وقایع نگار دوزخ‌ها

معرفی و بررسی کتاب تهوع نوشته‌ی ژان پل سارتر

‌شیرین زارع‌پور

جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰

(1 نفر) 4.5

ژان پل سارتر در لیتوانی

آیا تا به حال شده است با سرانگشتان خود، حسی چون بیزاری و یا حتی چیزی فراتر از آن، چیزی شبیه به تهوع ناشی از وجود را لمس کنید؟ آیا تا به حال  حس کرده‌اید که با جهان اطراف خود بیگانه‌اید؟ این‌ها احساسات معمول و روزانه‌ی آنتوان روکانتن، قهرمان کتاب تهوع است.

روکانتن سی ساله، تنهاست. استاد دانشگاه، محقق و پژوهشگر تاریخ است. به واسطه‌ی شغلش، یعنی تحقیق درباره‌ی شخصیت تاریخی، مارکی دو رولبون، سه سال است که در شهر بوویل زندگی می‌کند؛ اما از یک جایی به بعد تاریخ جای خود را به دغدغه‌های وجودی می‌دهد. او گرفتاری‌های معمول را ندارد. درآمد سالیانه‌ای دارد و فارغ از رئیس و زن و بچه است. او خود را گرفتار وجود می‌داند. این وجود داشتن است که برایش آزاردهنده است. این رنجش روحی، او را نسبت به زندگی بیزار کرده است. او از همه آزار می‌بیند؛ از سنگ‌ریزه‌‌ای در میان دستانش، از شغلش، از خودش، از دیگران. همه چیز برایش بیهوده است. غیر ضروری است. باعث تهوع است.

ژان پل سارتر نویسنده کتاب تهوع

کتاب تهوع Nausea برپایه‌ی نظریه‌ی اصالت وجود (اگزیستانسیالیم) بنا شده است. ژان پل سارتر  بیش از هرچیز فیلسوف و نظریه‌پرداز است. او رمان تهوع را جزو مهم‌ترین آثار خود می‌داند شاید به این دلیل که تمام نظریات فلسفی خود را در این اثر پیاده کرده است. علاوه بر این، سارتر در کتاب دیگرش، کلمات، اذعان دارد که روکانتن در واقع خود اوست و او زندگی خودش را نوشته است:

« در سی سالگی موفق شدم که در تهوع، باور کنید که خیلی صادقانه، وجود ناموجه و ناگوار هم‌نوعانم را بنویسم و وجود خودم را تبرئه کنم. من روکانتن بودم. در شخص او، بدون خودپسندی، تار و پود زندگیم را نشان می‌دادم؛ در عین حال، خودم بودم، آدم برگزیده، وقایع نگار دوزخ‌ها، فتومیکروسکوپ و شیشه‌ای و فولادی که روی شیره‌های پروتوپلاسمی خودم خم شده بودم.»[1]

شاید با خواندن این سطرها گمان بردید که او نثری پیچیده و سنگین دارد. هرچند این حدس از واقعیت دور نیست؛ اما مترجم، جناب امیر جلال‌الدین اعلم علاوه بر ترجمه‌ی خوب و روان، شرح مفصلی در ابتدای داستان اضافه کرده‌اند که فهم داستان را بسیار آسان می‌کند؛ هم چنین در هرکجا که لازم بوده است با اضافه کردن پانوشت‌ها مطلب را روشن‌تر کرده‌اند.

روکانتن در آخر داستان، از پژوهش دست می‌کشد و آن را بیهوده می‌پندارد و می‌گوید که تنها می‌خواهد بنویسد. چیزی شبیه به رمان. شاید به همین خاطر است که سارتر این اثر را جزو مهم‌ترین آثار خود می‌داند؛ چرا که در آن از فلسفه و پژوهش دست کشیده است و تنها به کلمات پناه برده است و رمانی عظیم و شگفت را خلق کرده است:

« باید یک کتاب باشد، بلد نیستم هیچ کار دیگر بکنم. ولی نه یک کتاب تاریخ، تاریخ درباره‌ی چیزی سخن می‌گوید که وجود داشته است. یک وجود هرگز نمی‌تواند وجود موجود دیگری را توجیه کند. خطایم این بود که می‌کوشیدم مارکی را احیا کنم. کتابی از نوع دیگر باید. درست نمی‌دانم چه نوع ولی باید در پشت کلمات چاپ شده، در پشت صفحات، چیزی را حدس زد که وجود نداشته باشد، که بر فراز وجود باشد. مثلا، تاریخی که هرگز امکان رخ دادنش نباشد، یک ماجرا. آن باید زیبا و مثل فولاد سخت باشد و مردم را از وجود خودش شرمنده کند.»[2]

روکانتن در نهایت به هنر پناه می‌برد. این رنجش وجودی را موسیقی و ادبیات التیام می‌دهند.

تهوع هم در ادبیات و هم در فلسفه اثر مهمی است. هرچند که خوانش آن شاید سخت باشد اما برای ذهن یک چالش اساسی است. خواندنش نه فقط برای لذت که برای افزایش آگاهی، بینش و فهم فلسفه‌ی اصالت وجودی (اگزیستانسیالیسم) ضروری است.

« تنها هستم. بیشتر مردم به خانه‌هایشان برگشته‌اند، دارند روزنامة عصر را می‌خوانند و به رادیو گوش می‌دهند. یکشنبه‌ای که رو به پایان است ته مزة خاکستر برایشان به جا گذاشته و از همین حالا فکرشان متوجه دوشنبه می‌شود. اما برای من نه دوشنبه‌ای در کار است و نه یکشنبه‌ای: فقط روزهایی هستند که نامنظم یکدیگر را هُل می‌دهند، و بعد ناگهان، مکاشفه‌هایی این چنین.
هیچ چیز تغییر نکرده است و با این‌همه همه چیز به طرزی متفاوت وجود دارد. نمی‌توانم توصیفش کنم؛ مثل تهوع است و با این حال درست برخلاف است: سرانجام ماجرایی برایم پیش می‌آید و وقتی از خودم پرس و جو می‌کنم، می‌بینم که برایم این طور پیش می‌آید که من خودم هستم و اینجا هستم. این منم که شب را می‌شکافم. مثل قهرمان یک رمان شادمانم.»[۸]

سیمون دوبوار، نویسنده فرانسوی و شریک زندگی سارتر، درباره این رمان گفته: " رمان تهوع برای آگاهی، استقلال قابل‌توجهی قائل می‌شود و به حس واقعیت وزن کاملی می‌بخشد.
این رمان بارها به زبان‌های مختلف ترجمه شده است. دو ترجمه مهم آن در انگلیسی عبارتند از ترجمه لوید آلکساندر (1959) با عنوان " خاطرات روزانه آنتوان روکتین "، و ترجمه رابرت بالدیک (1963) با عنوان " تهوع ". 

آلبر کامو در زمان انتشار رمان تهوع در الجزیره بر روی نخستین رمان خود، " بیگانه "، کار می‌کرد. او رمان تهوع را به بخشی از وجود خودش بسیار نزدیک می‌دید. کامو گفته بود که هر فصل ازین رمان در بیان تلخی‌ها و حقیقت به کمال می‌رسد. البته او نقدهای جدی به این رمان داشت، از جمله این‌که اعتقاد داشت که میان توصیفات و جنبه‌های فلسفی آن تعادل برقرار نشده است و گذار از یک بخش به بخش دیگر عجولانه و بی‌انگیزه پیش رفته است. سایر منتقدان این ویژگی نوشتاری سارتر را درین سبک فلسفی مثبت و خلاقانه قلمداد می‌کنند. در مجموع نگاه مثبت کامو به این اثر باعث پیوند دوستی میان این دو نویسنده شد. 

سارتر در زمان نگارش " تهوع " تحت تاثیر فلسفه ادموند هوسرل و روش پدیدارشناسی او بود. او در آن زمان شروع به تحصیل تحت نظر هوسرل و هایدگر کرد.

تهوع یکی از رمان های ژان پل سارتر نویسنده شهیر فرانسوی است که در سال 1938 نوشته شده است. رمان های دیگر این نویسنده با عناوین “ دوزخ ”، “ مگس‌ها ”، “ سن عقل ”، “ اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر ”، “ مردگان بی‌کفن و دفن ”، “ تعالی اگو ”، “ تیفوس ” و “ هستی و نیستی ” به فارسی ترجمه شده است که می توانید از سایت آوانگارد خریداری و مطالعه نمایید.


[1] - (ساتر، اعلم، 1387: 210)

[2] - (سارتر، اعلم، 1355: 310)

[3] - (سارتر، اعلم، 1365 :۱۳۵)

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

نشر نیلوفر، نشر پارسه، نشر چشمه، نشر فرهنگ جاوید، نشر علم و نشر جامی.

سال 1938 منتشر شده است.

مطالب پیشنهادی

جهنم، یعنی دیگران

جهنم، یعنی دیگران

مروری بر نمایشنامه‌ی دوزخ نوشته‌ی ژان پل سارتر

کدام کتاب‌‌ها به خوبی توضیح می‌دهند که چرا زندگی ارزش زیستن دارد؟

کدام کتاب‌‌ها به خوبی توضیح می‌دهند که چرا زندگی ارزش زیستن دارد؟

جولیان بگینی، نویسنده و فیلسوف بریتانیایی می‌نویسد...

ما سگان بی‌صاحب

ما سگان بی‌صاحب

مروری بر کتاب سگ ولگرد نوشته‌ی صادق هدایت

کتاب های پیشنهادی