مو یان در کتاب تغییر از روزهای خاص و عجیبی سخن میگوید. روزهایی که شاید کمتر کسی از آنها اطلاع داشته باشد. وی در این کتاب بخشی از رازهای زندگی خود را برای مخاطبانش افشا میکند. او حالا یکی از موفقترین نویسندههای کشور چین است؛ اما هیچگاه گذشتهی خود را فراموش نکرده است.
«شاید بپرسید چرا پدر لو ونلی را محور بحثهای خود قرار داده بودیم؟ سرعت. پسرها عاشق سرعتاند. اگر صدای موتور کامیون را موقع غذا خوردن میشنیدیم، کاسههایمان را زمین میگذاشتیم و سریع به طرف جاده میرفتیم تا پدر لو را ببینیم که با کامیون گاز 51 اش، با سرعت زیاد، از کنارمان رد میشود. فرقی نداشت از کدام مسیر میرفت، همیشه جوجههای ترسانی را که در جستوجوی غذا در جادههای خاکی بودند مجبور میکرد از سر راهش کنار بروند و سگهای تنبل را وادار میکرد به طرف نهرهای کنار جاده فرار کنند. به زبان ساده، وقتی آن کامیون پیدایش میشد، جوجهها به پرواز درمیآمدند و سگها خیز برمیداشتند. گاهی حتی بعضیهایشان را زیر میگرفت، ولی هرگز سرعتش را کم نمیکرد. صاحب جوجه یا سگ آرام لاشهی حیوانش را برمیداشت یا آن را کشانکشان به خانهاش میبرد. هرگز کسی دادوقال نمیکرد و کسی هم در پی او نمیرفت. آن کامیون برایمان فقط به معنی سرعت بود، اصلا به خاطر همین به آن میگفتند کامیون. این جوجهها و سگها بودند که از کامیون دوری میکردند، نه برعکس. به ما گفته بودند که گاز 51 متعلق به شوروی و از بقایای تجهیزات جنگ 1950در مقابله با تجاوز آمریکا و کمک به کره است. جای گلولههای هواپیماهای آمریکایی روی در راننده ثابت میکرد که این کامیون روزگار باشکوهی را گذرانده است. وقتی شعلههای جنگ مشتعل بود، قهرمانانه در میان بارش گلولهها به جلو میتاخت و حالا، در زمان صلح، به هنگام رد شدن از جاده، ابری از گردوغبار در هوا میپراکند. کامیون که رد میشد میتوانستیم نگاه ازخودراضی پدر ونلی را از پشت شیشه ببینیم. گاهی عینک آفتابی میزد و گاهی نه. گاهی دستکشی سفید میپوشید و گاهی نه. ترجیح میدادم هم عینک آفتابی به چشم داشته باشد و هم دستکش سفیدش را بپوشد.»[1]
حقیقت این است که مردم نسبت به زندگی افراد مشهور همیشه کنجکاویهای خاصی دارند. زندگی شخصی و روزمرهی این افراد برای بسیاری از مردم جذابیت دارد و آن را دنبال میکنند. مردم دوست دارند بدانند یک بازیگر چطور به موفقیت دست پیدا کرده و به شهرت رسیده است؟ یک فوتبالیست حرفهای در هفته چند ساعت را به انجام تمرینهای گوناگون اختصاص میدهد؟ یک نقاش کار خود را چگونه شروع کرده است؟ و یا یک نویسنده به چه شکل ایدهی اولیهی داستانهای خود را مییابد؟
آنها برای یافتن پاسخ پرسشهای خود راههای مختلفی در پیش رو دارند. بعضی از افراد به سراغ مصاحبههای تلویزیونی میروند و جواب سوالات خود را به این طریق پیدا میکنند. برخی دیگر نشریات کاغذی را دنبال میکنند و صفحههای مجله را برای یافتن پاسخی صادقانه، ورق میزنند. راه دیگری که به احتمال زیاد ما را به هدفمان میرساند، مطالعهی کتابهای زندگینامه است. بعضی از زندگینامهها دربارهی اشخاص مشهور نوشته شدهاند و برخی دیگر اتوبیوگرافی[2] هستند. خواندن این کتابها باعث میشود تا مخاطبان در جریان رشد، زندگی، تلاش، سختیها و... افراد مشهور قرار بگیرند و از تجربیات آنها در زندگی شخصی خود استفاده کنند. مو یان نویسندهای مشهور است. او در کتاب تغییر، داستان زندگی خود را برای خوانندگان این اثر روایت میکند.
مو یان کیست؟
گوان مویه با نام مستعار مو یان در 17 فوریه سال 1955 در شمال شرق گائومی چشم به جهان گشود. او بعد از انقلاب فرهنگی، مجبور به ترک مدرسه شد و برای سالهای طولانی از فضای درس و تحصیل فاصله گرفت. وی بعد از ترک تحصیل، مدتی در مزارع پنبه و کارخانههای مختلف کار کرد و بعد از آن به ارتش رفت و عضوی از گروه بزرگ ارتش آزادیبخش خلق شد. گوان مویه به ادبیات علاقهمند بود و داستان مینوشت. او این داستانها را برای چاپ به مجلات گوناگون میفرستاد. شب بهاری بارانی اولین اثر این نویسنده بود که در مجله بائودینگ[3] به چاپ رسید. او بعد از این اتفاق، تمام وقت خود را بر روی نویسندگی گذاشت. مو یان سالها بعد دوباره به سراغ درس رفت و در سال 1991 موفق به دریافت درجهی کارشناسی ارشد رشتهی ادبیات و هنر از دانشگاه نرمال پکن[4]شد.
وی در حال حاضر، از نویسندگان مطرح چین محسوب میشود. مو یان در زبان چینی به معنای سخن مگو و خاموش باش به کار میرود و گوان مویه با انتخاب این اسم هنری، اعتراض خود را نسبت به فضای خفقانآور چین و سانسور گسترده آثار مختلف نشان داد. خود او نیز از قربانیان فضای بستهی چین بوده و آثارش از تیغ تیز سانسور در امان نبوده است. بسیاری از کتابهای او در چین توقیف شده و فقط به صورت غیرمجاز و در بازارهای سیاه موجود است. مو یان برای نوشتن آثارش از ادبیات حماسی و غنایی کلاسیک چین مانند لبهی آب اثر شی ناییآن، سفر به باختر اثر وو چنگن، تالار سرخ اثر کائو ژوکین و... تأثیر پذیرفته است. وی برای آثار گوناگون خود جوایز متعددی دریافت کرده است. او در سال 2012 برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد. بعد از دریافت این جایزهی مهم، رسانههای مختلف دولتی چین این خبر را پوشش دادند و به مو یان تبریک گفتند. همین مسئله باعث شد تا عدهای او را به بیتعهدی در برابر سایر نویسندگان متهم کنند و وی را نویسندهای دولتی بدانند. از دیگر جوایز او میتوان به جایزهی کریاما در سال 2005، جایزهی فرهنگ آسیایی فوکوکا در سال 2006، جایزهی ادبی آسیا در سال 2007 و... اشاره کرد.
مرگ چوب صندلی، ذرت سرخ، طاقت زندگی و مرگم نیست، دست از این مسخرهبازی بردار، اوستا، گوساله و دونده دو استقامت، تغییر و... از جمله تألیفات موفق او به شمار میآیند. آثار او به زبانهای مختلفی مانند انگلیسی، آلمانی، فارسی، فرانسوی و... ترجمه شدهاند. کتاب تغییر در سال 1399 به همت نشر چشمه منتشر شد. این کتاب را سیمین زرگران ترجمه کرد و در اختیار علاقهمندان قرار داد. نشر آرمان رشد نیز این کتاب را با ترجمه ناصر کوهگیلانی منتشر کرده است.
در کتاب تغییر چه خبر است؟
مو یان در کتاب تغییر سرگذشت خود را برای مخاطبانش تعریف میکند. وی در این اثر به سراغ خاطرات گذشته میرود و اتفاقات اثرگذار در زندگیاش را شرح میدهد. او مرور خاطراتش را از یک روز پاییزی در سال 1969 آغاز کرده است و از مدرسه، همکلاسیها، دلایل ترک تحصیل و روزهای نوجوانی خود، برای خوانندگان اثر صحبت میکند.
«من همیشه بچهی متفاوتی بودم، بدون هیچ شانس و اقبالی؛ بچهای که حتی زرنگیاش هم به ضررش تمام میشد. برای مثال، اگر تلاش میکردم چاپلوسی یکی از معلمانم را بکنم، خیال میکردند که میخواهم به دردسرشان بیندازم. درست خاطرم نیست چند مرتبه مادرم به من گفته" پسرم، تو مثل جغدی هستی که با رسوندن پیغامهای خوب اعتبارش رو از دست داده!" درست میگفت. امکان نداشت هیچکس اتفاقات خوب و درستوحسابی را از چشم من ببیند. اما تا اتفاق بدی میافتاد، همهی انگشتهای اتهام به سوی من بود. مردم میگفتند یاغی هستم، نمیتوانم درست و حسابی فکر کنم و از مدرسه و معلمهایم متنفرم. ممکن نبود بیشتر از این اشتباه کنند! حقیقت این است که من عاشق مدرسه بودم و احترام خاصی هم برای معلمم، لیو دهان گشاد، قائل بودم؛ چون خودم هم از بچگی بهخاطر دهان گشادم کلافه بودم.»[5]
یان از فقر و نداری خانوادهی خود و رنج و سختیهایی که در زمان نوجوانی تحمل کرده، بدون خجالت پرده برمیدارد. او از تجربهی کار در مزارع مختلف و کارخانههای گوناگون حرف میزند و سختیهای این نوع مشاغل را برای خوانندگان کتاب بیان میکند. وی از روزگاری میگوید که به ارتش پیوسته است و باید شرایط دشواری را تحمل کند. مو یان ابتدا از روزهایی مینویسد که همه چیز برخلاف تصوراتش پیش میرود و چالشهای مختلفی سر راهش قرار دارد و بعد به سراغ روزگاری میرود که شادی در دلش خانه کرده و به اهدافش رسیده است. وی همیشه آرزو داشت تا روزی نویسندهی محبوب و معروفی شود. سرنوشت باعث شد تا او با تلاش و کوشش مداوم به این خواستهی خود دست پیدا کند. مسیر مو یان از روزگار گمنامی در سالهای دور تا رسیدن به شهرت امروز، موضوع این کتاب جذاب و خواندنی است.
سبک کلی کتاب تغییر
تغییر اثری غیرداستانی است که از زبان اول شخص روایت میشود. این کتاب 8 فصل اصلی دارد. در انتهای کتاب بخشی به عنوان نام نامه وجود دارد که در آن کلمات نامأنوس توضیح داده شده است. رگههایی از طنز در تغییر دیده میشود و این مسئله باعث شده تا با لحنی شیرین و روایتی خواندنی روبهرو باشیم. زمان در این اثر به صورت خطی استفاده شده است و ما از کودکی نویسنده با او همراه میشویم و تا روزهای بزرگسالی پیش میرویم. البته باید به این نکته اشاره کرد که مو یان در کتاب تغییر تنها به روایت بخشی از زندگی خود میپردازد. نویسنده برای روایت خاطرات خود، از عنصر توصیف به بهترین شکل بهره میبرد و برای فضاسازی، از ارائهی جزئیات مختلف استفاده میکند. همین مسئله باعث میشود که مخاطبان خودشان را از فضای روایت دور نبینند و با یان همراه شوند. ما همراه یان به مسابقات پینگپونگ نگاه میکنیم، در مزارع گوناگون مشغول به کار میشویم، با او سوار کامیون میشویم و برای اولین بار به پکن سفر میکنیم و با همکلاسیهای قدیمی تجدید دیدار میکنیم.
مو یان در بسیاری از بخشهای کتاب ضمن بیان خاطرات، با مخاطب خود به صورت مستقیم صحبت میکند و او را مورد خطاب قرار میدهد. او سوالات ذهنی خوانندگان کتاب را پیشبینی میکند و به پرسشهای آنان در خلال روایت پاسخ میدهد تا مخاطبان دچار سردرگمی نشوند. او در طول کتاب، به تغییرات مختلف تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در چین اشارههای گذرایی دارد. وی نسبت به مشکلات طبقات ضعیف جامعه مانند کارگران، کشاورزان و... بیتفاوت نیست و در کتاب خود از مشکلات مربوط آنان صحبت میکند.
کتاب تغییر یان حجم زیادی ندارد؛ اما به شدت گیرا و جذاب است. اگر از خواندن زندگینامه افراد مشهور لذت میبرید و یا به قلم مو یان علاقه دارید، خواندن این اثر را بههیچوجه از دست ندهید.
[1]- (یان، 1398؛ 15و16)
[2]- شرححالی که خود شخص بنویسد. (عمید، 1363: 99)
[3]- Baoding
[4]- Beijing Normal University
[5]- (یان، 1398؛ 7و8)