جهان اسطورهها (بخش اول)
خاستگاه اسطوره هرگز بهطور دقیق برای انسان امروز روشن نشده است. هر چند پس از پیدایش خط در باب آنچه که به شکل مکتوب به دست انسان امروز رسیده نظریات بسیار فراوانی مطرح شده است؛ اما چگونگی شکلگیری و پیدایش این اسطورهها در فرهنگهای مختلف از پیچیدهترین اسرار گذشتهی انسان است. به جرأت میتوان گفت سرچشمهی اولین تفکرات فلسفی انسان نیز اسطورهها بودهاند. درحقیقت عقل همواره در برابر اسطوره و با نفی آن معنا یافته است. اسطوره زنده است و اهمیت آن همپای شناخت تاریخ: «نکتهی برجسته این است که گذشتهی بیواسطهای که "تاریخ" مینامیم، نقش ناچیزی در هنر یا ادبیات یونان باستان داشته یا اصلا نقشی نداشته است. هیچ نویسندهی یونانیِ پیش از اواخر سدهی پنجم پیش از میلاد تفاوتی را که اکنون ما بين "اسطوره" و "تاریخ" قائلایم، قائل نبوده است. اصطلاحاتی که توسیدیدس، افلاطون و دیگران برای ایجاد تقابل بین قطبهای "اسطوره" و "خرد" به کار میبردهاند _ muthos و logos _ عملا از سوی نویسندگان قدیمیتر به صورت مترادف استفاده میشده است. حتی هرودوت، "پدر تاریخ"، که در دههی ۴۳۰ یا دههی ۴۲۰ پیش از میلاد مینوشت، با خشنودی برای هومر، هسيود و جنگ تروا جایگاه واحدی قائل بود. این نکته مهم است، نه به این دلیل که نشان میدهد یونانیهای "نافرهيختهی" سدهی پنجم پیش از میلاد چگونه بودهاند، بلکه به این دلیل که روشن میشود با وجود امکانات ناشی از اسناد کتبی، گذشته هنوز به عنوان امری تثبیتشده در نیامده بود»[۱].
اسطورهها در تمام جنبههای زندگی ما همواره حضور و تأثیری چشمگیر دارند. ممکن است اسطوره در نظر ما افسانهای عجیب به نظر بیاید و فرض کنیم دوران آنها به پایان رسیده است؛ اما ابداً اینطور نیست. هرچند طرح این موضوع از حدود و حوصلهی این یادداشت خارج است، اما در حد اشاره میتوان گفت علم و تکنولوژی اسطورههای امروز زندگی ما هستند. برای درک این موضوع نیز نیاز به دانش پیچیدهای ندارید، کافی است ببینید شبکههای اجتماعی چگونه ساعتهای زیادی از زمان اغلب افراد جامعه را میبلعند بیآنکه هیچ دستاورد خاصی برای آنها داشته باشند.
برای درک دقیق اسطورهها چارهای نیست جز رجوع کردن به تاریخ آنها. مطالعهی اسطوره به ما کمک خواهد کرد آن را بشناسیم و اهمیت و حضورش را در زندگی لمس کنیم. کتاب حاضر که در اینجا معرفی میشود مجموعهای دو جلدی است که این یادداشت مربوط به جلد اول آن است. این کتاب پیش از این بهصورت چند کتاب مجزا منتشر میشد و حالا به شکل مجموعهای کامل نیز منتشر میشود. جلد اول به اسطورههای یونانی، رومی، اسکاندیناوی، مصری و سلتی میپردازد. در مورد اهمیت اسطورههای یونان و روم و تأثیر ویژهای که بر ذهنیت انسان غربی دارند و در تمام علوم غربی جلوه کردهاند نیاز به هیچ توضیحی نیست. اسطورهها حتی برای یونانیان باستان نیز اهمیت ویژهای داشتهاند:«اسطورههای یونانی در زندگی خصوصی و عمومی یونانی نفوذ کرده بود. به عنوان مثال، در جامعهی کاملا مستند آتن در قرن پنجم ق.م، روشن است که بخش عمدهای از آموزش، یادگیری و بازخوانی اشعار حماسی دربارهی موضوعات پهلوانی بوده است. مهمانان در مهمانیهای بادهنوشی از قرائت داستانهایی از اسطورهها برای یکدیگر لذت میبردهاند، و یا به یک اجراکنندهی حرفهای گوش میدادهاند که در حال نواختن چنگ کردار قهرمانان را با آواز میخوانده است. ظروف گِلی موجود در منازل با صحنههایی از ماجراهای خدایان و پهلوانان تزئین شده بود؛ این ظروف در قبر نیز در کنار صاحبان آنها قرار داده میشد. شاید در منسوجات ظریف نیز صحنههایی از اسطوره یافته میشده است»[2].
مطالعه اسطورههای هر کشوری فارغ از جذابیت و لذتی که دارد ما را با تاریخ و حتی زندگی امروز مردمان آن کشور آشنا میکند. در این مجموعه هر بخش به قلم یکی از متخصصان آن حوزهی موضوعی نوشته شده است. در هر بخش مقدمهای کوتاه برای آشنایی مخاطب درنظر گرفته شده است. متن کتاب اصلاً پیچیده نیست. اسطورهها درقالب داستانهایی کوتاه و ساده معرفی میشوند و هر بخش کاملاً تفکیک میشود: قهرمانها، آیینها، خدایان و...
در مجموع این کتاب برای شروع آشنایی با اسطورهها بسیار مفید و خواندنی است. ضمن اینکه مترجم کتاب، یعنی آقای عباس مخبر نیز سالهاست در این حوزه فعالیت و بر آن اشراف کامل دارند و مقدمهی کوتاه ایشان در ابتدای کتاب نیز راهگشا خواهد بود.
جهان اسطورهها (بخش دوم)
برای درک و شناختِ فرهنگ هر جامعه، شناخت اسطورههای آن ضروری است، بهویژه جامعهای که در آن زندگی میکنیم. با مطالعهی اسطوره میتوان به شناخت مردم نزدیک شد، زیرا مطالعهی اسطوره اهمیتی همپای مطالعهی تاریخ دارد. خاستگاه اسطورهها هرگز بهطور دقیق روشن نشده است. اگرچه پس از پیدایش خط در باب آنچه بهشکل مکتوب به دست انسان امروز رسیده، نظریات فراوانی مطرح شده است، اما چگونگی شکلگیری و پیدایش این اسطورهها در فرهنگهای گوناگون کماکان از پیچیدهترین اسرار گذشتهی انسان است. اسطوره بخشی از تاریخ است، اما تاریخ نیست و چهبسا گاه ضد آن است: «در مقایسه با تاریخ، اسطورهها روایتهایی از گذشتهاند که زمان حال را توضیح میدهند. آنها این حس را در ما پدید میآورند که چه کسی هستیم، چگونه به اینجا رسیدهایم و چگونه خود را با جهانی آکنده از اجتماعات متفاوت سازگار میکنیم. اسطورهها معمولاً نه ضرورتاً، دروغاند؛ آنها همواره چیزی بیش از حقیقتِ صرفاند. قدمت اسطورهها بر میزان نیاز ما به آنها استوار است، نه بر حقیقت خودشان. بنابراین، بسیاری از تاريخها اسطورهای هستند و همهی اسطورهها تاریخی. آنها شواهدی هستند که مسائل جوامع سازنده و احضارکننده خود را آشکار میسازند. کتابهای قدیمی تاریخ با اسطورهها آغاز میشدند، و داستانهایی را بازگو میکردند که جوامع دربارهی منشاء خود بیان کرده بودند.»[۳]
جلد دوم جهان اسطورهها برای ما اهمیت ویژهای دارد، چراکه به اسطورههای شرق، خاصه کشور خودمان، ایران، نیز میپردازد. شاید جذابترین بخش این کتاب اسطورههای ایرانی باشد. به گمان برخی از پژوهشگران، ایران نخستین فرهنگ متمدن و پایگاه نخستین دین در جهان است. هر چند وجود فرهنگی با قدمت دستکم هشتهزار سال در ایران محرز است، اما بنا به دشواریهای خاص و کمبود منابع مکتوب، اسطورههای ایرانی از ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح معرفی میشوند.
ترتیب منطقی مطالعهی اسطورهه میتواند بر خلاف ترتیب انتشار کتاب باشد، یعنی جلد دوم کتاب اول خوانده شود و سپس جلد اول؛ دلیل روشن آن نیز تقدم اسطورههای شرق بر اسطورههای غرب است. اسطورههای غربی _ دستکم مهمترینشان، یعنی یونان _ تحت تأثیر و نفوذ فرهنگ اساطیری مشرقزمین هستند. برای نمونه عقیده به بقای روح در ایران زرتشتی و هند مطرح بود و تراکیه (ترکیه فعلی) بهعنوان پلی ارتباطی این تلقی را به یونان منتقل کرد. منشأ دین اورفه تراکیه بود. این دین در یونان نیز با اعتقاد به تناسخ و تأکید بر جاودانگی روح رواج یافت. ضمناً تفکرات آیینی دیونوسوسی نیز با تغییرات در دین اورفه تعدیل شد. از طرف دیگر درک شباهتها و تفاوتهای فرهنگی در مناطق مختلف میتواند یکی دیگر از جاذبههای مطالعهی این مجموعهی ارزشمند باشد، چراکه در این مجموعه تقریباً اسطورههای تمام ملل بررسی شده و گاه به وجوه اشتراک آنها نیز اشارههایی گذرا شده است؛ به ویژه اسطورههای آزتکی، مایایی و اینکا که با وجود جذابیتها و شگفتیهای فراوان به نسبت سایر اسطورهها _ مثلاً یونان_ شناخت بسیار اندکی از آنها داریم.
اسطورهها در تمام جنبههای زندگی ما همواره حضور و تأثیر چشمگیری دارند. ممکن است در نظر ما افسانههایی عجیب به نظر بیایند و فرض کنیم دوران آنها به پایان رسیده است، اما ابداً اینطور نیست. طرح این موضوع از حدود و حوصلهی این یادداشت خارج است، اما در حد اشاره میتوان گفت علم و تکنولوژی اسطورههای امروز زندگی ما هستند. برای درک این موضوع نیاز به دانش پیچیدهای ندارید، کافی است ببینید شبکههای اجتماعی چگونه ساعتهای زیادی از زمان اغلب افراد جامعه را میبلعند، بیآنکه هیچ دستاورد خاصی برای آنها داشته باشند.
این مجموعه به اساطیر بینالنهرین، ایران، چین، آزتک و مایا و اینکا میپردازد. در هر بخش مقدمهای کوتاه برای آشنایی مخاطب درنظر گرفته شده است. متن کتاب اصلاً پیچیده نیست و اسطورهها درقالب داستانهایی کوتاه و ساده، ضمن تفکیک دقیق بخشها _قهرمانها، آیینها، خدایان و..._ معرفی میشوند. در مجموع این کتاب برای شروع آشنایی با اسطورهها بسیار مفید و خواندنی است.
[1]- ویستن، کریستوفر چارلز، تاریخ فلسفه راتلج، ترجمهی حسن مرتضوی، تهران، چشمه، ۱۳۹۵، ۸۴
[2]- برن، لوسیا و دیگران، جهان اسطورهها، ترجمهی عباس مخبر، تهران، مرکز، ۱۳۹۹، ۱۰
[۳]- همان، 13