«معمای آقای ریپلی» تلاش نفسگیر «پاتریشیا های اسمیت» در خلق رمانی پلیسی است و چیزی بیش از آن. اگر غالب داستانهای نوشته شده در این ژانر، روایتگرِ مجرمانیست که از کماقبالی، گرفتار کارآگاهی زیرک با شم قوی میشوند و خواننده بیتابانه انتظار لحظهی نابِ کشف حقیقت را میکِشد، این قصه فضایی برای تنفس به مجرم میدهد و از رونمایی نکردن از کارآگاهِ همیشه خبره، ابایی ندارد.
ریپلی بیست و پنج ساله باهوش است و خودش هم این را میداند. فقیر است و باور دارد این وضعیت برای جوان مستعدی چون او، منصفانه نیست. در حالی که به صورت مخفیانه زندگی میکند و از نخستین برگ کتاب، گریز او از پلیس بر خواننده آشکار میگردد، با پیشنهادی وسوسهانگیز برای ترک نیویورک و سفر به ایتالیا روبهرو میشود. این اتفاق، آغاز فرار او از شهر و از گذشتهای را مهیا میکند که دیریست تابشان را ندارد.
هایاسمیت با انتخاب نثری بیتکلف، دردِ بیخویشتنیِ ضدقهرمان خود را نشانه میرود و به مدد این هدفگیری، موفق به همراه کردن خواننده با اضطراب و حیرانیِ ریپلی جوان میشود. در طول داستان از تصمیمات هوشمندانهی او به وجد میآییم، سرگشتگیاش را درک میکنیم و میخواهیم یکبار هم که شده ذهنی درخشانتر از ذهن مجرمِ دوستداشتنی قصه برای به دام انداختن او یافت نشود. نویسنده در یک سوم ابتدایی داستان، خواننده را غافلگیر کرده و در باقی کتاب، او را در برزخ تعلیق با ریپلی سهیم میکند. نثر عمدتاً یکنواخت داستان، یادآور پروندهی بیماران روانیست و مورد ریپلی، پروندهای باز برای بررسی عملکرد نورونهای یک انسان.
هایاسمیت با نگارش این کتاب، موفق به دریافت جایزهی طومار پلیسینویسان آمریکا و جایزهی بزرگ ادبیات پلیسی فرانسه شد. هیچکاک از اولین اثر او با عنوان «بیگانگان در قطار» فیلمی به همین نام ساخت. تام ریپلی نیز توانست در دو اثر سینمایی با نامهای «ظهر ارغوانی» و «آقای ریپلی با استعداد» به پردهی نقرهای راه پیدا کند. با حفظ کلیت داستان، هر دو فیلم در نقاطی راه دیگری از کتاب پیش گرفتهاند. آنچه اما از تمامی اینها به یاد میماند به تصویر کشیدن جنون و نبوغیست که هیچ یک را از دیگری خلاصی نیست؛ ریپلی خسته است و حقیقتِ زندگی او هم حقیقتیست خسته.
معمای آقای ریپلی
پاتریشیا های اسمیت، معمای آقای ریپلی، چاپ دوم ،مترجم فرزانه طاهری ، نشر طرح نو
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.