ورود به آوانگارد

تکه تکه بخوانید. ما تکه تکه‌ایم

مروری بر کتاب تکه‌هایی از یک کل منسجم نوشته‌ی پونه مقیمی

‌شیرین زارع‌پور
شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

تکه‌هایی از یک کل منسجم کتاب موفق پونه مقیمی روان‌شناس و نویسنده‌ی حال حاضر است. پونه مقیمی که تحصیلات خود را در زمینه‌ی روان‌شناسی تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه داده است، هم‌اکنون به‌عنوان درمانگر مشغول به فعالیت است. اگر خواندن کتاب تکه‌هایی از یک کل منسجم برای شما راهگشا بوده است، می‌توانید از کمک‌های درمانی این نویسنده نیز استفاده کنید.

از ابتدای پایه‌گذاری علم روان‌شناسی اتفاقات اتاق درمان برای همه جذاب بوده است. زمانی که درمان چیزی شبیه به معجزه بود از اتاق درمان همانند مکانی مقدس نگهداری می‌شد و اتفاقات و گفت‌وگوها راه به بیرون نداشت؛ اما با پیشرفت بیشتر این علم و هم‌چنین پیشرفت تکنولوژی تقدس اتاق درمان شکست و پای آزمایشات علمی و بحث و گفت‌وگو و دوربین و ضبط صوت به اتاق‌های درمان کشیده شد تا جایی که امروزه برخی درمان‌ها با حضور چندین دانشجو پیش می‌رود و جنبه‌ی آموزشی دارد و هم‌چنین درمان‌های گروهی، نمایش‌درمانی، خانواده‌درمانی، گروه‌های گمنام و روش‌های بسیار دیگر برای درمان شکل گرفته است. از دیگر تغییرات علم روان‌شناسی این بود که با گذر زمان از درمان صرف بیماری‌های حاد روانی گذر کرد و به کنکاش در دنیای درونی و ارائه‌ی دیدگاه‌ها و رهنمون‌هایی برای زندگی بهتر و شناخت عمیق‌تر درون انسان پرداخت. ماحصل این دو تغییر، به وجود آمدن گونه‌ی جدیدی از کتاب‌های روان‌شناسی است و تکه‌هایی از یک کل منسجم یکی از این کتاب‌هاست. از میان روان‌شناسان کمتر کسی پیدا می‌شود که علاوه بر تبحر در درمانگری نویسنده‌ی قابلی نیز باشد. اروین یالوم نمونه‌ی برجسته‌ی این افراد است که ادبیات و روان‌شناسی را به خوبی و درستی تلفیق کرده است؛ اما در ادبیات فارسی نویسنده‌ی روان‌شناس کمتر پیدا می‌شود. نویسنده‌ی این کتاب از معدود افرادی است که از تجربیات درمانگری خود برای نوشتن استفاده کرده است. البته این تجربه‌ها نه به صورت خام‌دستانه و مستقیم بلکه به صورت تجربه‌ای از تجربه‌های زیسته‌ی نویسنده و افکار او در کتاب گنجانده شده است. 

تکه هایی از یک کل منسجم

نویسنده: پونه مقیمی ناشر: بینش نو قطع: شمیز،رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: 210,000 تومان

معرفی مختصر تکه‌هایی از یک کل منسجم

نام این کتاب به درستی برازنده‌ی آن است و علاوه بر شیوه‌ی نگارش کتاب، دربردارنده‌ی فکر و ایده‌ی اصلی نویسنده نیز هست. کتاب با این جمله آغاز می‌شود:

«شاید زندگی پیدا کردن بخش‌هایی از خودمان در تکه‌تکه‌هایی از یک کل منسجم است. پیدا کردنی که به اندازه‌ی یک عمر طول می‌کشد.»[1]

همان‌طور که پیداست کتاب مجموعه‌ای از یادداشت‌های کوتاه است که نویسنده آن را تکه‌هایی از یک کل منسجم می‌داند و هم‌چنین در مقدمه‌ی کتاب به این نکته اشاره می‌کند که هرچند این یادداشت‌ها با نظم و چینشی خاص گردآوری شده‌اند؛ اما اجباری برای به ترتیب خواندن آن‌ها وجود ندارد و خواننده می‌تواند به فراخور احوال خود مشغول به خواندن قسمتی از آن شود. خانم مقیمی این یادداشت‌ها را در طول سه سال نوشته‌اند و از نخستین انتشار آن تا به امروز بیش از صدبار تجدید چاپ شده است که موفقیتی چشمگیر برای یک نویسنده‌ی کتاب اولی است.

«شاید زندگی پیدا کردن بخش‌هایی از خودمان در تکه‌تکه‌هایی از یک کل منسجم است. پیدا کردنی که به اندازه‌ی یک عمر طول می‌کشد.»

شاکله‌ی اصلی کتاب چنین است: یک پیشگفتار که نویسنده در آن توضیح مختصری درباره‌ی کتاب و شیوه‌ی خواندن آن داده است و هم‌چنین نه فصل که در آن یادداشت‌ها به ترتیب موضوعی از یک دیگر تفکیک شده‌اند. نام‌گذاری این نه فصل این‌گونه است: «نگاهی به مفهوم زندگی و واقعیت‌های آن»، «ما و رابطه‌ها»، «احساس‌ها»، «تفکراتی که صمیمیت را در رابطه کم می‌کند»، «رابطه می‌تواند بستر چه اتفاق‌هایی باشد؟»، «فصل ششم: رفتارهایی که به درک کردن آدم‌ها کمک می‌کند»، «ما و آدم‌ها و تمام آن بخش‌های مشترک انسانی»، «زمان همان عنصر اصلی رشد در رابطه‌هاست»، «تنهایی». همچنین نویسنده در پیشگفتار توضیح می‌دهد که به هربخش قسمت‌هایی با عنوان «مکث» و «نامه» نیز ضمیمه شده است که جهت تعمیق اثربخشی گفتارهاست.

همان‌طور که پیداست جهان فکری نویسنده از یک نقطه‌ی مشخص آغاز می‌شود و هم‌چنین به یک نقطه‌ی مشخص ختم می‌شود. از زندگی و مفاهیم اساسی آن شروع می‌کند و به ایجاد رابطه و پیشامدهای رابطه و احساس‌ها می‌رسد و بعد داستان مفاهیم اساسی زندگی را تا تنهایی پیش می‌برد. او صفحه‌ی مجازی خود را با این شعار که «تنها بودن نقص نیست» می‌گرداند و به طور مداوم و با همین برچسب از این شعار می‌نویسد. البته او ضد رابطه نیست بلکه معنای خاص خود را از این مفاهیم و ارزشمندی آن‌ها ارائه می‌دهد. در ادامه به بررسی برخی از فصول این کتاب می‌پردازیم. 

نگاهی به مفهوم زندگی و واقعیت‌های آن

نویسنده در این فصل که مجموعا یازده یادداشت دارد به بررسی مسائلی هم‌چون ناکامی، رنج، از دست دادن و ناامیدی می‌پردازد و هم‌چنین در انتهای این بخش از انعطاف‌پذیری زندگی حرف می‌زند. رویکرد کلی پونه مقیمی هم‌چون هر روانکاو دیگری آگاهی‌بخشی است. این یادداشت‌ها نیز هرکدام برای آگاهی‌بخشی از چیستی و چگونگی زندگی نوشته‌ شده‌اند. یکی از پیش‌فرض‌های اساسی روان‌شناسی این است که آگاهی رهایی‌بخش است. می‌توان گفت این کتاب در همین جهت نوشته شده است. در انتهای این بخش که از دردها و ناکامی‌ها حرف زده است، در یادداشت «زندگی بسیار انعطاف‌پذیر است» از انعطاف‌پذیری زندگی می‌گوید که به پذیرش این دردها کمک می‌کند:

«بعد از از دست دادن‎‌هایمان فرآیند انطباق‌پذیری ما با شرایط جدید شروع می‌شود. انطباق‌پذیری فرآیند عجیبی است. دردآور اما کمک‌کننده است. ما کم‌کم عادت می‌کنیم که زخم‌ها را ببینیم و حرکت کنیم. آدم‌ها را از دست بدهیم و حرکت کنیم. ما عادت می‌کنیم که برای حرکت به جلو راهی پیدا کنیم و این زمانی اتفاق می‌افتد که شرایط را بپذیریم و اجازه دهیم زندگی در درونمان به جریان خودش ادامه دهد. حتی اگر زندگی در بیرون از ما شبیه آن چیزی نیست که می‌خواستیم. همیشه زندگی با آن چیزی که ما می‌خواهیم منطبق نیست. این جزئی از واقعیت‌های تلخ  زندگی است؛ اما ما قدرتی داریم که به ما کمک می‌کند با تفاوت بین چیزی که می‌خواهیم و چیزی که واقعا وجود دارد کنار بیاییم. این قدرت هرچه که است و هراسمی که دارد ما را برای انطباق‌پذیری با شرایط جدید آماده می‌کند.»[2]

کلمات پونه مقیمی نویدبخش است. به نوعی اطمینان خاطر می‌دهد. وقتی کسی بی‌پروا و صادقانه اذعان می‌کند که زندگی دردآور است و هم‌نوا با صدای درونی مخاطب از فقدان و رنج‌ درونی می‌گوید، بارقه‌ای از اطمینان در قلب‌های ما روشن می‌شود که او مثل گذشته راست می‌گوید، ما قدرتمندیم. 

احساس‌ها

در این فصل از احساس‌هایی هم‌چون نفرت، حسادت، ترس، شادی و عشق می‌خوانیم. نویسنده در این بخش علاوه بر بررسی احساس‌ها راه‌هایی را که از طریق آن‌ها از این احساس‌ها فرار می‌کنیم نیز بررسی کرده است. یکی از مهم‌ترین یادداشت‌های این بخش یادداشت «شادی می‌تواند ترسناک باشد» است. در این تکه نویسنده گوشزد می‌کند که ما می‌توانیم به طور ناخودآگاه از شادی بترسیم و از آن دوری کنیم. آگاهی از این موضوع بسیار مهم است. فرصت شاد بودن برای ما چندان نیست که بخواهیم خودخواسته نسبت به بعضی موقعیت‌های آن نیز بی‌تفاوت باشیم.

«بیشتر مواقع فرار از صمیمیت زیاد و فرار از خوشحالی درونی واقعی به یک ترس به ظاهر باورنکردنی بر می‌گردد. ترس از خوشحالی و احساس لذت درونی شاد بودن در بعضی آدم‌ها احساس اضطراب و گناه به وجود می‌‌آورد. یعنی درست زمانی که فرد حس می‌کند لذت‌هایش در رابطه، در زندگی، در موفقیت‌هایش و.. زیادتر می‌شود احساس غم می‌کند. این احساس غم در واقع یک رفتار دفاعی است. به بیان ساده‌تر در واقع این غم، ترس‌هایی را می‌پوشاند که همراه با لذت و شادی در فرد بیدار می‌شوند. ترس‌هایی مثل: بعد هر خنده گریه‌ای است. اگر خیلی خوشحال باشم آدم‌ها به من حسادت می‌کند..»[3]

این مسئله یکی از مفاهیم مهم و اساسی روان‌کاوی است که پونه مقیمی به ساده‌ترین زبان ممکن آن را بیان کرده است. گاهی اوقات شادی آن‌قدر برای ما ناشناخته و ترسناک است که از آن فرار می‌کنیم بدون آن‌که بدانیم.  

یادداشت‌های آخر این بخش به شیوه‌هایی اختصاص دارد که ما با احساس‌ها برخورد می‌کنیم، شیوه‌هایی مثل «انتخاب یک درد دیگر»، «انکار و سرزنش»، «اضطراب» و « رویاپردازی» که برای هرکدام یک یادداشت اختصاص داده است. 

تفکراتی که صمیمیت را در رابطه کم می‌کند

فصل چهارم و فصل ششم از مهم‌ترین و مفصل‌ترین بخش‌های این کتاب‌اند. تمامی یادداشت‌های این بخش با عبارت « وقتی ..» شروع می‌شود مانند: « وقتی درباره‌ی عشق رویاپردازی می‌کنیم.» یا « وقتی سعی می‌کنیم بی‌نقص به نظر برسیم.»

فهرست این بخش از کتاب همانند یک آسیب‌شناسی رفتاری از دلایل شکست رابطه‌هاست. تنها کافی است نگاهی اجمالی به این فهرست بیندازیم و تنها با به کاربستن چند مورد از آن‌ها حال روابطمان را کمی بهتر کنیم.

وقتی کتاب این چنینی به دست می‌گیرید یعنی پذیرای تفکری جدید برای ادامه‌ی زندگی هستید و یا به دنبال کلماتی رهایی‌بخش و آگاهی‌بخش می‌گردید. فصل چهارم پر از گزاره‌های راه‌گشا برای رفتاری خردمندانه است.

یکی از یادداشت‌های مهم این بخش یادداشت «وقتی فکر می‌کنیم دیگران می‌خواهند ما را طرد کنند.» است. مسئله‌ یا به عبارت صحیح‌تر ترس طردشدگی از مسائل بسیار شایع و آسیب‌زای این روزهاست که در بسیاری از روابط خلل ایجاد کرده است و منجر به دعواها و کشمکش‌های بسیاری شده است. نویسنده در این یادداشت به درستی میان طردشدگی آسیب‌زا در دوران کودکی و توهم طردشدگی در بزرگسالی تفکیک قائل می‌شود. در واقع ما تنها در دوران کودکی است که می‌توانیم طرد و رها شویم چرا که تا سال‌ها نیازمند مراقب و حامی برای حفظ بقای خود هستیم؛ اما در بزرگسالی تنها احساس ضعف می‌کنیم در حالی که قادریم به راحتی و به تنهایی به بقای خود ادامه دهیم.

«وقتی بزرگ می‌شویم در ما توانایی بقا رشد می‌کند و ما می‌توانیم دنیا و آدم‌ها را تجربه کنیم، حتی طرد شویم، زخمی شویم و بتوانیم به سلامت از این درد عبور کنیم و دیگر نیازمند حضور خاص آدم‌ها نباشیم. وقتی بزرگ‌تر می‌شویم نجات ما به حضور آدم خاصی وابسته نیست و اگر بخواهیم حقیقت زندگی را ببینیم، متوجه خواهیم شد که نه تشویق آدم‌ها خیلی ضرروی و مهم است و نه نادیده گرفته شدن از طرف آن‌ها. انگار آدم‌ها شبیه به رابطه‌هایی می‌شوند که ما مدام تجربه می‌کنیم تا رفتارها و توقعات کودکی‎‌مان کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شوند و شبیه‌ترین به خودمان شویم بدون وابستگی و احتیاج به شخص خاصی.»[4]

رفتارهایی که به درک کردن آدم‌ها کمک می‌کند

ایجاد رابطه‌ی صحیح بدون درک کردن بقیه امکان‌پذیر نیست؛ اما برخلاف جمله‌های رایج و کلیشه‌ای مثل هم‌دیگر را درک کنید و از این قبیل جملات، درک کردن ساده نیست و نیاز به تمرین و مدارا دارد. تمامی یادداشت‌های این فصل با عبارت «تمرین کنیم که..» شروع می‌شود. جملاتی که فهرست‌وار کنار یک‌دیگر قرار گرفته‌اند، شاید به نظر در حد یک شعار باشند؛ اما عمل کردن به هرکدام از آن‌ها به ایجاد صلح و آرامش کمک می‌کند. یکی از یادداشت‌های درخور توجه در این بخش یادداشت «تمرین کنیم که سرزنش نکنیم.» است. این یادداشت درباره‌ی سرزنش دیگران نیست، بلکه درباره‌ی سرزنش خودمان است. اتفاقی که می‌تواند بسیار مخرب باشد.

«آدمی که با خودش مهربان است، اشتباه‌های خود را می‌پذیرد و جلو می‌رود. خودش را قضاوت نمی‌کند. می‌داند زندگی مسیری پیش‌رونده است که هرلحظه آن تجربه‌ای برای بزرگ‌تر شدن است. آدمی که با خودش مهربان است، نه با خودش خشونت دارد و نه اجازه می‌دهد در هر سطحی مورد خشونت قرار بگیرد. آدمی که با خودش مهربان نیست شبیه پدر و مادری بداخلاق و سخت‌گیر است که برای کوچک‌ترین اشتباه، خودش و دیگران را به باد ناسزا و تحقیر می‌گیرد.»[5]

 کتاب تکه‌هایی از یک کل منسجم، مجموعه‌ یادداشت‌های کوتاهی است که با زبانی ساده و گویا و خالی از اصطلاحات تخصصی روان‌شناسی، چکیده‌ای از نظریات و مفاهیم این علم را برای مخاطب خلاصه کرده است. اگر برای شنیدن جملاتی شبه‌دستوری که نویدبخش یک زندگی آرام‎‌ترند، آماده‌اید، این کتاب را تهیه کنید و بگذارید برایتان از دردها و گره‌های روان آدمی صحبت کند. کوتاه بودن این یادداشت‌ها خوانش کتاب را راحت‌تر می‌کند. نیازی به پیگیری مطالعاتی خاصی نیست تا بتوان از این کتاب بهره‌مند شد. کافی است همیشه دم‌دستتان باشد تا در زمان‌های مرده یا زنده‌ی روز به سراغش بروید و یا به عزیزانتان هدیه دهید تا روابط خود را عمیق‌تر و آرام‌تر از گذشته به پیش ببرید.


[1]- (مقیمی، 1397: 19)

[2]- (مقیمی، 1397: 43)

[3]- (مقیمی، 1397: 88)

[4]- (مقیمی، 1397: 136)

[5]- (مقیمی، 1397: 247)