دنیای امروز، دنیایی سراسر سردرگمی و هیاهو است. این هیاهو و تشویش شاید مشخصهی اصلی دنیای مدرن باشد. ادبیات، سینما، تئاتر و سایر رسانهها و رویدادهای اجتماعی، اغلب آینهی تمامنمای زمان و مکانی خاص هستند که در آن خلق میشوند. امروزه نیز، با زندگی در عصر مدرن، میتوان ردپای ویژگیهای این دوران را در داستانها و فیلمها و تلویزیون و... به وضوح دنبال کرد. سرگردانی و گمگشتگی انسان و بیهویتی و گرفتاری او در چرخهی تکرار، از مضامینی است که عصر مدرن به زندگی انسانها افزوده است.
بسیاری از رمانها و فیلمها ساخته میشوند تا نمایانگر بیهویتی و سردرگمی انسان باشند و راهی برای یافتن دوبارهی هویتش به او بیاموزند.
سهگانهی نیویورک، نوشتهی پل استر، رمانی تشکیل شده از سه داستان مجزا اما مرتبط است.
داستانهایی که با خلق شخصیتهایی به نمایندگی از جامعهی آمریکا و به طور کلی جامعهی جهانی، انسان امروز را به تصویر میکشند. داستانها در لایههای اصلی و عمیق خود به فلسفهی بحران هویت و جستجویی برای کشف هویت تازه میپردازند؛ اما از جستجویی جنایی و کاراگاهی مسیر خود را آغاز میکنند. همین نکته باعث میشود تا سهگانهی نیویورک داستانی باشد که هر نوع خوانندهای از مطالعهی آن لذت ببرد؛ حتی اگر هدفش خواندن یک کتاب فلسفی نباشد.
شهر شیشهای، اولین داستان کتاب است. از ابتدای آن تعلیقی ویژه برای مخاطب ایجاد میشود. نویسندهای که با نام مستعار رمانهای پلیسی و کاراگاهی خود را چاپ میکند؛ شخص ناشناسی که چند مرتبه به منزل او تلفن میکند و از کسی کمک میخواهد و در نهایت درگیری مرد در داستانی عجیب برای کمک به شخصی ناشناس و دارای مشکلات روانی. مرد نویسنده در طول داستان، همچون یک کاراگاه واقعی به تعقیب و گریزی شبانه روزی میپردازد تا زمانی که به کل ، زندگیاش تغییر میکند. شهر شیشهای داستانی است که در میانهی راه شخصیت اصلی و مخاطب را تنها میگذارد تا خودشان برای خود تصمیم بگیرند. شخصیت اصلی بارها با خود حقیقیاش در قالب شخصیتی درونی و بیرونی روبهرو میشود و باز هم جستجوی خود را ادامه میدهد؛ چرا که نمیداند باید واقعا چه چیزی را دنبال کند. مخاطب نیز باید بخواند و بفهمد که حقیقت چیست، شخصیت اصلی در واقع کیست و درجستجوی چیست.
ارواح احتمالا بهترین نام برای داستان دوم این کتاب است. آبی و سیاه نام دو شخصیت اصلی داستان است. آبی وظیفه دارد تا سیاه را تعقیب کند. سیاه نیز به دنبال چیز دیگری است که آبی باید کشف کند. هرچه میگذرد آبی و سیاه به هم نزدیکتر میشوند. آبی تبدیل به سایهای سردرگم میشود که دیگر توان حرکت در این چرخهی تکرار تعقیب و گریز را ندارد و در انتهای داستان خود را در جایی پیدا میکند که درستترین و اشتباهترین مکان و زمان ممکن برای حضور است.
پل استر، در ارواح، شخصیت اصلی و داستان او را بدون هیچ هویت مشخصی ساخته و پرداخته است؛ به طوری که حتی اسم حقیقی یک انسان را ندارد. حال آبی باید به دنبال چیزی بگردد که شاید در معنای اصلی داستان وجود خودش باشد که بار دیگر در قالب تعقیب و گریزی کاراگاهانه به تصویر کشیده شدهاست. این بار نیز مخاطب و شخصیت اصلی برای بار دوم در میانهی راه رها میشوند تا فلسفهی وجودی خود را کشف کنند.
در نهایت، اتاق در بسته آخرین داستان کتاب است. نویسندهای دیگر، درگیر زندگی صمیمیترین دوستش میشود که چند سالی است از او خبر ندارد؛ دوستی گم شده؛که این بار بر خلاف داستانهای قبلی جستجویی برای یافتن او انجام نمیشود. این بار تعقیب و گریز گویی در جایی خارج از داستانی اتفاق میافتد که ما میخوانیم. در انتها، شخصیت اصلی با گم شدهاش مواجه میشود؛ اما این بار دوست گم شده است که به دنبال حقیقت و هویت واقعی بوده؛ ولی شخصیت اصلی است که در واقع در تمام طول داستان نیازمند دانستن این حقایق بودهاست. اتاق در بسته نیز در اتاقی در بسته به پایان میرسد؛ اما گویی مخاطب است که در نهایت در آن اتاق در بسته باقی مانده است تا به حقایق پی ببرد و فلسفه وجودی خود و داستان را درک کند.
سه داستان کتاب سهگانهی نیویورک به جز مضمون اصلی، عناصر مشترک دیگری نیز دارند. نیویورک، مکان مشترکی است برای وقوع داستانها. اشاره به ابزارها و وسایل مشترک نیز یکی دیگر از اشتراکات داستانهاست؛ برای مثال دفترچهی قرمز رنگ، یکی از عناصری است که در داستانها تکرار میشود. همچنین شغل نویسندگی نیز، در هر سه داستان تقریبا به شکلی مشابه، شغل شخصیت اصلی است.
در روایت داستانها نیز ویژگیهای منحصر به فردی وجود دارد که سه داستان را مستقیم و غیرمستقیم به هم مرتبط میسازد. این اشتراکات و سایر مواردی که خواننده در حین خواندن کتاب با آنها مواجه میشود، این سه داستان را تبدیل به مجموعهی سهگانهی نیویورک کرده است.
پل بنجامین استر فیلمنامه نویس، شاعر و نویسندهی پست مدرن آمریکایی است که آثارش به بیش از چهل زبان زندهی دنیا ترجمه شده است. او در آثارش بیشتر به هویت میپردازد و در پس ناامیدی و سردرگمی داستانهایش، کشف هویت و فلسفهای وجود دارد که مخاطب را به فکر وامیدارد و باعث میشود تا مدتها اثر را فراموش نکنند. رمان سهگانهی نیویورک نیز یکی از آثار فراموشنشدنی اوست.
سه گانه نیویورک (شهر شیشه ای، اتاق دربسته، ارواح)
پل استر ، سه گانه نیویورک ، چاپ یازدهم ،مترجم شهرزاد لولاچی/ خجسته کیهان، نشر افق
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.