وقتی دیدید یواش یواش میخواهید دختری را برای همیشه در بغل داشته باشید بدانید که وقتش رسیده که جا خالی کنید! من درسی ندارم به شما بدم اما این را از من داشته باشید: عشق دروغ نیست، چیز وحشت آوری نیست! به خلاف آنچه میگویند به فیلمهای ترسناک هم شباهت ندارد. حقیقت دارد قشنگ غرقتان میکند ...
تراژدی این است که ما زیادی جوانیم. سرعت گندیدنمان کافی نیست. برای همین است که آدمهای بزرگ نداریم. برای بوجود آمدن مردان تاریخی، قرن ها سابقه گندیدگی لازمست؛ برای بارور شدن مردان بزرگ، کود تاریخ لازم است؛ گل های عجیب و غریبی که بوجود می آورد، مثل گاندی، ناپلئون. اینها همه از اعماق کثافت بیرون می آیند، از ته بیست قرن چرک و خون و کود تاریخ سر بلند می کنند...
دنیا هنوز آماده نیست. دنیا برای بچه دار شدن آمادگی ندارد. من دوست ندارم کسی را اذیت کنم. آن وقت چطور بچه ی خودم را شکنجه بدهم؟ امروز دیگر نمی شود بچه دار شد. فقط جمعیت زیاد می شود، آمار بالا می رود. حالا ساده است بچه دار می شوی، ولی بعد یک روز می رسد که بچه ات می آید توی چشمت نگاه می کند. چیزی نمی گوید. فقط نگاهت می کند. همین. آن وقت چه می کنی؟ خودت را روی پاهایش می اندازی؟ یا چی؟...
... از اصول معتبر زندگی لنی این بود که هر وقت با چیزی مخالف بود بگوید موافقم. چون کسانی که عقاید احمقانه شان را ابراز میکنند اغلب بسیار حساسند. هر قدر عقاید کسی احمقانه تر باشد کمتر باید با او مخالفت کرد. باگ میگفت حماقت بزرگ ترین نیروی تمامِ تاریخ بشر است. میگفت باید در برابر آن سر تعظیم فرود آورد، چون همه جور معجزه ای از آن ساخته ست...!
رومن گاری(1914-1980) از نویسندگان بزرگ نیمه دوم قرن بیستم میلادی در فرانسه است. او بیش از سی رمان، یادداشت و مقاله نوشته است که تعداد زیادی از آنها را با نام مستعار قلم میزد. از او به عنوان نویسنده، کارگردان فیلم، سیاستمدار و خلبان دوران جنگ جهانی دوم یاد میشود. آثار او نگاه فلسفی-سیاسیاش را نشان میدهد. او به دو زبان انگلیسی و فرانسوی مینوشت.
در میان آثار رومن گاری انواع سبکها و گرایشهای ادبی را میتوان جستوجو کرد، یکی از آثار او را میتوان سانتی مانتال، دیگری را ساتیر، آن یکی را رئالیستی، یکی دیگر را تاریخی و یکی را روانشناختی نامید. یکی از دلایلی که او با نامهای مستعار مینوشت این بود که بتواند سبک و قلم کاملا متفاوتی را تجربه کند؛ اما به گفته منتقدانی همچون جین مک کی (1982) میتوان یکپارچگی بنیادینی را در آثار او یافت؛ اینکه از یک سو، او در تمام آثارش به مسائل عام بشری میپردازد و از سویی، تخیل سمبولیک خود را به چیرگی در دست میآورد تا ناشناختهها، زیباییها، گروتسک یا هر چیز غیرمعمول را بنویسد. دغدغههای روانشناختی در تمام رمانهای او به چشم میخورد. تنهایی و ناامیدی دو مسئله اساسی شخصیتهای داستانهای اوست. جنگ جهانی دوم و تقلای بشر برای بقا در نابسامانیهای جنگ، در شکلدهی به دیدگاههای رومن گاری اثر داشته است.
رومن گاری ابتدا رمان "خداحافظ گری کوپر" را به زبان انگلیسی نوشت و با نام "ولگرد اسکیباز" چاپ کرد. از روی این اثر فیلم سینمایی و همچنین آلبوم موسیقی با همین نام ساخته شده است.
رومن گاری، خداحافظ گاری کوپر ، چاپ یازدهم ،مترجم سروش حبیبی، نشر نیلوفر
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.