مردم شناسی جنسیت نقش و تاثیر جنسیت را در موقعیتهای اجتماعی بررسی میکند. بدان معنا که رفتارها، نقشها، کنشها و اندیشههایی را که جامعه به واسطۀ جنسیت افراد از آنها انتظار دارد،مطالعه میکند و به تفاوتها و تحولات این انتظارات و به طور کلی شرایطی که در جوامع گوناگون از گذشته تا امروز حاکم بوده است، میپردازد.
کتاب مردم شناسی جنسیت در هر فصل به موضوعى در حوزۀ كاریاى كه از نامش بر مىآيد پرداخته و بسيارى از باورهاى عمومى در جهان را دربارۀ جنسيت به چالش مىكشد و بر اساس يافتههاى مستند تاكيد مىكند كه نقشهای اجتماعی بسته به وضعیت زیستی، بوم شناسی، فرهنگی و اقتصادی شکل گرفته و الگوی حتمی و غیرقابل تغییری ندارند. اگرچه برخى از الگوهاى حيات بر اساس بدنمندى هر كدام از دو جنس به سبک زندگى خاصى انجاميده است؛ اما گروههاى اجتماعى معدودى آن را نقض كردهاند.
براى مثال بر اساس تحقيق مارگارت ميد (1935-1950) در پاپوای گیننو سه قبيله در یک جزیره زندگى مىكردند كه نقشهاى جنسيتى در هر كدام از آنها متفاوت بود. فعاليتهاى زنان و مردان در يكى ازين قبايل به شيوۀ مرسوم در امريكا شباهت داشت؛ در قبيلۀ ديگر زنان تندخو بودند و رفتارى از خود بروز مىدادند كه از مردان انتظار مىرود:«در جامعه شامبولی مردان موی خود را فر می دادند، به بازار میرفتند و برای خود خرید میکردند و وسایل تزیینی برای خودشان تهیه مینمودند. ولی زنها کارهای مدیریتی انجام داده و توان بهتری برای کار داشتند و کمتر از مردها به اشیای تزیینی اهمیت میدادند.»(نرسیسیانس1383 :40-41)
در جای دیگری از كتاب داستان مردان شکارچی و زنان گرداور روايت مىشود، نقشى كه در بيشتر نقاط معمول بوده و ريشه در وظايف مادرى داشته است. اما در ادامه به نقش جامعه در تحمیل نقشهای جنسیتی به کودکان اشاره شده و صحبت از جنسیتزدگی زبان و فهم باورهای جنسیتی یک جامعه از خلال توجه به اصطلاحات و کاربردهای واژگان در آن به ميان آمده است.
در نهايت بحثهاى مربوط به احقاق حقوق زنان، تبعيض جنسيتى و نظریات جامعه شناسان و انسان شناسان دربارۀ جنسیت مطرح مىشوند.
کتاب مردم شناسى جنسيت بينشى كلى و ضرورى دربارۀ ريشه هاى باورهاى درست و نادرست در زمينۀ جنسيت به مخاطب مىدهد، بينشى بر اساس مستندات علمى كه به سلامت رفتار در جامعه كمک خواهد كرد.
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.