به کلاس نویسندگی نادر ابراهیمی خوش آمدید!

درباره‌ی کتاب لوازم نویسندگی نوشته‌ی نادر ابراهیمی

مینا نادری

سه شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۱

(6 نفر) 4.7

نادر ابراهیمی داستان نویس شناخته شده ایرانی

کتاب لوازم نویسندگی اثر داستان‌نویس شناخته‌شده‌ی ایرانی نادر ابراهیمی کتابی است که در این مقاله به سراغ بررسی آن رفته‌ام.

لوازم نویسندگی از مجموعه‌ی ساختار و مبانی ادبیات داستانی است که در زمستان 1369 به همت انتشارات فرهنگان به چاپ رسیده است.

همان‎طور که از نام کتاب مشخص است، نادر ابراهیمی لوازمی را که هر نویسنده برای نوشتن به آن‎ها نیاز پیدا می‌کند، معرفی کرده و به توضیح و تفسیر هر یک از آن‎ها پرداخته است. این لوازم نه به معنای قلم و کاغذ و ماشین تحریر بلکه شامل ویژگی‌های درونی هر نویسنده است.

استعداد، انگیزه، هدف‎مند بودن، اراده به نویسندگی، احساس و عاطفه‌ی خاص، جهان‌بینی و اعتقاد، شرایط محیطی مناسب، تسلط بر زبان، سیاسی‌بودن، صبوری بی‌حساب، عشق و دوست‌داشتن، مطالعه‌ی عمومی، جماعت‌گرا و خلوت‌گزین و طبیعت‌گرایی لوازمی هستند که نویسندگان به خصوص نویسندگان تازه‌کار لازم است آن‎ها را همراه داشته باشند.

با کتاب همراه شویم

در مقدمه‌ی کتاب، نادر ابراهیمی درباره‌ی موضوعات مختلفی از جمله توضیح لغات و مفاهیمی که در متن اصلی با آن‎ها برخورد خواهیم کرد و هدف از نگارش این کتاب صحبت می‌کند.

«بایدهایی که ناگزیر در متن به کار می‌‎رود چنان‎که در دیگر تألیفات پژوهشی خود گفته‌ام بایدهای استخراجی است نه امری و ارشادی. بیرون آورده شده از درون نمونه‌های بسیار است نه محصول تفکرات در خلوت.»[1]

ابراهیمی هدف کلی خود از نگارش این کتاب را آشنا کردن دوستداران نویسندگی و نویسندگان جوان و نوطلب با مجموعه‌ی اصول و قواعد مقدماتی در داستان نویسی، شناخت عناصر اساسی داستان و در اختیار داشتن روش‌ها و نمونه‌هایی برای محک زدن آثار خود و دیگران می‌داند.

«هدف از تألیف نخستین جزوه یعنی همین لوازم نویسندگی نیز طبیعتاً جز این نیست که طالبان نویسندگی از همان آغاز راه آن‎چه را که تا به حال از لوازم اصلی نویسندگی بوده است با اطمینان خاطر بشناسند از سردرگمی و ابهام نسبت به گذشته و حال هنر داستان‌نویسی به درآیند و با گام‌های بلند استوار به سوی خلق آثار بی‌بدیل داستانی پیش بروند که داستان عین زندگی است و زندگی در بهترین شکل و با غنی‌ترین محتوای خود چیزی جز یک داستان کوتاه یا بلند نیست و این تنها داستان‌نویسان هستند که می‌توانند و باید از یک سو با نگاه کردن به حال و گذشته تصویری دقیق از مشتقات مصائب کم‌داشت‌ها و رویاهای انسان را در پیش رو نهند و از سویی دیگر با نگاه کردنی آرمان‌خواهانه و آرزومندانه به آینده تصویرهایی از زندگی سعادتمندانه و آرمانی انسان فردا را. این کار به یقین نه از فلاسفه بر می‌آید نه از سیاست‌پیشگان و نه از نظامیان و طبیعتاً نه از پزشکان که جهان رویارویی‌شان جهانی است یکسره بیمار و محتاج طبیب و دارو نه جهانی سلامت و بی‌نیاز به سم. این کار اگر مقدور باشد مقدر داستان نویسان است و بس.»[2]

ابراهیمی خود معتقد است بر لوازمی که در کتابش به معرفی آن‎ها پرداخته حکم ابدی نرفته است و نویسندگان و منتقدان می‌توانند به آنها بیفزایند یا از آن‎ها کم کنند.

در ادامه‌ی مقدمه‌ی کتاب، نویسنده به تعریف چند مفهوم از جمله هنر، زیبایی، متعالی، احساس، عاطفه، ادبیات، نویسندگی و داستان پرداخته است.

«هنر بیان زیبا و متعالی احساس، عاطفه و اندیشه‌ی انسانی‌ست.»[3]

«متعالی هر آن چیزی است که انسان را از جایگاه فرهنگی و معنوی مستقر در آن(یا حاضر در آن) به طور مثبت و بهبود بخش حرکت بدهد یعنی بر عمق و وسعت احساس، ادراک، عاطفه و قدرت تعقل منطقی شخص (یا جامعه) و توانایی ایجاد رابطه‌اش با پیرامون (زمانی_مکانی).»[4]

«احساس در تعریفی که از هنر داده‌ایم یک حالت انفعالی مقدماتی و خود به خودی است در برابر هر عامل تاثیرگذار.»[5]

«عاطفه، تاثیرپذیری محصول انواع کلنجارهای ذهنی و باورهای غیرآنی است گرچه ابعاد منطقی قانون‌پذیری و علمی آن می‌تواند ضعیف باشد و یا گاه به ظاهر عاری از این ابعاد.»[6]

«ما نویسندگی را در این تألیف معمولاً به معنای داستان‌نویسی به کار برده‌ایم و قلم‌زنی را ناگریز به معنای نوشتن غیرهنری و ضدهنری. داستان را به دو تعریف به کار می‌بریم: یکی کلی و عام دیگری هنری و خاص که البته تعریف دوم موضوع مورد بحث و تحلیل ماست.»[7]

نادر ابراهیمی درباره‌ی جداسازی هر یک از لوازم نویسندگی از یکدیگر در متن کتاب می‌گوید: «روابط تردیدناپذیری میان تک‌تک لوازم نویسندگی وجود دارد که غالباً تفکیک هر یک را از دیگر لوازم، دشوار و گاه ناممکن می‌سازد.»[8]

«بنابراین جداسازی‌های ما اکثراً جنبه‌ی صوری، موقتی و قراردادی دارد و به خاطر آن است که کار برقراری ارتباط، شناخت و فراگیری را آسان کند و آسان‌تر.»[9]

سلامی به نویسنده!

نادر ابراهیمی زاده‌ی 14 فروردین 1315 در تهران، نویسنده، فیلم‌ساز، روزنامه‌نگار، ترانه‌سرا و مترجم ایرانی است. ابراهیمی بعد از دریافت دیپلم ادبی از مدرسه‌ی دارالفنون، رشته‌ی حقوق را در دانشگاه انتخاب کرد اما بعد از گذشت دوسال این رشته را رها کرد و در رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی لیسانس گرفت. ابراهیمی شغل‌های فراوانی را تجربه کرده است که در دو کتاب ابوالمشاغل و ابن‌مشغله به تعدادی از آن‎ها پرداخته است.

«در تمام سال‌های پرکار و بی‌کار یا وقت‌هایی که در زندان به‌سر می‌برد، نوشتن را که از ۱۵ سالگی آغاز کرده بود، کنار نگذاشت. در سال ۱۳۴۲ نخستین کتاب خود را با عنوان خانه‌ای برای شب به چاپ رسانید که داستان «دشنام» در آن با استقبالی چشم‎گیر مواجه شد. تا سال ۱۳۸۰ علاوه بر صدها مقاله‌ی تحقیقی و نقد، بیش از صد کتاب از او چاپ و منتشر شده‌ است که دربرگیرنده‌ی داستان بلند (رمان) و کوتاه، کتاب کودک و نوجوان، نمایش‌نامه، فیلم‌نامه و پژوهش در زمینه‌های گوناگون است. ضمن آن‌که چند اثرش به زبان‌های مختلف دنیا برگردانده شده‌ است.»[10]

نادر ابراهیمی چندین فیلم سینمایی، مستند و مجموعه‌ی تلویزیونی را نیز کارگردانی کرده‎ است. هم چنین در زمینه‌ی ادبیات کودک موفق به کسب جایزه‌ی نخست براتیسلاوا، جایزه‌ی نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزه‌ی کتاب برگزیده‌ی سال ایران و چندین جایزه‌ی دیگر شده است.

این مرد پرکار و فعال سینما و ادبیات در سال 1387 و پس از گذراندن دوران بیماری بدرود حیات گفت.

مروری بر محتوای کتاب لوازم نویسندگی

  • استعداد

آیا چیزی به نام استعداد وجود دارد؟

بخش اول کتاب با ترجمه‌ی آیاتی از قرآن کریم و این جمله‌ی دکتر احمد بهشتی که در کتاب اسلام و حقوق کودک آمده است، آغاز می‌شود:

«از یک کودک هم می‌توان سلمان فارسی و ابوذر ساخت هم چنگیز و هیتلر و موسیلینی ... شما شرایط پرورش استعدادها را فراهم کنید آنگاه ببینید آیا بی‌استعداد پیدا می‌شود؟»[11]

نادر ابراهیمی از استعداد دو تعریف ارائه می‌کند: در تعریف نخست استعداد یک شایستگی مادرزادی فرهنگی خاص جهت انجام یک عمل خاص است و در تعریف دوم یک زمینه‌ی فرهنگی یا توانایی عام و وسیع در انسان است که روش‌های به کارگیری و به کار انداختن آن در اختیار انسان است و زمینه و انتخاب ارادی بر آن تاثیرگذار هستند.

«در بحث از استعداد به تعریف نخست همیشه سوال از داشتن و نداشتن آن به میان می‌آید و در بحث از استعداد به معنای دوم صرفاً در باب به کار انداختن و پروردن آن گفت‌وگو می‌شود و این خطی دقیق و روشن میان دو تعریف منفی و مثبت ضدعلمی و علمی استعماری و ضداستعماری خرافی و غیرخرافی استعداد است.»[12]

نادر ابراهیمی در این بخش از کتاب به تفصیل در باب استعداد سخن گفته است و بیان کرده است که کدام یک از تعاریف استعداد را قبول دارد.

  • انگیزه

در بخش دوم ابراهیمی از انگیزه در نویسندگی سخن می‌گوید و تفاوت آن با انگیزه در فرهنگ روان‌شناسی و عصب‌شناسی را بیان می‌کند.

سپس به تقسیم انگیزه‌ها می‌پردازد: انگیزه‌های گذرا یا جزئی، انگیزه‌های بنیادی یا کلی، انگیزه‌های خاص یا عام و ...

روش کار ابراهیمی برای توضیح هر یک از لوازم نویسندگی بهره‌گیری از مثال‌هایی است که از ادبیات شرق و غرب ذکر می‌کند.

«کامو اما در باب انگیزه‌های نوشتن طاعون توضیحات بیشتری هم می‌دهد: طاعون با اعلام و قبول ادامه‌ی مبارزه پایان می‌پذیرد. کتاب شهادت‌نامه‌ای است بر آن‌چه می‌بایست صورت پذیرد و آن‌چه بی‌گمان مردمان به رغم جدایی‌های فردی‌شان باید در آینده در مبارزه با وحشت و سلاح کندناشدنی‌اش باز هم به انجام رسانند.»[13]

  • هدف‎مند بودن

هدف‎مند بودن لازمه‌ی دیگری است برای نوشتن از نظر نادر ابراهیمی. او معتقد است که هدف‌دار بودن نویسنده یعنی متعهد بودن او.

اینکه متعهد بودن خود به چه معناست؟ و نویسنده برای هدف داشتن باید به چه متعهد باشد؟ موضوعی است که در این بخش از کتاب درباره آن صحبت می‌شود.

  • اراده در نویسندگی

و اما درباره‌ی نقش اراده در نویسندگی نادر ابراهیمی معتقد است که: «بسیار خوب. حتی زمانی که دوستدار نوشتن دارای انگیزه‌ها و اهداف معتبری باشد و برخی انگیزه‌ها و هدف‌هایش کاملاً و از جمیع جهات هم لبه شده باشند باز هم این امر دلیل بر آن نیست که چنین شخص شریفی بتواند بنویسد. تازه از اینجاست که اراده‌ی آگاه وارد میدان می‌شود. "من می‌خواهم بنویسم و توانایی خواستن را دارم." جای "احساس کرده‌ام. من دریافت کرده‌ام و من به شدت برانگیخته و متاثر شده‌ام." را می‌گیرد. این همان یک قدم بسیار بسیار کوتاهی است که فاصله‌ی بسیار بعید میان دوستدار نویسندگی و نویسنده راستین را می‌سازد. بایدش برداشت یا رها کرد اشترتاختن خمان نمی‌شود.»[14]

  • احساس و عاطفه

نادر ابراهیمی در ادامه‌ی کتاب به لازمه داشتن احساس و عاطفه‌ی خاص برای نویسنده می‌پردازد و تعاریفی از احساس و عاطفه و نقش آن‌ها در پیدایش آثار ادبی سخن می‌گوید.

  • جهان‎بینی و اعتقاد

بخش جهان‌بینی و اعتقاد با این جمله از پودوکین آغاز می‌شود که: «هیچ هنرمند بی‌اعتقادی نمی‌تواند هنر بزرگ بیافریند.»[15] و با این جمله‌ی نادر ابراهیمی به پایان می‌رسد: «اعتقاد و جهان‌بینی اگر منجر به اقدام و عمل نشود دروغ‌های رذیلانه‎ای بیش نیست.»

  • شرایط محیطی

در باب شرایط محیطی مناسب نویسنده نکاتی را که در بخش استعداد به آن‌ها نپرداخته است، بیان می‌کند و از نقش و تأثیر شرایط محیطی بر نویسنده می‌گوید.

او معتقد است: «انسان گیاه نیست هیچ محیطی را نمی‌توان محیط مناسب یا محیط نامناسب برای رشد تلقی کرد. محیط انسان را می‌سازد.»

  • تسلط بر زبان

بخش تسلط بر زبان نیز با این نکته آغاز می‌شود که در این بخش زبان به معنای عام کلمه در نظر گرفته شده است و به عنوان یکی از لوازم مقدماتی است نه یکی از عناصر اساسی داستان.

  • سیاسی بودن

یکی دیگر از لوازم نویسندگی از نظر ابراهیمی سیاسی بودن است اما سیاسی بودن به چه معنا؟

«در عصر ما یک نوع انسان بیشتر وجود ندارد آن هم انسان سیاسی است.»[16]

«اما مسئله این است که سیاست دو وجه آشکار دارد: وجه منفی، وجه مثبت. وجه منفی آن در خدمت ستمکاران است و خصلت تبهکاران. وجه مثبت آن در خدمت مردم است و خصلتی مردمی و منظور ما از سیاسی بودن نویسنده، سیاسی‌بودن به معنای مثبت کلمه است.»[17]

  • صبوری بی‌حساب

شروع بخش بعدی کتاب با این بیت از فردوسی است:

«بسی رنج بردم در این سال سی

عجم زنده کردم بدین پارسی »[18]

بیتی که ابراهیمی انتخاب کرده است سرآغاز بخش صبوری بی‌حساب است. او می‌گوید که صبوری بی‌حساب در ادامه‌ی اراده به نوشتن است.

«صبوری نویسنده همانند صبوری مبارزی است که در زیرزمینی متروک و تاریک و نمناک تشنه و گرسنه سرگرم ساختن ماده‌ی منفجره‎ای است تا به وسیله‌ی آن بنای ظلمی را ویران کند. او ممکن است خسته شود، گریه کند، دشنام بدهد، نفرین کند، بر سر بکوبد، به خود بپیچد و فریاد بکشد اما هرگز به ناامیدی رضا نخواهد داد چرا که ناامیدی نافی موجودیت اوست همان‎طور که کاهلی و کم‎کاری.»[19]

  • عشق و دوست داشتن

و اما عشق و دوست داشتن: «ممکن بود که هیچ چیز نگوییم هیچ اشاره‌ای به هیچ یک از لوازم نوشتن نکنیم و تنها بگوییم: نویسندگان جملگی عاشق بوده‌اند و بنابراین هر کس که بخواهد نویسنده شود ناگزیر باید که عاشق دائم باشد. آن وقت همه چیز را یک جا گفته بودیم بدون این‎که به راستی چیزی یا چیزکی هم گفته باشیم.»[20]

ابراهیمی در ادامه می‌گوید آن چه در این کتاب گفته‌ایم برای نویسندگان است، جز یک لازمه و آن عشق است که برای همه‌ی هنرمندان است؛ چیزی که به کار آن‌ها می‌آید، می‌سازدشان، بنا می‌کندشان و به آنها استواری می‌بخشد.

در بخش عشق و دوست داشتن، قسمتی درباره‌ی عشق به کودکان آمده است و نکاتی را در این باب می‌آموزد.

  • مطالعه‌ی عمومی
  • جماعت‌گرایی و خلوت‌گزینی
  • طبیعت‌گرایی

ابراهیمی در سه بخش پایانی کتاب نیز به اهمیت مطالعه‌ی عمومی برای نویسندگان، جماعت‌گرایی و خلوت‌گزینی و طبیعت‌گرایی می‌پردازد:

«مهارت در نوشتن محصول بسیار خواندن، بسیار اندیشیدن و بسیار نوشتن است. نویسنده برای این کارها به موازات هم برنامه‌ای دقیق حساب شده جدی و تا حد زیادی نظامی داشته باشد.»[21]

«جماعت‌گرایی و خلوت‌گزینی دو ضرورت غیرقابل بحث و انکار در کار نوسندگی است؛ دو ضرورت متضاد و مکمل»[22]

ابراهیمی در پایان بخش طبیعت‌گرایی یادآوری می‌کند که منظورش از طبیعت‌گرایی، مکتب ناتورالیسم نیست.

از نظر او نویسندگان خوب با نگریستن به طبیعت و درک معنای پدیده های طبیعی آثاری خلق می‌کنند که می‌توانند «احساس مخاطبان خود را در مسیر ادراک متعالی و زیبایی‌شناسانه‌ی طبیعت پرورش دهند.»[23] و اهمیت حفاظت از محیط ‎زیست را برای عقل و عاطفه‌ی توده مردم یادآور شوند.

با کتاب‌های آموزش نویسندگی می‌شود نویسنده شد؟

«نویسنده‌ها دوست دارند خودشان را در زمره‌ی هنرمندان قرار دهند و این دیدگاه درستی است؛ داستان‌نویسی یک فرم هنری است،  اما داشتن استعداد هنری برای این کار کافی نیست. داستان‌نویسی هم‎چنین یک فن است مجموعه‌ای از مهارت‌های عملی که شما می‌توانید آن‌ها را فرا بگیرید.»[24]

کتاب‌های آموزش نویسندگی در کنار استعداد و تلاش مستمر، کمک شایانی به افراد علاقه‌مند برای حضور هر چه بهتر در دنیای نوشتن می‌کند.

لوازم نویسندگی که در این مقاله معرفی شد، یکی از آن‎هاست!


[1]- لوازم نویسندگی: نادر ابراهیمی. 2

[2]- همان. 5 و 6

[3]- همان 7

[4]- همان 8

[5]- همان 9

[6]- همان 9

[7]- همان 11

[8]- همان 17

[9]- همان 18

[10]- زندگی‎نامه: نادر ابراهیمی (۱۳۱۵–۱۳۸۷). همشهری آنلاین. ۱۶ خرداد ۱۳۸۷.

[11]- لوازم نویسندگی: نادر ابراهیمی. 20

[12]- همان. 25

[13]- همان 46

[14]- همان. 94

[15]- همان. 131

[16]- همان. 206

[17]- همان. 207

[18]- همان. 249

[19]- همان. 253

[20]- همان. 270

[21]- همان. 331

[22]- همان. 334

[23]- همان. 372

[24]- داستان‌نویسی برای دامیز: رندی اینگرمنسن و پیتر اکونومی. 1

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

آرام و عاشقانه و خستگی‌ناپذیر

آرام و عاشقانه و خستگی‌ناپذیر

نادر ابراهیمی: مروری بر زندگی و آثار

من از مخلوق خویش ترسیدم

من از مخلوق خویش ترسیدم

معرفی کتاب حدیث شطرنج و آخرین روزهای سیسرو نوشته‌ی اشتفان سوایگ

چهل نامه کوتاه به همسرم

چهل نامه کوتاه به همسرم

برگرفته از کتاب "چهل نامه کوتاه به همسرم" نوشته‌ی نادر ابراهیمی، نشر روزبهان

کتاب های پیشنهادی