میخواهید، بپرسید که پیگیری لذت چه عاقبتی برایش داشته است. از زناکاری که خانوادهاش را متلاشی کرده و فرزندانش را از دست داده است، بپرسید که آیا لذت درنهایت او را به خوشحالی رسانده است یا نه. از کسی که تا حد مرگ پرخوری کرده است بپرسید که آیا لذت به حل مشکلاتش کمکی کرده است یا نه. لذت خدایی دروغین است. تحقیقات نشان داده است کسانی که انرژیشان را بر لذتهای ظاهری متمرکز میکنند، درنهایت مضطربتر و از لحاظ احساسی نامتعادلتر و افسردهتر میشوند. لذت سطحیترین شکل رضایت در زندگی است و ازاینرو دسترسی به آن آسان است و از دست دادن آن هم از همه راحتتر. باوجوداین، لذت چیزی است که بیستوچهار ساعته و در هفت روز هفته تبلیغ میشود. چیزی است که برایمان مهم است. چیزی است که از آن برای کرخت کردن و منحرف کردن افکارمان استفاده میکنیم. اما لذت، گرچه تا اندازهای معین در زندگی لازم است، به تنهایی کافی نیست.»[2]
منسن سعی دارد این نکته را به مخاطبان خود یادآوری کند که افراد استثنایی در دنیا انگشتشمار هستند و بیشتر آدمها در سطح متوسط قرار دارند و هرچند در گذشته دیدگاههای روانشناسی بر پرورش اعتمادبهنفس تأکید داشتند، اما امروزه مشخص شده که این عقاید تنها تعداد افراد خودخواه، پرتوقع و حقبهجانب را در دنیا افزایش میدهد؛ افرادی که همیشه جنبههای منفی وجودی خود را نادیده میگیرند و همواره سعی دارند خودشان را به دیگران اثبات کنند. او به مخاطبانش توصیه میکند معمولی و متوسط بودن را بپذیرند، حس رهایی واقعی از قضاوتها و توقعات مختلف را تجربه کنند و سپس درجهت رسیدن به آرزوهایشان گام بردارند.
«هنگامی که مردم به این الگوی فکری برسند که پیوسته تمام اتفاقاتی که اطرافشان میافتد بهصورت خودبزرگانگاری تفسیر کنند، شکستشان از این تفکر شدیداً سنگین خواهد بود. هر تلاشی برای بحث و استدلال با آنها صرفاً تهدید از جانب دشمنی تلقی خواهد شد که طاقت دیدنشان را ندارد و نمیخواهد ببیند چقدر باهوش، بااستعداد، خوشتیپ و موفق هستند. حباب حقبهجانبی هر چیزی را تحریف خواهد کرد تا خودش را تقویت کند. کسانی که احساس حقبهجانبی میکنند، هر رویدادی در زندگیشان را تأیید یا تهدید عظمت خودشان میبینند. اگر اتفاق خوبی برایشان بیفتد بهخاطر حرکت برجستهای است که انجام دادهاند. اگر اتفاق بدی برایشان بیفتد به این خاطر است که کسی به آنها حسادت میکند و سعی میکند برتریشان را خدشهدار کند.»[3]
ارزشمندترین ارزشها
منسن در کتاب خود 5 مورد از سودمندترین ارزشهایی که میتواند باعث تحول زندگی انسانها شود را با شیوهای متفاوت به خوانندگان معرفی میکند. اولین ارزش این است که افراد بدون توجه به پیدا کردن مقصر اصلی نسبت به اتفاقات تلخ و شیرینی که در زندگی و اطرافشان رخ میدهد، مسئولیتپذیر باشند. او ضمن بیان تفاوت میان مفهوم «مسئولیت» و «تقصیر» به خوانندگان یادآوری میکند که با پذیرش مسئولیتِ مشکلاتشان، مقصر شناخته نمیشوند. «ما مسئول تجربیاتی هستیم که همیشه تقصیر خودمان نیست. این جزئی از زندگی است. راهی برای فکر کردن به تمایز میان این دو مفهوم وجود دارد. تقصیر مربوط به گذشته است. مسئولیت مربوط به زمان حال است. تقصیر از انتخابهایی حاصل میشود که قبلاً کردهاند. مسئولیت از انتخابهایی حاصل میشود که اکنون، در هر ثانیه از هر روز میکنید.»[4]
دومین ارزشی که نویسنده بر آن تاکید میکند، عدم قطعیت عقاید فردی است. او خطرات قطعیت کامل داشتن را به خوانندگان توضیح میدهد و باور دارد هرکسی باید عقایدش را پیوسته بررسی کند و همواره با دیدهی شک به آنها بنگرد، زیرا همه در زندگی خود بارها به روشهای گوناگون اشتباه میکنند. ارزش سوم به جدی گرفتن شکستها مربوط میشود. منسن شکست و موفقیت را از یکدیگر جدا نمیداند و عقیده دارد ابعاد موفقیت و تعداد شکستها و رنجهای زندگی با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند و شایسته نیست افراد از ترس شکست منفعل بمانند و همهی مردم باید کاری را _هرچند کوچک_ شروع کنند تا کمکم انگیزهی درونیشان گسترش یابد و پیشرفت حاصل شود. چهارمین ارزش سودمند از نظر منسن اهمیتِ نپذیرفتن و نه گفتن در زندگی است. او این ارزش را یکی از ضروریترین عواملی میداند که در شکلگیری روابط سالم و ساخت هویت فردی تاثیر دارد.
ارزش نهایی نیز میرایی همهی موجودات جهان هستی است. نویسندهی هنر ظریف رهایی از دغدغهها از نظریههای مختلفی بهره میبرد تا نشان دهد انسانها باید قدر زندگی را بدانند و از فرصتهای خود کمال استفاده را ببرند و حقیقت تلخ مرگ را نادیده نگیرند تا بتوانند درنهایت به سوالی که در آخرین لحظههای عمر از ذهنشان میگذرد با شجاعت پاسخ دهند: میراثتان در این زندگی چندینساله چه بود؟ «این تمایل و حتی ارتباط پرانرژی با میرایی خود، ریشههای باستانی دارد. رواقیون یونان و روم باستان به مردم التماس میکردند تا مرگ را همیشه در ذهن داشته باشند، تا قدر زندگی را بیشتر بدانند و در مواجهه با مشقتهای آن فروتن بمانند. در اشکال مختلفی از آیین بودایی، روشهای مراقبه اغلب بهعنوان مقدمهای برای آماده کردن خود برای مرگ درعینِ ادامه دادن به زندگی، تعلیم داده میشود. حل کردن نفس درون نیستی بیانتها، دستیابی به حس هدایت در نیروانا بهعنوان امتحانی برای امکان گذر به سرای دیگر دیده میشود. حتی مارک تواین، آن آدم بامزه که بهتنهایی آمد و با دنبالهدار هالی از اینجا رفت، گفت: "ترس از مرگ، از ترس از زندگی ریشه میگیرد، کسی که واقعاً زندگی کرده باشد، آماده است که هر لحظه بمیرد."»[5]
نگاهی بر سبک کلی کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغهها
منسن کارش را از وبلاگنویسی شروع کرده است و تکنیکهای ارتباط موثر و پایدار با مخاطبان را بهخوبی میشناسد. او داستانگویی ماهر است و در این کتاب هم سعی کرده بسیاری از مطالب موردنظرش را در قالب قصههایی جذاب و خواندنی به مخاطبان منتقل کند. این کتابِ نُهفصلی، نثری دلنشین و روان دارد و مارک منسن در طول متن با شوخیهای گاه و بیگاه خود و استفاده از کلمات هنجارشکنانه، سعی کرده از قالب یک معلم سختگیر خارج شود و مانند یک دوست صمیمی کنار خوانندگان قرار بگیرد و با استفاده از لحنی طنز و صمیمی، مفاهیم پیچیدهی روانشناسی و فلسفی را به سادهترین شکل ممکن بیان کند.
هنر ظریف رهایی از دغدغهها بر زخمهای شما مرهم نمیگذارد و قرار نیست با معجزهای ناگهانی مسیر زندگی شما را متحول کند، بلکه قصد دارد صادقانه به اهدافی که در زندگی دنبال میکنید جهت دهد، افکارتان را منظم نماید و مانند دفترچهی راهنمایی عمل کند که هنگام رویارویی با گرفتاریها و مشکلات زندگی از آن کمک میگیرید. نویسنده در این کتاب ضمن استفاده از تحقیقات، نظریهها و سرگذشت افراد گوناگون، جسورانه پرده از رازهای زندگیاش برمیدارد و از تجربههای زیستهی خود نیز سخن میگوید.
باید با خودمان صادق باشیم تا متوجه میشویم در طول زندگی بسیاری از دغدغههای فکری و نگرانیهایمان نهتنها هیچ منفعتی برایمان نداشته، بلکه آرامش را از ما دریغ کرده، روح و روانمان را فرسوده ساخته و ما را به سمت احساسات منفی چون ناامیدی، خشم، ناراحتی، سرخوردگی و... کشانده است. اگر شما هم خودتان را در زندان دغدغههای بیهوده و پوچ اسیر کردهاید و به دنبال راهی برای مدیریت افکارتان میگردید تا با کیفیت بهتری زندگی کنید، کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغهها گزینهی خوبی برای شروع این راه است.
هنر ظریف رهایی از دغدغه ها
منابع: منسن، مارک، هنر ظریف رهایی از دغدغهها، ترجمهی میلاد بشیری، تهران، میلکان، 1397
[1]- نشرهای میلکان، کولهپشتی، بهزاد، اختران، سما، معیار علم و... این اثر را ترجمه کردهاند.
[2]- منسن، 1397: 127
[3]- همان، 72_73
[4]- همان، 152
[5]- همان، 316
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.