کتاب قصهنویسی، کتاب ارزشمند و مهمی در تاریخ نقد ادبیات است که حتی پس از پنجاه سال که از چاپ نخست آن میگذرد، همچنان مهم و تاثیرگذار است. این کتاب از کتابهای اصلی و بنیادینی است که هر خوانندهی جدی ادبیات برای شناخت مفهوم و شالودهی ادبیات معاصر باید بخواند. علاوه بر اینها، خواندن این کتاب بر کسانی که به تازگی پا در عرصهی نقد و شناخت کتاب گذاردهاند و نویسندگان نوقلم ادبیات داستانی ، واجب است.
کتاب مدرنی که بسیار جلوتر از زمان خود بود و بعد از پنجاه سال که از چاپ آن میگذرد همچنان یکهتاز است و کمتر کتابی به این شیوه و در این سطح نوشته شده است.
کتاب تاریخ نشر پرماجرایی دارد. سالها در سایهی نظام شاهی، چاپ آن ممنوع بود و بعد از آن نیز در بازار کمیاب شد. بعد از سالها کتاب با یادداشت جدیدی از نویسنده بر آن، توسط انتشارات نگاه چاپ شد که احتمالا آخرین یادداشت افزوده بر کتاب و آخرین ویرایش آن خواهد بود.
رضا براهنی درمقدمهای که برای چاپ سوم نوشته است دربارهی کتاب چنین میگوید:
«قصهنویسی، دستکم دو سوم صفحات آن، به ساخت قصههای واقعیتگرا تخصیص دارد. خوانندهی قصهی بلند، خوانندهی قصهنویسی هم هست، وگرنه کتاب، پس از گذشت قریب دوازده سال از چاپ دومش، که شش سال آن را سانسور شاهی بر آن سرپوش گذاشته بود و مانع انتشارش میشد، نباید نیاز به چاپ بعدی پیدا میکرد. قصهنویسی پیشگویی کنندهی رواج قریبالوقوع و گستردهی شکل خاصی از ادبیات است که دربارهی آن نوشته شده است. »[1]
اگر بخواهیم با نگاهی به فهرست و از نظر گذراندن سرفصلها به موضوعات مطرح شده در کتاب پی ببریم، باید بگوییم فهرست چنین است:
قصهنویسی، قصهنویسی در عصر شب، ساختمان قصه، نظر به قصهی روانی، مقدمهای بر قصهنویسی معاصر ایران، نقدی بر آثار چوبک
در مقدمه و یادداشتهایی که ابتدای کتاب و قبل از این شش بخش آورده است، دربارهی علت نگارش چنین کتابی مینویسد:
«قصهی بلند، یعنی رمان تنها شکل واقعی ادبیات عصر ماست. زمانهی ما، عصر بروز حسیت قصهی بلند است. پس از کجدار و مریزهای طولانی و متنوع با سبک، با شکل، با کوتاهنویسی، با درونگراییهای مختصر و جالب، پس از این همه تجربهی ادبی و حتی تجربهی بیادبی با قصهی کوتاه و با قصهی کوتاه بلند و پس از پشت سر گذاشتن سنگلاخها و بیراههها و چپ اندر قیچی رفتنها، دورنمایی نسبتا روشن از هامونها و جلگههای سرسبز به چشم میخورد. قصهی بلند دارد نوشته میشود.»[2]
و ادبیات معاصر را در رمان میبیند و کمبود کتابی را که به ساختار و نقد رمان بپردازد، حس میکند. بخشی از ادبیات که قالب و زمینهی اصلی ادبیات معاصر است. از طرفی بیتوجهی ادبیات دانشگاهی به ادبیات معاصر که همچنان نیز ادامه دارد، او را میآزارد. برای رفع این کمبودها و بیتوجهیها دست به نوشتن چنین کتابی میزند.
پنچ بخش اول دربارهی چیستی و چرایی قصه، تاریخ قصه، ساختار قصه و انواع نظریهها و نقدها در این زمینه است و در بخش آخر به طور خاص به بررسی آثار صادق چوبک پرداخته شده است.
براهنی در طول کتاب، چرایی انتخاب آثار صادق چوبک برای بررسی را توضیح میدهد، همچنین در ابتدای فصل مربوطه مینویسد:
«خوانندهی این ملاحظات پیرامون قصهنویسی فارسی، باید بخش قبل را نه فقط به عنوان مقدمهای بر قصهنویسی فارسی بلکه به عنوان مقدمهای بر آثار چوبک نیز به شمار آورد. به دلیل اینکه نویسندهی این کتاب نمیتوانست بدون اشاره به آثار دیگران، به ویژه اثار سلف بر قصههای چوبک، دفعتا شروع به تجزیه و تحلیل آثار صادق چوبک کند. کوشش من این بوده است که ظرفیتها را به وجود آوردهاند، کشف کنم ولی خوانندهی ان ملاحظات میداند که قصد من بررسی فرد فرد این نویسندگان نبوده است و دلایل این کار را ، به ویژه در مورد چند تن از قصهنویسان معاصر چون هدایت و آلاحمد و گلستان و علوی و جمالزاده، در یکی از قسمتهای مقدمه بر قصهنویسی فارسی دادهام و گفتهام که چرا چوبک را برای بررسی انتخاب کردهام و دیگران را انتخاب نکردهام و در این مورد بیشتر ملاحظات هنری را پیش چشم داشتهام.»[3]
علاوه بر صادق چوبک که فصلی جداگانه دارد در خلال دیگر بخشها به بررسی آثار دیگر نویسندگانی چون جلال آلاحمد، سیمین دانشور، صادق هدایت، ابراهیم گلستان و دهخدا پرداخته شده است.
[1]- (براهنی، 1360: 11)
[2]- (براهنی، 1360: 10)
[3]- (براهنی، 1393: 524)
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.