شافاک: کاش نویسندۀ رمان‌های ترسناک گوتیک بودم

مصاحبه با الیف شافاک، خالق «ملت عشق»

گروه مترجمان

چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۷

(1 نفر) 5.0

الیف شافاک

این گفت‌وگو از جمله مصاحبه‌های وبسایت تی‌ال‌اس (از زیرمجموعه‌های تایمز) است. این مصاحبه‌ها «بیست پرسش» نام دارند و با تمرکز بر علایق مصاحبه‌شونده انجام می‌شوند. مصاحبه‌شونده‌ها همگی از میان نویسندگان بنام معاصر انتخاب می‌شوند. گفت‌وگوی زیر با الیف شافاک -نویسندۀ اهل ترکیه- است

دوست داشتید کتاب کدام نویسنده را شما نوشته باشید؟

مطمئنم بیش از یک کتاب به نظرم می‌آید، اما اولین گزینه در ذهنم دن‌کیشوت است. بسیار شوکه شدم وقتی فهمیدم که سروانتس در جنگ لپانتو[1] گلوله خورده و زخم عمیقی برداشته و به همین دلیل دست چپش را قطع کرده بودند. دوزاده ساله بودم که با این اطلاعات مواجه شدم و فکر کردم خوشبختانه او مثل من چپ‌دست نبود. در دلم هم از اجداد عثمانی خودم ناراحت بودم که به سروانتس آسیب رسانده بودند.

چشم‌انداز حرفه‌تان را در بیست‌و‌پنج سال آینده چطور می‌بینید؟

اگر اهل کشور پرآشوبی مثل ترکیه، نیجریه، مصر، پاکستان و مکزیک باشید، دیگر امکان دلپذیر سیاست‌گریزی برایتان وجود ندارد. برای نویسنده‌های غیرغربی تا امروز این وضع برقرار بوده است. بااین‌حال، در سال‌های پیش رو به نظرم نویسنده‌های غربی هم این فشار مشابه و این ضرورت را حس خواهند کرد. چگونه ادبیات باید پاسخگوی پوپولیسم، وطن‌پرستی افراطی، بنیادگرایی دینی، تعصب و بیگانه‌هراسی باشد؟ نویسنده‌های بیشتری لزوم اندیشیدن به سیاست و نوشتن دربارۀ آن را خواهند فهمید، چون جهان به سرعت در حال تغییر است، حتی از ابتدایی‌ترین حقوق زنان و بشر نمی‌توان غفلت کرد، همین‌طور از قبیله‌گرایی روبه‌رشد در شرق و غرب هم نمی‌توان چشم پوشید.

فکر می‌کنید آثار کدام یک از نویسندگان معاصرتان تا صد سال بعد هم خوانده می‌شوند؟

هیچکس نمی‌داند، حتی گفتنش هم ممکن نیست. اما به نظر می‌رسد آثار نویسندگانی که در حال حاضر مخاطب دارند و درخور توجه هستند، تا صد سال پس از مرگ نویسنده‌هایشان هم برای نسل‌های بعدی قابل توجه باشد.

به نظرتان کدام نویسنده یا کتاب دست‌کم گرفته شده است، و چرا؟

موارد بسیاری هستند. یک مثال بارزکتاب بوندو از کریس بارنارد است. به زبان افریقایی نوشته شده و کتاب بسیار قوی‌ای است، اما ستایش درخوری از آن نشد. کتاب سربازان سالامی از خاویر سرکاس عنوان دیگری است که باید توجه گسترده‌تری به آن می‌شد. تا چندوقت پیش هم عدۀ اندکی از طرفداران ادبیات در جهان انگلیسی‌زبان هانس فالادا را می‌شناختند.

به کدام نویسنده یا کتاب بیش از اندازه توجه شده است؟ و چرا؟

کتاب گزین‌گویه‌های مائو تسه‌تونگ. در جهان غرب با نام کتاب کوچک سرخ شناخته می‌شد. بیش از یک میلیارد نسخه از این کتاب منتشر شد و در نظام پروپاگاندای زمان خود پخش شد؛ میلیون‌ها نفر به اجبار باید این کتاب را می‌خواندند، آن را با خود حمل می‌کردند و عقاید متعصبانه‌اش را از بر می‌کردند.

اگر می‌توانستید در دوره و مکان خاصی نویسنده باشید، آن زمان و مکان کدام بود؟

اگر نویسندۀ رمان‌های ترسناک گوتیک بودم -که همیشه از خواندن آنها لذت برده‌ام- ترجیح می‌دادم در میانۀ قرن نوزدهم و در انگلستان یا جای دیگری، شاید در بوستون، زندگی کنم. اواخر دهۀ نوزدهم روسیه هم دورۀ باشکوهی بود. اما به نظرم برای نویسندگان زن، زمانۀ ما یکی از بهترین‌هاست.

اگر می‌توانستید در نوشته‌هایی که در طول سالیان نوشته‌اید تغییری ایجاد کنید، این تغییر چه می‌توانست باشد؟

هیچ‌چیزی از نوشته‌هایم را تغییر نمی‌دادم. اما دوست داشتم چیزهایی را که ننوشته‌ام تغییر دهم. منظورم این است که دوست داشتم آن جستارها و فصل‌هایی را بنویسم که کنارشان گذاشتم- آنهایی که از نوشتنشان می‌ترسیدم یا نسبت به مواجهه با آنها سردرگم بودم.

دوست‌نداشتنی‌ترین شخصیت ادبی برای شما کدام است؟

بستگی به منظور شما از«دوست‌نداشتنی‌ترین» دارد. شخصیت‌های افتضاح زیادی هستند که طرفدارشان هستم، چون بسیار عالی پرورانده شده‌اند. پاشا آنتیپوف در دکتر ژیواگو؛ خواندن روند تدریجی تبدیل‌شدن او به شخصیتی بی‌رحم، سرگردان، مَلاک، تلخ و دردناک است، شخصیتی که سرآخر خود را نابود می‌کند.

بیایید بازی حقارت کنیم (نگاه کنید به کتاب مکان‌های متغیر از دیوید لاج): 
کدام کتاب مشهور را نخوانده‌ای؟، تئاتر مشهور را ندیده‌اید؟ آلبوم موسیقی را نشنیده‌اید؟ و فیلم را ندیده‌اید؟

کتاب‌های این رند. من هر دو کتاب سرچشمه و اطلس شورگید را «خواندم»، اما باید اعتراف کنم که حوصله‌ام سر رفت و چند پاراگراف و صفحه را رد کردم. در مورد نمایشنامه‌ها هم، آثار فوق‌العادۀ زیادی هستند که آنها را خوانده‌ام، اما اجرایشان را در تئاتر ندیده‌ام. برای مثال عروسکخانۀ هنریک ایبسن. در مورد فیلم‌ها هم، من بسیار جیم جارموش را دوست دارم و تعدادی از فیلم‌هایش را چند بار دیده‌ام. به همین خاطر دلم می‌خواهد بگویم که همۀ آثارش را دیده‌ام، اما در واقع دو فیلم آخرش را هنوز ندیده‌ام. خیابان‌های پائین شهر را هم هنوز ندیده‌ام، با اینکه هم مارتین اسکورسیزی و هم هاروی کایتل را دوست دارم.

سؤال‌های سریع

آیا استعداد پنهانی دارید؟

سانگریایی[2] معمولی درست می‌کنم.

جورج الیوت یا تی‌اس الیوت؟

تی اس

مدرنیسم یا پست‌مدرنیسم؟

پست‌مدرنیسم

جین آستین یا شارلوت برونته؟

برونته

آلبر کامو یا سارتر؟

کامو

پروست یا جویس؟

پروست

گناسکور یا فرانته؟

گناسکور برای ذهن، فرانته برای جان

هملت یا رؤیای یک شب تابستانی؟

رؤیای یک شب تابستانی

برام استوکر یا مری شلی؟

مری شلی

تریسی امین یا جف کونز؟

تریسی امین


منبع: تی ال اس


[1]- سلسله‌جنگ‌های میان امپراطوری عثمانی و اتحاد مقدس در قرن پانزدهم میلادی

[2]- نوعی نوشیدنی اسپانیایی

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

نشر ققنوس،نشر نیماژ، نشر روزگار و نشر دو یار معاصر.

سال 2009 و در ایران در سال 1389 منتشر شده است.

برنده ی جایزه ی آلف برای بهترین اثر خارجی شده است.

مطالب پیشنهادی

در سودای دنیایی دیگر در همین دنیا

در سودای دنیایی دیگر در همین دنیا

مروری بر رمان شاه، بی‌بی، سرباز اثر ولادیمیر نابوکوف

آبنبات و جنگ

آبنبات و جنگ

نگاهی به کتاب «جنگ چهره‌ی زنانه ندارد» اثر سوتلانا آلكساندرونا الكسیویچ

مرغ و خروس ریقو در جنگ ایران و عراق

مرغ و خروس ریقو در جنگ ایران و عراق

مروری بر کتاب شاخ نوشته‌ی پیمان هوشمندزاده

کتاب های پیشنهادی