هر روزه میلیونها نفر تجربههایشان از مهمانیهای بزرگ تا خصوصیترین لحظههای خانوادگی را در شبکههای اجتماعی ثبت میکنند و به اشتراک میگذارند. این بسترهای اجتماعی به ما امکان میدهند تا به شیوههایی که پیش از این ممکن نبوده با دوستانمان در ارتباط باشیم و رابطههای جدید ایجاد کنیم؛ ولی این افزایش ارتباطات اجتماعی میتواند هزینهای هم برای ما داشته باشد. در مقالهای[1] مربوط به سال ۲۰۱۸ که در مجلهی روانشناسی اجتماعی تجربی چاپ شده، محققان نشان دادهاند افرادی که تجربههایشان را در شبکههای اجتماعی ثبت میکنند و به اشتراک میگذارند، خاطرات نادقیقتری از آن واقعه در ذهن خود شکل میدهند.
در سه پژوهشی که توسط دیانا تامیر (Diana Tamir) در دانشگاه پرینستون صورت گرفته است، محققان دریافتهاند که گرفتن عکس و فیلم برای شبکههای مجازی چه تاثیری روی لذت، میزان درگیر شدن و خاطرهی آن تجربه میگذارد. داوطلبان به دو گروه تقسیم شده بودند؛ گروهی که به تماشای یک سخنرانی تد (TED talk) نشستند و گروهی که به توری انفرادی از کلیسایی در دانشگاه استنفورد فرستاده شدند. به آنها گفته شد تا تجربیات خود را به شیوههای مختلفی ثبت کنند: عکس بگیرند و یا یادداشت برداریکنند، واقعه را ثبت کنند اما جایی به اشتراک نگذارند، واقعه را ثبت کنند و در شبکههای مجازی به اشتراک بگذارند و در نهایت افرادی که واقعه را فقط در ذهن خود ثبت میکنند. سپس از آنها پرسیده شد که چقدر از این تجربه لذت بردهاند، چقدر توانستهاند تمرکزشان را حفظ کنند و اینکه آیا حواسشان در حین تجربه پرت شده است؟ در انتها نیز آزمونی برای سنجش دقت خاطراتشان برگزار شده است.
مینیمالیسم دیجیتال
تامیر و گروهش متوجه شدند به اشتراکگذاری تجربه در شبکههای اجتماعی، تاثیری در میزان لذتی که از آن واقعه میبرند -به گفتهی خود داوطلبین- و یا میزان درگیر شدنشان با آن واقعه نداشته است. با اینحال، آنهایی که واقعه را یادداشتبرداری کردهاند، ضبط کرده و یا به اشتراک گذاشتهاند ۱۰ درصد نمرهی پایینتری نسبت به دیگران در آزمون حافظه از خود نشان دادهاند.
محققان ادعا دارند که شبکههای اجتماعی، تنها مقصر در نقص حافظه نیستند؛ زیرا افرادی که عکاسی و یا یادداشتبرداری کردهاند اما این مطالب را در شبکههای مجازی منتشر نکردهاند نیز همین نقص حافظه را از خود نشان دادهاند. از سوی دیگر، مشکل نمیتواند از ایجاد وقفه در فرآیند تجربه باشد؛ زیرا افرادی که به آنها گفته شده بود تا سخنرانی تد را تنها در ذهن خود ثبت کنند نیز به همان اندازهی افرادی به خاطر آوردهاند که سخنرانی را فقط تماشا کردهاند. به نظر میرسد تنها عمل عیانسازیِ (externalizing) تجربه است -عیانسازی به معنای بازتولید تجربه، به هر شکلی مانند عکس، یادداشت و ...- که باعث میشود بخشی از تجربهی اصلی را از دست بدهیم.
این یافتهها ریشه در تحقیقاتی در رابطه با حافظهی تعاملی دارند، یعنی شیوهای که ما اطلاعات را بین حافظهی داخلی -چیزهایی که به خاطر میسپاریم- و حافظه خارجی -چیزهایی که در جایی غیر از ذهن نگهداری میکنیم- طبقهبندی میکنیم. در گذشته که اینترنت نبود، اطلاعات عموما به دو شکل طبقهبندی میشد. یا به صورت درونی در ذهن شخص و یا به صورت بیرونی به شکل کتابها و یا افراد متخصص. طبقهبندیِ اینچنینی اطلاعات، باعث میشود بیشترین میزان اطلاعات ممکن در دسترس افراد جامعه قرار بگیرد و از طرف دیگر متخصصان فهم و درک عمیقتری از حیطهی کاری خود داشته باشند. در یک مقیاس کوچکتر، تحقیقات[2] نشان دادهاند که زوجها به صورتی خود به خودی خاطراتشان را میان خود تقسیم میکنند. هر کدام از طرفین به صورت ناخودآگاه، مسئولیت بخش مشخصی از خاطراتی را که نیازمند به حافظهسپاریاند به عهده میگیرند و با این روش، میزان اطلاعاتی که دونفر میتوانند به یاد بیاورند به بیشینه مقدار خود میرسد.
اینترنت با مغز ما چه می کند
بازیابی اطلاعات در گذشته نیازمند تلاش بود؛ اما با ظهور اینترنت تقریبا همهجور اطلاعات در کسری از ثانیه در دسترس است. این دسترسی گسترده، پدیدهای ایجاد کرده که محققان آن را «اثر گوگل» نامیدهاند: هنگامی که به علت در دسترس بودن اطلاعات در مکانهای مختلف، دیگر نیازی به ذخیرهسازی آن به صورت درونی احساس نمیکنیم. این دردسترس بودن، باعث میشود تا خودِ اطلاعات را فراموش کنیم، اما به جایش یه یاد بیاوریم که کجا میتوانیم دوباره آنها را به دست بیاوریم. به عنوان مثال، پژوهشی[3] نشان داده است افرادی که باور داشتهاند اطلاعات یک آزمون ذخیره میشود تا بعدتر بتوانند به آن رجوع کنند و آنها را مطالعه کنند، به میزان کمتری اطلاعات آن آزمون را به خاطر سپردهاند و به جای آن، در خاطر سپردهاند که چطور میتوانند به آن اطلاعات دسترسی پیدا کنند.
پژوهش دیانا تامیر نشان میدهد که این ساز و کار ذهنی میتواند برای خاطرات تجربههای ما نیز اتفاق بیفتد. در گذشته امکان این که بتوانیم به این راحتی چیزها را به صورت بیرونی ذخیره کنیم وجود نداشته است. به لطف امکانات گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی، ما میتوانیم نه تنها اطلاعات، بلکه خاطرات بهترین تجربههایمان را هم به صورت بیرونی ذخیرهسازی کنیم. با این که این تجربهها در دستگاههای ما ثبت شدهاند، اما این ضبط شدن میتواند خاطراتی را نیز کاهش دهد که در ذهن ثبت میکنیم. از طرف دیگر، داوطلبین در این آزمایشها اجازه نداشتند از گوشیهای خود در حین انجام آزمایش، استفادههای دیگری کنند که در مواقع طبیعی و روزمره انجام میدهند؛ کارهایی از قبیل اسکرول کردن عکسها در شبکههای اجتماعی و یا دیدن پست دوستان و دریافت هشدارهای اطلاعرسانی. نباید فراموش کرد که انجام این اعمال هم با ایجاد حواسپرتی مضاعف میتواند در درک ما از یک تجربه اختلال ایجاد کند.
این تاثیر شبکههای اجتماعی، میتواند به یکی از نگرانيهای دیگرِ مرتبط با شبکههای مجازی ارتباط پیدا کند: FOMO یا ترس از دست دادن. با افزایش محتوای به اشتراکگذاری شده، شمار فعالیتهایی که شما در هر لحظه امکان حضور در آنها را دارید بیش از هر زمانی افزایش پیدا کرده است. این باعث ایجاد دلهره از این میشود که دیگران در حال گذراندن اوقاتی خوش بدون شما هستند. همانطور که انتظار میرود، پدیدهی FOMO با میزان نارضایتی از زندگی، حال بد و عدم ارضا هیجانات رابطه دارد. پژوهش اخیر مشخص کرده است اگر شما فردی باشید که آن تجربه را به اشتراک میگذارید، باز هم از سوی دیگری چیزی از دست خواهید داد. با این که داوطلبین در این پژوهش گزارش کردهاند که به یک میزان از آن تجربه لذت بردهاند و درگیر آن شدهاند، با این حال آن دسته از داوطلبین که تجربه را به صورت بیرونی در گوشی همراه و یا یک تکه کاغذ ذخیره کردهاند، بخشی از تجربهی اصلی را از دست دادهاند؛ جنبهای که نمیتوان آنرا در شبکههای اجتماعی ثبت و ضبط کرد.
منبع: تایم
[1] ساینس دایرکت
[2] هاروارد اسکالر
[3] ساینس
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.