«من بسیاری از داستانهای نویسندگان زن معاصر را میخوانم، ولی دوست دارم تغییری را در این زمینه تجربه کنم. میخواهم داستانهایی از نویسندگان مرد بخوانم که از دیدگاه زنانه نوشته شدهاند. کتابهای بروکلین و عهد مریم از کالم توبین[1] را خواندهام، بنابراین ترجیح میدهم از او نامی نبرید، زیرا من از قبل به کارهای او علاقهمندم.»
سوال از اوکودیلی نبولیسا
پاسخ از لارا فایگل نویسندهی کتاب زن آزاد: زندگی، رهایی و دوریس لسینگ. کارشناس ما نویسندگان مردی را از تولستوی[2] تا جان بنویل[3] پیشنهاد میدهد که میتوانند از منظر یک زن بنویسند.
«از میان نویسندگانی که دربارهی زنان بهخوبی مینویسند، نامهایی که بیدرنگ به ذهنم میآیند، تولستوی و هنری جیمز[4] هستند. آنا کارنینا و ایزابل آرچر در تصویر یک زن هر دو شخصیتهای زنی هستند که در ذهن من جایگاه زنان واقعی را به خود اختصاص دادهاند؛ بنابراین اگر قبلاً این دو اثر را نخواندهاید، به نظر من ارزش وقت گذاشتن را دارند. اگر ایزابل آرچر را جالب و جذاب میدانید، پس خبر عالی این است که جان بنویل در کتاب خانم اُزمند با الهام از این شخصیت، زن دیگری خلق کرده است که همواره سرزنده است. جان بنویل رماننویس مرد دیگری است که زنان را درخشان مینویسد، هرچند راویهایش معمولاً مرد هستند.
در طول دههها، فکر میکنم دیاچ لارنس[5] خالق کتاب زنهای عاشق و جان آپدایک[6] نویسندهی کتاب خرگوش ردوکس، هر دو بهخاطر نوشتههایشان دربارهی زنان دست کم گرفته شدهاند. آثار این نویسندگان مطمئناً ارزش فکر کردن را دارند، حتی اگر آنها را دیوانهکننده بدانید. در مورد داستانهای معاصر، ویلیام بوید[7] و سباستین بری[8] هم نویسندگان برجستهای هستند که هر دو از منظری زنانه، دقیقا مانند منظر تویبین نوشتهاند. همچنین ایان مکایوان[9] در کتاب تاوان زنان را بهزیبایی توصیف میکند و شاید بیشتر از همه، گراهام سوییفت[10] شخصیتپردازی زنانه داشته است. در کتاب یکشنبه مادری نوشتهی سوییفت شخصیت جین فرچایل یک دستاورد قابل توجه بوده که نویسنده کاملاً به آن جسم و روح بخشیده است.»
آنا کارنینا (۲ جلدی)
منبع: گاردین
مترجم: نگار فیروزخرمی
[1]- Colm Toibin
[2]- Tolstoy
[3]- John Banville
[4]- Henry James
[5]- DH Lawrence
[6]- John Updike
[7]- William Boyd
[8]- Sebastian Barry
[9]- Ian McEwan
[10]- Graham Swift
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.