
داشتن یک زندگی طبیعی تمام آن چیزی است که ادی میخواهد. اما مومرز، مادر ادی، سبک زندگی مخالف دخترش را در پیش گرفته است؛ روش او اینطوری است: یا راهی که من انتخاب میکنم، یا هیچ راه دیگری. اما جدا از همهی اینها، مومرز تنها کسی است که برای ادی مانده است و ادی باید با چنگ و دندان، همین زندگی نیمبندی را که دارد، حفظ کند. برای همین است که ادی تمام تلاشش را میکند و همواره در انتظار یک زندگی طبیعی است.
دربارهی کتاب در انتظار یک زندگی طبیعی
ادی تمام عمرش را در انتظار یک زندگی طبیعی گذرانده است. اما حالا زندگیاش غیرطبیعیتر از همیشه پیش میرود. مادر و پدرخواندهاش از هم جدا شدهاند و حالا ادی باید همراه مادرش به یک خانهی جدید در محلهی جدید اسبابکشی کند. خانهی آنها البته یک کاروان است. اما مشکل اصلی ادی زندگی در کاروان نیست، بلکه جدا شدن از دوستان قدیمیاش در مدرسهی قبلی و البته جدا شدن از پدرخوانده و خواهرهایش است. ادی خوب میداند که میتواند خودش را با شرایط جدیدش وفق دهد. میتواند در مدرسه دوستان جدیدی پیدا کند، کاروانشان را به خانهای هرچند کوچک، اما زیبا تبدیل کند و خلاصه کاری کند که زندگی جدیدشان روی روال خوبی بیفتد. اما مشکل بزرگی وجود دارد؛ مادرش، مومرز.
ادی سخت در تلاش است تا نگذارد کسی متوجه شود که او و مادرش چه مشکلاتی باهم دارند. مومرز تا دیروقت میخوابد. وقتش را با تلویزیون دیدن و پرسه زدن در اینترنت پر میکند. اول هفته یک قابلمه سوپ درست میکند و به نظر میرسد که تا آخر هفته هم باید با همان سر کرد! یادش میرود برای خانه خرید کند. گاهی اوقات به بهانهی کار غیبش میزند و سروکلهاش تا دو سه روز پیدا نمیشود و تقریباً تمام مناسبتهای مهم زندگی ادی و برنامههای مدرسهاش را از دست میدهد. با اینحال، مومرز تنها کسی است که برای ادی مانده است و ادی هم اصلاً دوست ندارد که مادرش را از دست بدهد. برای همین، در لاپوشانی کردن خرابکاریهای مادرش استاد شده است.
تلاشهای ادی برای اینکه نگذارد کسی متوجه شود زندگیشان در چه وضعی است، تا جایی جواب میدهد. اما یکی از دفعاتی که مادرش غیب شده است، ادی اشتباهی میکند که پای پلیس را به ماجرا باز میکند. حالا ادی باید باز هم انتظار بکشد تا دیگران به سراغش بیایند و سروسامانی به زندگیاش بدهند.
خواندن کتاب در انتظار یک زندگی طبیعی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
هرچند به نظر میرسد که داستان کتاب در انتظار یک زندگی طبیعی، داستانی برای نوجوانان است، اما این موضوع به این معنا نیست که بزرگسالان نمیتوانند یا نباید این کتاب را بخوانند. لسلی کانر داستان زندگی ادی را با روایتی لطیف و صادقانه برایمان تعریف میکند. به خوبی و با هوشمندی از احساسات، درگیریها و ماجراهایی میگوید که ادی پشتسر میگذارد. او به زیبایی از ترسها، نگرانیها و شادیهای ادی مینویسد و چالشهایی را بیان میکند که هر نوجوانی پشتسر میگذارد. علاوه بر این، در حین روایت، از شرایط ویژهای که ادی دارد هم غافل نمیماند.
بنابراین میتوان کتاب در انتظار یک زندگی طبیعی را کتابی برای نوجوانان، والدین نوجوانان، معلمان و تسهیلگران گروه سنی نوجوان و هرکسی دانست که به نحوی با نوجوانان در ارتباط است.
باهم قسمتی از کتاب در انتظار یک زندگی طبیعی را بخوانیم
راستش من هیچوقت وعدهی شام را دوست نداشتم. صبحانه بهترین وعدهی غذایی ما بود. برای اینکه تنها وعدهای بود که همهچیز طبیعی بود. منظورم این است که ما یا نان تست داشتیم یا کورن فلکس. این برای صبحانه طبیعی است. همه برای صبحانه اینها را میخورند. اما برای شام هم همیشه یا نان تست داشتیم یا کورن فلکس....
مومرز هم آشپزی میکرد. شبهایی بود که به خودش میآمد و یک دفعه مقدار زیادی سس اسپاگتی و نان سیر خانگی درست میکرد. ماکارونیها را به در یخچال پرت میکرد تا ببیند به هم میچسبند یا نه، بعد صدایم میکرد سر میز و هردو مثل خرسهایی که برای زمستان غذا ذخیره میکنند، یک عالمه غذا میخوردیم.... اما بیشتر شبها توی کاروان، مومرز علاقهای به شام نداشت. در واقع علاقهای به پختن آن نداشت. بعد من توی آشپزخانه میگشتم ببینم چی داریم، مومرز اهل خرید سبزیجات نبود. بالاخره یک چیزی سرهم میکردم. گاهی وقتها به توافق میرسیدیم که این یا آن غذا خوب از آب درنیامده. اما علاوه بر غذا، چیزهای دیگری هم بود که شام را خراب میکرد.
دربارهی لسلی کانر
لسلی کانر در کلیولند، اوهایو به دنیا آمد. او در ابتدا دوست داشت که به عنوان تصویرگر کتابهای کودکان کار کند. اما کمی بعد به نوشتن برای کودکان و نوجوانان هم علاقهمند شد. از او کتابهای در انتظار یک زندگی طبیعی و واقعیت از زبان میسون باتل به فارسی ترجمه شده است. اگر دوست دارید دربارهی زندگی، آثار و فعالیتهای او بیشتر بدانید، میتوانید به وبسایت لسلی کانر مراجعه کنید.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.