شیرفروش داستان زندگی در میان آشوبی است که اعضای یک جامعه ساخته و بدان دامن میزنند. دختر جوانی با بیان شیرین و طنزش راوی داستان است و از شیوهی آشنایی ناخواسته با مرد شیرفروشی میگوید که بیست و سه سال از او بزرگتر است. او دختر هجده سالهی ساده ایست که دوست دارد پیادهروی کند و کتاب بخواند؛ اما ماجرا از روزی آغاز میشود که مرد شیرفروشی که هرگز دستکم در محلهی آنها به کسی شیر نفروخته، پیشنهاد میکند او را به خانه برساند. اگرچه دختر قبول نمیکند اما این آغازی میشود برای شایعه پراکنی و داستان در بستر جامعهای نا امن و درگیر بمب گذاری پیش میرود.
شیرفروش راوی معترضی دارد که در هر بند و هر جملهاش به مخاطب یادآوری میکند چگونه در جامعهی کوچک شهر او زندگی به سختی پیش میرود. انگار هیچ چیز در جای درست خود قرار نگرفته است، همه زیر نظر دیگران زندگی میکنند. صحبت کوتاهی در پارک یا پیشنهاد محبت آمیزی برای رساندن او به خانه میتواند قضاوتها را بر انگیزد. نویسنده این شیوهی نظارت را با توصیف عکاسانی پشت بوته های پارک نشان داده است که برای ثبت فعالیت مبارزان سیاسی کمین کردهاند و احساس آسایش و در خانه بودن را از میان بردهاند. انگار راوی خیلی لطیف و کودکانه میگوید: «لطفا یک لحظه مرا نگاه نکنید.»
میل به حفظ حوزهی شخصی، توانایی دفاع از آن در حالی که ایرلند با تلاطم سیاسی و اختلاف میان کاتولیکها و پروتستانها دست پنجه نرم میکند، داستان را از مواجهه با جهانبینی زیبای یک دختر جوان فراتر میبرد. زیرا ذهن دختر داستان پویاست و به دنبال یافتن پرسشهایی ست که برای بسیاری پیش آمده است. او موشکافانه به جهان اطرافش نگاه و تک تک شخصیتهای داستان را نقد میکند.
آنا برنز که برای نوشتن این کتاب برندهی جایزهی من بوکر شده است، به خوبی از خلال روایت رابطهی یک دختر جوان و مردی شیر فروش که مدام او را تهدید میکند، غیر مستقیم شرایط اجتماعی و سیاسی ایرلند شمالی را ترسیم کرده است. جالب آن که هیچ کدام از شخصیت های کتاب نام ندارند و به واسطهی موقعیت اجتماعی یا خانوادگی خود تشخیص داده میشوند. گویی قصد برآنست تا توجه مخاطب به این نکته معطوف شود که هویت شخصی و فردیت در این داستان توسط نیرویی خشن از شخصیتها گرفته و قربانی شده است.
به طور کلی زبان و سبک داستان فوقالعاده جذاب و خلاقانه است. شخصیتها به جای استفاده از نامها، با استفاده از جایگاه خود در داستان شناخته میشوند. آنا برنز به طرز ماهرانهای جامعهای را ترسیم می کند که در اثر ناآرامیهای داخلی از هم گسیخته است. شیرفروش به طرز شگفتانگیزی اضطراب ناشی از ناتوانی در اعتماد به همسایه یا حتی خانواده را نشان میدهد.
شیر فروش بیشتر یک داستان روانشناختیست تا یک داستان تاریخی و قرینه های آشکاری را با رژیمهای توتالیتر در طول تاریخ ترسیم میکند. آنا برنز به طرز ماهرانهای تصویری از زندگی در شهری را به ما نشان میدهد که در اثر ناآرامیهای داخلی از هم گسیخته است. شما به عنوان یک خواننده میخواهید امیدها و ترسها و آرزوهای واقعی شخصیتهای این رمان را بشناسید؛ اما تمام کاری که میتوانید انجام دهید این است که تماشاگر آنها در موقعیتهای اجتماعی مختلف باشید.
آنا برنز، شیر فروش، چاپ سوم ،مترجم سونیا سینگ ، نشر مجید
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.