فرد اولمن (Fred Uhlman) نقاش و نویسندهی آلمانی در سال ۱۹۰۱ در شهر اشتوتگارت آلمان و در یک خانوادهی متوسط یهودی به دنیا آمد. او در رشتهی حقوق و در دانشگاه فرایبورگ تحصیل کرد و دو ماه پس از روی کار آمدن هیتلر به فرانسه نقل مکان کرد. در فرانسه با مشکلات بسیاری روبرو شد و از راه نقاشی و طراحی گذران زندگی میکرد. در سال ۱۹۳۶ به اسپانیا نقل مکان کرد، اما پس از زمان اندکی اسپانیا درگیر جنگ جهانی دوم شد. اولمن تصمیم گرفت به فرانسه بازگردد و پس از مدتی از آنجا به انگلستان رفت. در انگلستان ازدواج کرد، چند نمایشگاه نقاشی برپا کرد و رمان دوست بازیافته را نوشت. کتاب دوست بازیافته نخست در سال ۱۹۷۱ چاپ شد اما با استقبال زیادی مواجه نشد تا آنکه در چاپ بعدی و در سال ۱۹۷۷ آرتور کوستلر، نویسنده و روزنامهنگار مجاری، معرفی بر آن نوشت و آن را شاهکاری کوچک لقب داد:
"چند سال پیش هنگامی که برای نخستین بار دوست بازیافته را میخواندم، در نامهای به فرد اولمن نوشتم که کتاب او را یک شاهکار کوچک میدانم و این عنوانی است که شاید به توضیح مختصری نیاز داشته باشد. کتاب را از آن نظر شاهکار کوچک خوانده بودم که حجم اندکی داشت و این احساس را به دست میداد که علیرغم موضوعش، یکی از دردناکترین فاجعههای تاریخ بشر است، با لحنی آرام و سرشار از دلتنگی نوشته شده است." [۱]
رمان دوست بازیافته در مورد دوستی دو نوجوان ۱۶ ساله است؛ دوستی کوتاهی که در روزی گرفته و تیره از زمستان خاص آلمان شروع میشود و با آغاز جنگ جهانی دوم از بین میرود، اما تاثیر آن تا آخر عمر مانند باری بر دوش راوی میماند:
"در فوریهی ۱۹۳۲ به زندگی من پا گذاشت و دیگر هرگز از آن جدا نشد. بیش از یک چهارم قرن، بیش از نه هزار روز دردناک و از هم گسیخته از آن هنگام گذشته است، روزهایی که رنج درونی یا کار بیامید آنها را هرچه تهیتر میکرد، سالها و روزهایی که برخی از آنها پوچتر از برگهای پوسیدهی درختی خشک بود." [۲]
راوی پسری یهودی است از خانوادهای متوسط در شهر اشتوتگارت آلمان و داستان، شرح چگونگی آشنایی و دوستی او با پسری از خاندان نامدار هوهنفلس است؛ دوستی که در کنار درختان درختان سیب و گلابی و هلو، برجهای دراز و نوک تیز ، تپههای لاجوردی و زیباییها و آرامش شهر اشتوتگارت شکل میگیرد،
" این دنیای من بود، دنیایی که در آن خود را در امنیت مطلق حس میکردم و مطمئن بوم که تا ابد دوام خواهد داشت." [۳]
اما امنیت و آرامش متزلزلی که راوی داستان در زندگی و دوستی بر آن تکیه کرده چندان پایدار نیست، گویی راوی این تزلزل را حس میکند و در ابتدای داستان با اشاره به شعری از هولدرهین وقایع آینده را پیشگویی میکند:
چشمانداز
با درختان پربار گلابی زرد
و بیشمار بوتههای گل سرخ
در دریاچه بازمیتابد.
آه! ای قوهای زیبای مست از بوس و کنار
که سر را در آب آرام خجسته فرومیبرید...
چگونه باز خواهم یافت
در زمستان گلها را
در زمستان گلها را
و خورشید درخشان را
و سایهی زمین را؟
دیوارها، سرد و خاموش، سرمیافرازند
و درفشهای یخزده در باد تکان میخورند." [۴]
دیری نمیپاید که پیشگویی به حقیقت میپیوندد؛ دوستی شکل گرفته با کشمکشهای سیاسی و اختلاف طبقاتی و مذهبی کمرنگ میشود و در نهایت آغاز جنگ جهانی دوم موجب فروپاشی این دوستی میشود و سرنوشتی متفاوت برای هر دو میآفریند؛ راوی به تبعیدی اجباری تن در میدهد و دیگری درگیر سرنوشتی عجیب میشود.
اولمن نیز در اشتوتگارت به دنیا آمد، اما بیشتر عمرش را در سرگردانی گذراند و در آخر در انگلستان چشم از جهان فروبست. او در جایی از داستان از زبان راوی میگوید:
"روند طولانی و دردناک ریشهکن شدن از خاک وطن برای من شروع شده بود. از همان هنگام، روشنیهایی که در زندگی راهنمای من بود کمکم افول میکرد." [۵]
رمان دوست بازیافته آینهای است از زندگی اولمن که وحشت جنگ، فاشیسم و سرگردانی را به خوبی بازتاب میدهد.
آنطور که آرتور کوستلر در مقدمهی کتاب میگوید: " این کتاب از نظر حجم نه رمان است و نه نوول، بلکه قصهایست، تفصیل و گستردگی رمان را ندارد، اما نوول نیز نیست، زیرا نوول معمولاً گوشه یا مقطعی از زندگی را مینمایاند حال آنکه قصه از آن کاملتر و نوعی رمان بسیار کوچک است." [۶]
دوست بازیافته یک رمان کامل است. فرد اولمن تنها در 74 صفحه شکوفا شدن دوستی دو نوجوان، پایان دوران کودکیشان و تاریکی واقعیتهای سیاسی و اجتماعی زندگی در آلمان، درست قبل از به قدرت رسیدن هیتلر را به زیبایی ثبت کرده است. این داستان درباره دوستی، شهامت، صداقت برادرانه، هنر و همه چیزهایی است که در زندگی اهمیت دارد. همچنین نشان میدهد که چه قدر شکننده و تخریب پذیر هستند.
در سال ۱۹۸۹ فیلمی با نام Reunion به کارگردانی Jerry Schatzberg براساس این رمان ساخته شده است.
[۱] مقدمه، ص ۵
[۲] ص۷
[۳] ص ۵۴
[۴] ص ۳۸
[۵] ص ۹۷
[۶] مقدمه ص ۵
ترجمه مهدی سحابی
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.