بهشت موعود

بخشی از کتاب «همسر خاموش» اثر ای. اس. ای. هریسون

نویسنده مهمان

شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۷

همسر خاموش

ناتاشا ذاتا مادر متولدشده، اهل بچه‌داری است و دلش خانواده پرجمعیت می‌خواهد، و تاد این بخش قضیه را دوست دارد، خودش را مرد خانواده مجسم می‌کند؛ رئیس مهربان یک گله دختر و پسر قدر و نیم‌قد. آن‌ها را در خیال خود تجسم می‌کند که تمیز و آراسته، آرام و مودب، به صف ایستاده‌اند و عکس خانوادگی می‌گیرند. مهم‌تر از همه، بچه‌ها باید مراقب رفتار خود باشند؛ آدم نباید بگذارد آن‌ها خودسر بار بیایند و هر کاری دوست دارند بکنند. وقتی پسرهایش به قدر کافی بزرگ شوند، راه و رسم کار را یادشان می‌دهد، شهر را نشان‌شان می‌دهد و برایشان شرح می‌دهد که چگونه شهر با گذر زمان بزرگ شده و ارزش ملک تغییر کرده است. وقتی فرصت معامله‌ای پیش آید چگونه آن را بقاپند. تجربیاتش به هدر نخواهد رفت. با زندگی فعلی‌اش خیلی فرق خواهد داشت، و از جنبه‌های زیادی همانی است که دوست دارد. با این همه، این‌ها چیزی بیشتر از فکر و خیال نیستند، احتمال و نقشه‌ای برای آینده. ناتاشا باید صبر کند و ببیند چه می‌شود، زیرا هیچ چیز قطعی نیست. هیچ تصمیمی گرفته نشده است. تا وقتی راه روشنی جلوی پایش باز نشود، هیچ قدمی برنمی‌دارد. قصد ندارد همین‌طوری و با بی‌اعتنایی خانه‌ای را که با جودی ساخته و چیزهایی که در طی این سال‌ها با هم داشتند ترک کند. جودی سنگ محک اوست، دنیای اوست، بهشت موعود اوست.

همسر خاموش

نویسنده:
ای. اس. ای. هریسون
ناشر:
آموت
مترجم:
مریم فتاحی
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست


ای. اس. ای. هریسون، همسر خاموش، چاپ ششم ،مترجم مریم فتاحی، نشر آموت

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

نشر آموت.

سال 2013 منتشر شده است.

نامزد دریافت جایزه ی بهترین کتاب معمایی گودریدز سال 2013 بوده است.

مطالب پیشنهادی

دیگر کسی خریدار حرف‌های فلسفی نیست

دیگر کسی خریدار حرف‌های فلسفی نیست

مروری بر رمان «وقتی ما همه مردیم» نوشته‌ی مهدی احمدیان

ای کاش من هم یک کاکتوس بودم؛ راحت و بی‌مسئولیت!

ای کاش من هم یک کاکتوس بودم؛ راحت و بی‌مسئولیت!

مروری بر کتاب شطرنج با ماشین قیامت نوشته‌ی حبیب احمدزاده

«آرام بگیرید٬ برادر!»

«آرام بگیرید٬ برادر!»

بخشی از کتاب «غول مدفون» اثر كازوئو ایشی گورو

کتاب های پیشنهادی