گاهی اتفاق میافتد که فردی اشکال یا نقطهضعفی از ما را به رویمان میآورد که تا پیش از آن هرگز متوجه این اشکال نبودهایم. به عبارتی دیگر نگاه یک نفر از بیرون به یک قضیه با نگاه فردی که از نزدیک درگیر آن است متفاوت است و هرچه با مسئله بیشتر فاصله داشته باشیم ممکن است ابعاد تازهای از آن را ببینیم که پیشتر به آن توجه نکرده بودیم.
ایرانیترین غیرایرانیها، روایت فرنگیان شناختهشده و صاحب منصبی است که خلقیات ایرانیان را در قالب سفرنامه به رشته تحریر درآوردهاند. مقصود از خلقیات نیز «آن دسته از الگوهای رفتاری است که در جامعه عمومیت و ریشه در گذشته دارد. افراد جامعه با عمل به این الگوهای رفتاری، هم آنها را میپذیرند و هم به آنها تداوم میدهند» (جوادی یگانه، 1396: 2).
آنچه این سفرنامهها را حائز اهمیت میکند نگاه جزئی و بیرونی نویسندگان آن به رفتارهای اجتماعی ایرانیان است و آنان به مسائلی توجه داشتهاند که محققان ایرانی از فرط وضوح به آنان توجه نکردهاند. این همان مقولهای است که در انسانشناسی فرهنگی آن را «رهیافت از بیرون» یا اتیک مینامند.
پس از بحث مختصری که نگارنده درباره اعتبار این سفرنامهها در مقدمه کتاب آورده، در بخش اول به سراغ کتاب «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» اثر جیمز موریه رفته است. خواننده در این بخش علاوه بر شناخت جیمز موریه منشی سفیر و کاردار موقت انگلیس در ایران، با داستان و محتوای کتاب، علل نگارش آن، ترجمههایی که از این اثر شده، صحت و سقم مطالب آن و از همه مهمتر با علل استقبال ایرانیان از این کتاب با وجود تمام توهینها و تحقیرهای ملی موجود در آن، آشنا خواهد شد.
بخش دوم و یکی از جذابترین بخشهای کتاب مربوط است به سفر آرمینوس وامبری، خاورشناس یهودی مجاری به ایران. وامبری از آغاز سفرش به آسیای میانه و ایران، خود را در غالب درویشی مسلمان جا زده بود و شیوه امرار معاش او با اتکای به دیگران و گدایی همراه بوده است. این فصل از کتاب انتقادهای فراوان او به رفتارهای ایرانیان از جمله متقلب بودن، پول پرستی، دروغگویی، تنبلی، چاپلوسی و ... را مورد بررسی قرار میدهد.
سومین غیرایرانی مطرح شده در کتاب که به تشریح خلقیات ایرانیان پرداخته و نگاهش نیز تا حدودی به ایران و فرهنگ آن مثبت است، جوزف آرتور دو گوبینو، کاردار فرانسه در ایران میباشد. او در میانه قرن نوزدهم در ایران حضور داشت و صاحب تألیفات متعددی نیز میباشد. درک گوبینو از جامعه ایران عهد قاجار بسیار جالب توجه است و تمایزی که او میان آداب و اخلاق میگذارد، آن بخشی از نظریه اوست که برای فهم جامعه امروز ایران نیز میتواند کاربردی باشد. گوبینو اگرچه آداب ایرانیان را مثبت دیده است اما از خلقیات منفی نیز چشمپوشی نکرده است (جوادی یگانه، 1396: 162).
کتاب در چهارمین بخش خود به ادوارد براون، شرقشناس معروف انگلیسی و آرای او نسبت به ایرانیان میپردازد. شیفتگی براون به ایران در میان همه سیاحانی که از ایران بازدید کردهاند بینظیر است. او در طول یک سال اقامت خود در ایران به بسیاری از شهرهای کشور سفر کرد و در نهایت سفرنامه خود را با نام «یک سال در میان ایرانیان» منتشر کرد.
پنجمین شخصیتی که کتاب به بررسی نظرات و دیدگاههای او پیرامون ایرانیان میپردازد، ترنس اودانل آمریکایی است که به مدت 14 سال در ایران زندگی کرد و غرق در جامعه محلی شد. اودانل در سالهای سکونت در ایران خاطرات خود را مینوشته و به بسیاری از ویژگیهای رفتاری ایرانیان در کتاب خودش یعنی «باغ سالار جنگ» اشاره کرده است که بخشهایی از آن در کتاب ایرانیترین غیرایرانیها آورده شده است.
ویلیام مورگان شوستر بخش ششم کتاب را به خود اختصاص داده است. شوستر در مقطعی از دوره قاجار رئیس کل خزانهداری بوده است و با وجود اقامت کوتاه خود در ایران، توانسته است تصویری بیواسطه از کارگزاران طماع و فاسد حکومت را ارائه دهد. در واقع اگر مواجهه سیاحان پیشین با مردم عادی بوده است، مواجهه شوستر با مقامات سطح بالای دولتی و ویژگیهای منفی آنان همچون بیتوجهی به منافع ملی و احساس تعلق به وطن، بوده است.
فصل پایانی کتاب نیز به حکومت ایران در دوره پهلوی از نگاه آرتور چستر میلسپو میپردازد. میلسپو، ایران دوره پهلوی را چنین توصیف میکند: «حکومت ایران، یک حکومت فاسد است که به وسیله افراد فاسد و برای افراد فاسد به وجود آمده است» (جوادی یگانه، 1396: 231). در ادامه این بخش نیز علل این فساد گسترده از نظر میلسپو تبیین میشود.
به نظر میرسد که امروز اگر میخواهیم جامعه خود و خلقیات اجتماعی آن را بهتر شناخته و درک کنیم باید به ریشههای تاریخی آن مراجعه کنیم و همانطور که در ابتدا اشاره شد افرادی که از بیرون و با فرهنگی متفاوت به ما نگریستهاند گویی آیینهای را مقابل جامعه ایرانی گرفتهاند تا بهتر بتوانیم پی به نقاط ضعف خویش ببریم.
جوادی یگانه، محمدرضا (1396)، ایرانیترین غیرایرانیها: خلقیات ایرانیان از منظر بیگانههای آشنا، تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.