فرض کنید نمایشنامهای به شما میدهند که بخوانید اما نام نویسنده را هرچه میگردید پیدا نمیکنید؛ وقتی شروع به خواندن میکنید متوجه میشوید نمایشنامه با داستانی معمولی آغاز میشود ولی هرچه پیش میروید در مییابید نمایشنامه به شکلی معمول ادامه نمییابد. به یاد کدام نویسنده میافتید؟
درست است! این شیوه، شیوه خاص هارولد پینتر است؛ نماینده تئاتر بریتانیا در نیمه دوم قرن بیستم که در سال 2005 جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد.
یکی از نوشتههای منحصر به فرد وی نمایشنامه بالابر غذا یا مستخدم ماشینی است که توجه مخاطبان را بیاندازه به خود جلب کردهاست. از ویژگیهای چشمگیر داستان بیتوجهی ابتدایی مخاطب نسبت به اتفاقاتیست که بیاهمیت جلوه میکنند ولی همین اتفاقات است که به پیشبرد داستان کمک میکنند و باعث پویایی نمایشنامه میشوند. نمایشنامه در شهر بیرمنگام در کشور انگلستان اتفاق میافتد و تمامی اتفاقات آن توسط دو شخصیت عینی و یک یا چند شخصیت ذهنی در زیرزمین یک کافه متروکه میگذرد. آنچه جالب توجه است آن است که نمایشنامه به طور مستقیم متعلق به سال، دهه یا سده خاصی نیست و همین این نوشته را بیش از پیش خواندنی میکند و مخاطب را به تفکر وا میدارد.
دو شخصیت عینی نمایشنامه عبارتند از گاس و بن که ما با آنها نمایشنامه را پشتسر میگذاریم و باقی شخصیتها را با اشارهای میشناسیم که افراد نمایشنامه میکنند. پینتر نمایشنامه را با خواندن قسمت حوادث روزنامه شروع میکند و جهانی خشن را در ذهن مخاطب میسازد، و دو شخصیت نمایشنامهاش را نیز عضوی از اعضای این جهان خشن و بیرحم در نظر میگیرد و در عین حال هوشمندانه نشان میدهد آنها چطور، خود، از این جهانی هراسان و متعجب میشوند که خودشان نیز در ساخت آن دخیلند. گاس و بن هر دو از اعضای مافیا هستند که انتظار قربانی بعدیشان را میکشند، آنها از نهادی یا فردی دستور قتل کسی را گرفتهاند و منتظرند تا شب شود و دستور را اجرا کنند؛ آنها فقط اجرا میکنند، سوال نمیپرسند و حتی وظیفه دفن قربانی را بر عهده ندارند. پینتر در نمایشنامه به طور مستقیم و غیرمستقیم مطیع بودن گاس و آمر بودن بن را بیان میکند. هرچند دیالوگهایی که بین آنها رد و بدل میشود به نظر دوستانه میآید اما هرچه جلو میرویم احساس ناامنی بیشتر و بیشتر بر نمایشنامه و بر مخاطب چیره میشود.
شیوه نگارش هارولد پینتر مختص به خودش است؛ او را عضوی از جامعه پوچگرایان میدانند؛ متنهایی که پینتر مینویسد بار روانشناسی بالایی دارد ولی رنگ و بویی که او به کلماتش میدهد آثارش را از دیگر همکارانش متمایز میکند؛ با این وجود نمایشنامه بالابر غذا نمونه یک متن پوچگرایانه است که وقتی به ذات آن یعنی انتظار فکر میکنیم ناخودآگاه به یاد آثاری مانند در انتظار گودو میافتیم.
هارولد بسیار هوشمندانه عوامل نمایشنامهاش را انتخاب میکند، موقعیت نمایشی خود را در یک چهاردیواری متروک محبوس میکند، به شخصیتهای کم بسنده میکند و دیگر شخصیتهای پیشبرنده را در دیالوگها جای میدهد و همین باعث میشود خواننده روی دو شخصیت، گفتوگوهایشان، زبانشان و نشانهها بیشتر و بیشتر متمرکز شود.
پینتر در دومین تجربه نویسندگیاش سعی میکند چرخه خشونت و تهدید را به ذهن مخاطب متبادر کند؛ همانطور که نمایشنامه را با خشونت آغاز میکند، آن را با خشونت نیز به پایان میرساند؛ به ما نشان میدهد چطور عامل خشونت، قربانی خشونت میشود و در عین حال این اطمینان را در پایان نمایشنامه به مخاطب میدهد که این چرخه احتمالا هیچگاه قطع نمیشود.
پیشنهاد میشود این اثر پینتر را در کنار نمایشنامههای اتاق و جشن تولد بخوانید، این سه نمایشنامه به کمدیهای تهدید معروفند و مثل یک زنجیر در فهم عمیق اثر به یکدیگر متصلند و دارای ویژگیهای مشترکی هستند.
هارولد پینتر (1947-2008) نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس، کارگردان و بازیگر بریتانیایی بود که بیش از 50 اثر را کارگردانی کرد. او بر علیه سیاستهای جنگ سرد موضعگیری داشت و از شرکت در دوره سربازی امتناع کرد. بعدها گفت اگر سنش قد داده بود، برعلیه نازیها در جنگ جهانی دوم میجنگید. او 25 سال آخر کار حرفهای خود را بهطور مستقیم به مسائل سیاسی معطوف کرد. از جمله، او به مسائل نویسندگان زندانی و خانوادههایشان در هلسینکی پرداخت. او تحت تاثیر مدت اقامتش در ترکیه و آشنایی با زبان کردی و سرکوب این زبان در آن کشور کتاب "زبان کوهستان" را نگاشت. همچنین به کمپین مدافعان کوبا در انگلستان پیوسته بود. او علیه جنگ خلیج (1991)، بمباران یوگوسلاوی در جنگ کوزوو(1999)، جنگ آمریکا در افغانستان (2001) و حمله به عراق (2003) موضعگیری کرد و در جنبش ضد جنگ در بریتانیا بسیار فعال بود. او همچنین در کمپین حمایت از فلسطینیان شرکت کرده بود. وی به دلیل مواضع سیاسیاش، مورد حمله منتقدانی از جناحهای مخالف واقع میشد.
هارولد پینتر علاوه بر دریافت جایزه نوبل ادبیات در 2005، مفتخر به دریافت مدال لژیون دونور فرانسه در سال 2007 شد. دستنوشتهها و نامههای منتشر نشده از او در بخش دستنوشتههای ادبی مدرن در کتابخانه بریتیش لایبرری انگلستان نگهداری میشود. بخش کوچکتری از دستنوشتههای وی نیز در کتابخانه دانشگاه تگزاس در آستین آمریکا نگهداری میشود.
هارولد پینتر بیش از 50 سال به کار حرفهای پرداخت و به عنوان یکی از اثرگذارترین نمایشنامهنویسان مدرن انگلستان شناخته میشود.
· پینتر هارولد، اتاق و بالابر غذا. ترجمه: رضا دادویی (1394). تهران: انتشارات سبزان.
· پینتر هارولد. خیانت و دو نمایشنامه دیگر. ترجمه: شعله آذر (1394). تهران: انتشارات نیلا.
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.