طنز همواره بخشی مهم از ادبیات بوده است. اگر جایگاه آثار طنز را نادیده بگیریم، ادبیات دچار خلأ بزرگ و جبران ناپذیری خواهد شد. نویسندگان طنز نام آشنا کم نیستند و هر کدام با سبک منحصر به فرد خود خوانندگان را شگفتزده کرده اند و نشان دادهاند که آثار طنز محدود نیستند. طنز باید به گونهای باشد که گره از مشکلات جامعه بگشاید و یا آن را به ظریفترین شکل بیان کند. یکی از بهترین نویسندگان در این حیطه آنتوان چخوف است. این نویسنده مشکلات ریز و درشت جامعه را به شکلی طنازانه مینویسد که همیشه مخاطب را شگفت زده کرده است.
زندگی آنتوان چخوف
آنتوان چخوف Anton Chekhov در سال 1860 در کشور روسیه متولد شد. او با جدیترین چالشهای زندگی خود از همان کودکی رو به رو شد. پدر آنتوان مردی بازاری و اهل داد و ستد بود و روحیه بسیار جدی و خشنی داشت. او به شدت مذهبی بود و دوست داشت پنج کودکش را نیز مانند خود به طور افراطی، مذهبی و جدی بار بیاورد. هرگاه که کودکانش از دستوراتش سرپیچی میکردند آنها را به شدت تنبیه مینمود. او یک گروه سرود مذهبی در کلیسا ترتیب داده بود که فرزندانش را مجبور به همسرایی در آن میکرد و هیچ تخفیفی برای سر باز زدن فرزندانش از شرکت در مراسم کلیسا قائل نبود. پدر آنتوان به موسیقی علاقهی بسیار زیادی داشت و وقت زیادی را برای یادگیری و تمرین وقف میکرد. همین علاقه باعث شد که در شغل و حرفه خود شکست بخورد. در نهایت به دلیل طلبهای مالی زیادی که باید پرداخت میکرد از شهری که در آن ساکن بود، یعنی تاگانروگ به شهر مسکو گریخت. آنتوان چخوف همراه پدر خود به مسکو نرفت و در همان شهر برای ادامه تحصیل ماند. او در سالهای دبیرستان خود متوجه علاقه به تئاتر و نمایشنامهنویسی شد و چند نمایشنامه نوشت. او حتی مجلهای به نام آلکن به انتشار رساند که اگرچه دستنویس بود و توان مالی جهت چاپ عمده آن نداشت؛ اما برادرانش با دیدن توانایی بالای او آثارش را به مسکو برده و بین علاقمندان ادبیات پخش میکرند. وی با وجود علاقهی زیاد به ادبیات، رشتهی پزشکی را جهت ادامه تحصیل انتخاب کرد و در دانشگاه مسکو آن را ادامه داد.
آنتوان چخوف و ورود حرفهای به دنیای نویسندگی
آنتوان چخوف همزمان با شروع تحصیلات خود در رشته پزشکی نوشتن متن و داستان را شروع کرد و حتی در چندین مجله نیز مطالب خود را به چاپ رساند. کمی بعد نوشتن به حدی در دنیای او جایگاه منحصر به فردی داشت که تصمیم گرفت با اسمهای مستعار مطلب نوشته و منتشر کند و این کار را کرد. آثار آنتوان چخوف رضایت همگان را برانگیخت. او به زبان طنز و فکاهی با جامعه شوخی میکرد و مسائل را به چالش میکشید. پس از مدتی درآمد او از نویسندگی به مقداری رسید که توانست کمی از مایحتاج زندگی خانوادهاش را نیز تهیه کند. نوشتههای او یکی پس از دیگری به محبوبیت بالایی رسید و قلم نویسنده نیز به تدریج پخته و پختهتر میشد. چخوف در سال 1884 از دانشگاه پزشکی فارغ التحصیل شد و به عنوان پزشک مشغول به کار شد. طبابت و نویسندگی هر دو، هنری بودند که به او جان میدادند و باعث میشدند تا او احساس رضایت و آرامش داشته باشد. با به اتمام رساندن تحصیلات آکادمیک آنتوان چخوف به طور جدیتری به نوشتن روی آورد و برترین آثار خود را پس از آن به وجود آورد.
آثار برتر چخوف
ادبیات روسیه ادبیاتی بسیارغنی است و این موضوع را مدیون نویسندههای بزرگی چون لئو تولستوی، فیودور داستایوفسکی، ولادیمیر ناباکوف، ماکسیم گورکی و… است. با وجود نویسندگانی نظیر بزرگان یاد شده در ادبیات روسیه، عدم وجود آثار طنز و فکاهی که برگرفته از مشکلات و مسائل جامعه باشد به شدت حس میشود و این آنتوان چخوف است که به خوبی از پس پرکردن این خلأ برآمده است.
آنتوان چخوف با انتشار کتابها و نمایشنامههای خود ادبیات روسیه را غنیتر و قدرتمندتر کرد و ساختار مناسبی به آن بخشید.
برترین آثار چخوف که جهان را با خود همصدا کرد عبارتاند از:
کتاب سه خواهر
از کتاب سه خواهر به عنوان یکی از برترین آثار چخوف نام برده میشود. با الهام گیری از این کتاب تاکنون فیلم و تئاترهای زیادی اجرا شده که همگی در نوع خود جذاب بوده و باعث شهرت بیشتر نویسنده شدهاند. بیش از صد سال از نوشتن این کتاب میگذرد. عجیب است که با گذر زمان از محبوبیت کتاب سه خواهر کم نشده و برعکس هر روز منتقدان زیادی دست به تعریف و تمجید کتاب میزنند. این کتاب در حقیقت نمایشنامهای درباره سه خواهر است. این سه خواهر به نامهای اولگا، ماشا و ایرینا و یک برادر به نام آندرهئی نقشهای اصلی این نمایشنامه هستند و داستان را رقم میزنند. هر کدام از این شخصیتها با چالشهایی رو به رو هستند که داستان را هیجان انگیز میکند. این سه خواهر در مسکو و در اجتماع بزرگ و مدرنتری بزرگ شدهاند؛ اما چندین سال است که در یکی از شهرهای کوچک روسیه زندگی میکنند و محیط زندگی آنها چندان باز نیست. اکنون مسکو تبدیل به شهر رویایی برای این سه خواهر شده و از اعماق قلبشان دوست دارند که به این شهر بازگردند. آنها در زندگی عاشقانهی خود دچار شکست و سرخوردگی میشوند و از سمتی نحوه رویارویی آنها با فضای جامعهی کشور روسیه جالب به نظر میرسد. نویسنده با نوشتن این کتاب دست بر نسل جوان کشور روسیه گذاشته و ناامیدی و پوچی جوانان روزگار را به قلم میکشد. او از جوانانی حرف میزند که ناامید و خستهاند اما باز هم کورسوی امیدی در قلبشان وجود دارد. این نمایشنامهی جذاب نه تنها به زبان روسی بلکه به بسیاری از زبانها برگردان شده و تعداد خوانندگان آن بیش از تصور است. کتاب سه خواهر توسط چندین مترجم توانا از جمله ناهید کاشی چی، کامران فانی و سعید حمیدیان به چاپ رسیده است. نسخههای فارسی کتاب یادشده با کیفیت و ترجمهی مناسب در دسترس همگان قرار دارند و مخاطب فارسی زبان را با آثار چخوف آشتی دادهاند.
سه خواهر
کتاب دشمنان
کتاب دشمنان مجموعهای از ده داستان نوشته شده توسط چخوف است. این داستانها به ترتیب: دشمنان، فراری، رویاها، یک اتفاق ناچیز، ساز روچیلد، بوسه، تیفوس، نمایشنامه بانو و سگ ملوساش، وانکا و هاملت مسکویی نام دارند. آنطور که از محتوای کتاب مشخص است نویسنده یک هدف بزرگ در هنگام نوشتن در سر خود میپرورانده و آن هدف مخاطب قرار دادن خانواده و جایگاه و ساختار آن در جامعه است. کتاب دشمنان نه محتوایی در زمینه جامعهشناسی دارد و نه به مسائل روانشناسی میپردازد؛ اما در بطن خود روایتهایی از طبقهی متوسط جامعهی روسیه، رفتار و انتخاب آنها دارد که دقیقا کم و کاستیها را نشان مخاطب میدهد. او در این کتاب سعی ندارد کسی را مقصر جلوه دهد؛ اما قلمش را در موقعیتی درست و به جا قرار داده و دقیقا از چیزهایی مینویسد که متفکران زمانه آن را نادیده میگیرند. بسیاری کتاب دشمنان را بهترین اثر چخوف میدانند و معتقدند که او در نوشتن داستانهای کوتاه ماهرتر از نوشتن نمایشنامه است. اولین ترجمه از کتاب دشمنان توسط سیمین دانشور در سال 1376 انجام شده است. این ترجمه در حدی با کیفیت و کامل انجام شده که تاکنون نیز با همین ترجمه در بازار کتاب وجود دارد.
کتاب دوئل
دوئل نام یکی دیگر از کتابهای آنتوان چخوف است که طرفداران زیادی دارد. خواندن این کتاب به خواننده گاهی احساس ضعف و عصبانیت میدهد چرا که با شخصیتهایی رو به رو هستید که گاهی تهیاند و از تلاش برای تغییر سر باز میزنند.
داستان کتاب در مورد مردی به نام لایوسکی است. لایوسکی با زنی متأهل آشنا میشود و تصور میکند که آن زن عشق دیرینهی اوست. لایوسکی با جدا کردن این زن از همسرش، او را به شهری ساحلی میبرد. لایوسکی پس از گذشت مدتی حس میکند که عشقش به این زن سرابی بیش نبوده و از او زده میشود. در ادامهی کتاب لایوسکی لحظات سخت و سردرگم کنندهی زیادی را تجربه میکند. او اشتباهات زیادی مرتکب میشود و از سویی دچار کشمکش با اطرافیان خود است. اتفاقاتی برای او رخ میدهد که دور از تصور است و تصمیماتی میگیرد که شاید چندان نتیجه بخش نیست. او به دلایلی دست به دوئلی خطرناک با همسایهاش به نام فن کورن میزند و داستان وارد مسیر عجیبی میشود.
کتاب دوئل پر از دیالوگهای ناب و عمیق است. نقطه قوت کتاب دوئل داشتن چارچوب و قاعدهی منظم در روایت داستان است. نویسنده در روایت داستان شما را از نقطهای به نقطهی دیگر پرت نخواهد کرد و به قدر کافی به توصیف و تبیین میپردازد. شخصیتهای این کتاب به نوعی گم و آشفته هستند و برای اثبات خود در تکاپواند. این اثر از دو مترجم به نام احمد گلشیری و فرشته افسری در بازار وجود دارد. هردو نسخهی ترجمه شدهی این کتاب بسیار شیوا و رواناند و ایراد خاصی بر آنها وارد نیست.
کتاب عروس
یکی دیگر از آثار چخوف که در عرصه بین المللی شهرت بالایی دارد کتاب عروس است. این کتاب را به نوعی عجیب میخوانند چرا که از نظر مضمون با دیگر آثار نویسنده کمی فرق دارد و او در این کتاب تواناییهایی متفاوتتر از خود را به خواننده نشان داده است. داستان این کتاب در مورد دختری به نام نادیا است. نادیا نوجوان است و سن زیادی ندارد. آنچه که او تاکنون از دنیا دیده و درک کرده ناقص بوده و راه زیادی برای پخته شدن در پی دارد. او تصمیم دارد با آندوریچ ازدواج کند. نادیا تصور میکند آندوریچ را خیلی دوست دارد و برای ازدواج با او لحظه شماری میکند. در همین حین که نادیا آمادهی ازدواج با آندوریچ میشود یکی از اقوام دور به نام ساشا وارد داستان میشود. ساشا مردی متفاوت از دیگر مردانی است که نادیا تاکنون دیده است. در ادامه نادیا تصمیم بسیار سرنوشت سازی برای خود و آیندهاش میگیرد و زندگیاش دچار تحول بزرگی خواهد شد. این کتاب توسط مهدی افشار ترجمه شده است. آنتوان چخوف با نوشتن این داستان بار دیگر جنبههای فکری پنهان جامعه خود را به تصویر کشیده است.
نمایشنامه باغ آلبالو
آخرین اثر منتشر شده از چخوف نمایشنامه باغ آلبالو است. نمایشهای بزرگی از سراسر دنیا بر اساس این نمایشنامه اجرا شده و بازیگران نامداری در آن ایفای نقش کردهاند. باغ آلبالو که در سال 1903 نوشته شد، همچنان با استقبال مخاطبان روبهرو و یکی از بهترین نمایشنامههای روسی است. داستان کتاب در مورد زنی است که به طبقهی اشراف تعلق دارد و با خانوادهاش در خانهای در یک باغ آلبالو زندگی میکند. آنها سالیان زیادی را در این باغ سپری کردهاند و آن را بسیار دوست دارند و دل کندن از باغ برایشان بسیار سخت است. این خانواده با مشکلات مالی بسیار جدی رو به رو میشوند. از آنجایی که باغ را در گروی بانک گذاشتهاند و اکنون از بازپرداخت وام ناتوانند بنا بر قانون باید باغ و خانهشان را حراج کنند تا بتوانند وام را پرداخت کنند. آنها از پیش آمدن چنین اتفاقی ناراضی و غمگیناند؛ اما از سمتی دیگر کاری برای تغییر اوضاع انجام نمیدهند و فرصتهای خود را میسوزانند. داستان این کتاب پیچیده نیست و روایت سادهای دارد؛ اما در پس این سادگی احساسات خواننده به شکلی به بازی گرفته میشود که گویی یک باغ آلبالو از آن خود دارد که قرار است آن را از دست بدهد. آنتوان چخوف به خوبی توانسته احساس مالکیت و ارتباطی عمیق بین خواننده و نمایشنامه برقرار کند و به آن چاشنی غم ببخشد.
افراد بزرگی مانند: بزرگ علوی، سیمین دانشور، پرویز شهدی و ناهید کاشی چی این کتاب را ترجمه کردهاند و ترجمههای مختلف آن همگی خوب و قابل قبول است.
پایان زندگی چخوف
آنتوان چخوف را با شکسپیر مقایسه میکنند و او را همرده شکسپیر قرار میدهند. حتی برخی معتقدند که او دومین نمایشنامه نویس برتر جهان است.
وی در اواخر زندگی خود دچار بیماری و درد فراوان بود و برخی حدس میزدند که دچار بیماری سل شده باشد. او برای معالجه بیماری به کشور آلمان سفر کرد و به یک استراحتگاه به نام بادن وایلر رفت. احوال او نسبت به قبل کمی بهتر شد؛ اما این حال خوب دوام چندانی نداشت و حالش از قبل نیز وخیم تر شد. در نهایت، در تاریخ 15 ژوئیه 1904 بر اثر خون ریزی مغزی از دنیا رفت.
مراسم تشییع جنازه او بسیار باشکوه برگذار شد و افراد بزرگی همچون ماکسیم گورکی در این مراسم حضور داشتند. آنتوان چخوف نویسندهای متعلق به عصر خودش نبود. او نابغهای بود که میتوانست در بهترین شکل به کلمات معنا دهد و این موضوع باعث شد که تبدیل به یکی از بزرگترین مردان دنیای ادبیات شود…
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.