ورود به آوانگارد

آقای نویسنده در آینه‌ی جلال آریان

اسماعیل فصیح: مروری بر زندگی و آثار

فاطمه آل آقا
سه شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳

اسماعیل فصیح از جمله نویسندگان معاصر ایرانی است که برای مخاطبانش آثار جذابی خلق کرده است. او برای داستان‌هایش فضا‌های بی‌نظیری می‌آفریند و با مهارت بالایی که دارد، خوانندگان را تا انتهای کتاب به دنبال خود می‌کشاند. وی در به تصویر کشیدن احساسات انسانی استاد است و خیلی‌خوب احساسات متضاد مانند غم و شادی، امید و ناامیدی، آرامش و ترس و... را در کنار هم ترسیم می‌کند.

« صبح، گرچه برف بند آمده، اما هوای تبریز سرد و یخبندان است و لرزه به مغز استخوان می‌اندازد. خیابان‌ها برف پوشیده و یخزده است. برادر زاون زود می‌آید و ما بعد از ناشتا و قبل از اینکه آفتاب بزند، حرکت می‌کنیم؛ تا به تاریکی و ترافیک اتوبان‌های شب در تهران بر نخوریم. اسمش نوریک و به قول خودش یک راننده‌ی نیم حرفه‌ای است. هم در یک گاراژ مکانیکی کار می‌کند هم بطور نیمه وقت برای یک آژانس تاکسی. جوان بیست و هفت هشت ساله و ریزه‌ای به نظر می‌آید، اما پیکانش خوب و قبراق است، با یخ‌شکن‌های نو، بخاری خوب و سی لیتر بنزین زاپاس. زن و یک بچه‌ی کوچکش را هم آورده و آن‌ها را روی صندلی جلوی کنار خودش نشانده، که به زودی بچه به خواهش آنجلا می‌آید عقب پهلوی او، تا جلوی دست نوریک هم گرفته نشود. دخترک سه ساله‌ی قشنگی است به اسم ماریا، و آنجلا فوری عاشق او می‌شود و همه‌ چیز ظاهرا روبه‌راه است. نوریک جاده‌ی کمربندی طرف جنوب را می‌آید و بالاخره از جلوی ترمینال وارد جاده‌ی میانه_تهران می‌شود، که در پنج شش کیلومتری آن، صف‌های بسیار طویلی از کامیون و اتوبوس و مینی‌بوس و وانت منتظر سوخت کنار پمپ بنزین‌ها صف کشیده‌اند. بزودی توی جاده‌ی میانه هستیم و من چشمم به کنار جاده است و منتظر گذشتن از محل پاسگاه پلیس و ایست بازرسی پاسداران، و غیره. ولی فقط پلیس راه است، آن هم برای اتوبوس‌ها، بنابراین به خیر می‌گذرد. برعکس دیروز، امروز آسمان باز و روشن و آفتابی است و جاده به علت ترافیک زیاد نسبتا خشک. خورشید تمام دشت برف پوشیده را چون بستری از کریستال زرق و برق می‌دهد. به آنجلا نگاه می‌کنم که با ماریا دل داده و قلوه گرفته است، و ظاهرا تمرین فارسی می‌کند.»[1]

همه‌ی نویسنده‌ها برای نوشتن داستان‌های خود نیاز به خلق شخصیت‌های گوناگون دارند. بنابراین شخصیت‌پردازی به شیوه‌ی صحیح برای نویسندگان هنری ارزشمند و مهارتی مهم تلقی می‌شود.

شخصیت‌هایی که در داستان‌ها‌ و رمان‌ها زندگی می‌کنند، باید قابل باور باشند. نویسنده باید به گونه‌ای به سراغ ساختن شخصیت‌های داستان خود برود، که مخاطبان بتوانند به طور کامل، تمام رفتارها و خصوصیات آن‌ها را بپذیرند. خصوصیات فردی و رفتاری شخصیت‌ها آن‌ها را در ذهن مخاطبان زنده نگه نمی‌دارد؛ بلکه شیوه‌ی شخصیت‌پردازی قوی خالق اثر است که یک شخصیت داستانی را جاودانه می‌کند. این کار به‌هیچ‌وجه آسان و ساده نیست و به تمرین زیادی نیاز دارد؛ اما اگر نویسنده‌ای موفق شود یک کارکتر اثرگذار خلق کند، این امکان وجود دارد که آن را برای مدت‌ها زنده نگه دارد و از حضورش در داستان‌های متعدد بهره ببرد. اسماعیل فصیح یکی از نویسندگان معروف ایرانی است که توانسته شخصیتی جذاب خلق کند. این شخصیت به شدت باورپذیر است و در بسیاری از رمان‌های او نقش‌آفرینی می‌کند.

اسماعیل فصیح که بود؟

اسماعیل فصیح در 2 اسفند سال 1313 در محله درخونگاه تهران چشم به جهان گشود. پدر اسماعیل، ارباب حسن نام داشت و از کاسبان مطرح محله‌ی چهارراه گلوبندک محسوب می‌شد. روزگار از همان کودکی بر اسماعیل سخت گرفت و او در دو سالگی طعم تلخ یتیمی را چشید و ناچار شد تا باقی روزهای عمر خود را بدون نگاه نوازشگر پدر سپری کند. او در سال 1320 به دبستان عنصری رفت و در آن‌جا به تحصیل مشغول شد. وی بعد از آن به دبیرستان رهنما قدم گذاشت و در سال 1332 مدرک دیپلم خود را در رشته‌ی طبیعی، از همین مدرسه دریافت کرد.

کمی بعد از گرفتن دیپلم، اسماعیل به فکر مهاجرت افتاد. او در سال 1335 از ایران به ترکیه رفت و بعد از آن راهی فرانسه شد و در نهایت خودش را به آمریکا رساند. وی در شهر بووزمن اقامت گزید و بعد برای ادامه‌ی تحصیل، دانشگاه مونتانا را انتخاب کرد و در رشته‌ی شیمی مشغول به تحصیل شد و تا مقطع کارشناسی درس خود را ادامه داد. اسماعیل فصیح بعد از پایان درس، تصمیم گرفت برای زندگی به شهر دیگری برود. او به سانفرانسیکو رفت و در آنجا با دختری نروژی به نام آنابل کمبل آشنا شد. پس‌ از مدتی این دو نفر به یکدیگر علاقه‌مند شدند و تصمیم گرفتند باقی روزهای عمرشان را باهم بگذرانند. عمر خوشی فصیح خیلی طولانی نبود و روزگار دوباره بر او سخت گرفت. اسماعیل فصیح منتظر تولد اولین فرزند خود بود؛ اما بار دیگر عزادار شد. او همسر و فرزندش را در یک روز از دست داد. این تجربه‌ی تلخ در روحیه‌ی فصیح بسیار اثر گذاشت و بعد از این اتفاق ناگوار، وی سانفرانسیسکو را برای همیشه ترک کرد. او سعی داشت تا خود را با درس‌خواندن سرگرم کند، پس دوباره در دانشگاه مونتانا مشغول به تحصیل شد. وی این‌بار به‌سراغ ادبیات انگلیسی رفت. فصیح کمی بعد دانشگاه خود را عوض کرد و برای تحصیل به دانشگاه میشیگان رفت و برای مدتی در آن‌جا درس خواند؛ اما ناگهان تصمیمش عوض شد و درسش را در مقطع کارشناسی ارشد نیمه‌تمام گذاشت و برای همیشه به ایران بازگشت. زمانی که فصیح در خارج از ایران درس می‌خواند، با ارنست همینگوی دیدار کرد و از او درس‌های بسیاری آموخت. وی از گذشته به ادبیات علاقه‌ داشت و همین مسئله باعث شد در مسابقات مختلف ادبی شرکت کند و به‌شکل جدی‌تر به این مقوله بپردازد. او کم‌کم به سراغ نوشتن داستان و رمان رفت و آثار بی‌نظیری خلق کرد.

بعد از برگشت به ایران، اسماعیل فصیح کارش را در انتشارات فرانکلین شروع کرد و کمی بعد به استخدام شرکت ملی نفت ایران درآمد و در بخش آموزش، مشغول به کار شد و برای بار دوم ازدواج کرد. با شروع جنگ، فصیح در 47 سالگی با مدرک استادیاری زبان انگلیسی به روزهای بازنشستگی رسید و بعد از آن، تمام وقت خود را به دنیای ادبیات اختصاص داد.  فصیح برای نوشتن آثارش از بزرگان ادبیات ایران مانند محمدعلی جمال‌زاده، بزرگ علوی و احمد محمود، تاثیر گرفته است.

آثار فصیح به طور کلی زبانی ساده و روان دارند. او بیشتر آثار خود را در فضای شهری ترسیم می‌کند و در آن‌ها به تاثیر محیط و جبر جغرافیایی اشاره‌هایی دارد. اسماعیل، مناسبات طبقه‌های متوسط در سطح اجتماع را به‌خوبی برای خوانندگان خود به تصویر کشیده است. او هم‌چنین برای نوشتن رمان‌های خود، از تجربه‌های زیسته‌اش بسیار بهره برده است. اشاره به حوادث تاریخی، سیاسی، اجتماعی، انقلاب، جنگ، مهاجرت و... از جمله موضوعاتی هستند که در آثار وی دیده می‌شوند. او علاوه بر نوشتن داستان، در ترجمه آثار غربی هم دستی بر آتش داشت.خواهر کوچیکه، رستم‌نامه، ماندن در وضعیت آخر، خودشناسی به روش یونگ، وضعیت آخر و... از جمله ترجمه‌های اسماعیل فصیح هستند و شراب خام، ثریا در اغما، دل‌کور، زمستان 62، نامه‌ای به دنیا، شهباز و جغدان، تلخکام و... جزو آثار داستانی او محسوب می‌شوند. وی در نهایت در 25 تیر سال 1388 به دلیل مشکلات عروق مغزی، چشم از جهان فروبست و با این دنیای بی‌وفا خداحافظی کرد.

آثار اسماعیل فصیح

کتاب شراب خام

شراب خام اولین اثر اسماعیل فصیح است. این کتاب در سال 1345 منتشر شد. فصیح در این کتاب شخصیتی جذاب خلق می‌کند. شخصیتی که برای مخاطبان قابل باور است و خوانندگان از حضورش در طول داستان لذت می‌برند. این شخصیت جلال آریان نام دارد و فصیح بعدها در سایر آثارش هم از آن استفاده می‌کند. جلال آریان از لحاظ شغلی، اخلاقی، رفتاری و... شباهت‌های زیادی با شخصیت خود فصیح دارد. او در این کتاب به سراغ داستان زندگی جلال آریان می‌رود. جلال به‌‌تازگی از خارج به ایران برگشته است و در اداره‌ای مشغول به کار است. او ضمن مراقبت از یوسف، برادر بیمارش در بیمارستان، به کارهای اداره رسیدگی می‌کند و با دوست خود، ناصر تجدد، معاشرت دارد. زندگی با ضرب‌آهنگی آرام در جریان است که ناگهان جلال، درگیر یک پرونده‌ی جنایی می‌شود. او از طرف اداره مأمور می‌شود تا به جنوب سفر کند و راز استعفای کارمندی به نام مهین را کشف کند.

کشف این راز و رو‌به‌رو شدن آریان با اتفاقات و ماجراهای عجیب دیگر که در طول رمان اتفاق می‌افتد، داستان این رمان را تشکیل می‌دهد. فصیح در این کتاب یک زندگی شهری را توصیف می‌کند و با نشان دادن شخصیت جلال، یوسف، ناصر و... به دنبال این است تا گوشه‌ای از طرز فکر و سبک زندگی جوانان آن روزگار را برای مخاطبان خود به تصویر بکشد. فرانکلین، البرز، پیکان، آسیم و ذهن ‌آویز از جمله نشرهایی هستند که این کتاب را از گذشته تا به امروز در اختیار علاقه‌مندان قرار داده‌اند.

شراب خام

نویسنده: اسماعیل فصیح ناشر: ذهن آویز قطع: شمیز,رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: 110,000 تومان

کتاب ثریا در اغما

ثریا در اغما در سال 1362 منتشر شد. داستان این رمان در زمان جنگ اتفاق می‌افتد. برادرزاده‌ی جلال آریان، ثریا نام دارد. او در پاریس زندگی می‌کند و به سبب یک حادثه، به اغما رفته است. جلال برای دیدن و مراقبت از ثریا به پاریس سفر می‌کند. او در آن‌جا متوجه می‌شود که هیچ‌کس نمی‌تواند به ثریا کمک کند و برای درمان او، به یک معجزه نیاز است. آریان در آن‌جا با گروهی از روشنفکران ایرانی آشنا می‌شود که کشور را قبل از انقلاب یا در زمان شروع جنگ ترک کرده‌اند. او به شدت احساس سردرگمی می‌کند و بر سر یک دو راهی بزرگ قرار گرفته است. از طرفی دلش برای برادرزاده‌ی بیمارش می‌سوزد و از طرفی دیگر احساس می‌کند نباید کشور خود را در این برهه‌ی حساس تنها بگذارد. نوع برخورد جلال با این افکار و در نهایت عکس‌العمل و تصمیم او، داستان این کتاب را شکل می‌دهد.

فصیح در این کتاب دغدغه‌های قشر روشنفکر مقیم خارج را برای مخاطبان خود بیان می‌کند و سختی‌های مهاجرت، مشکلات دوری از وطن، احساس سردرگمی و... را خیلی خوب برای خوانندگان خود توضیح می‌دهد. او در این کتاب در قالب نماد و استعاره بسیاری از حرف‌های خود را به گوش مخاطبان خود می‌رساند. از ثریا در اغما بسیار استقبال شد و جزو یکی از آثار پرفروش اسماعیل فصیح به شمار می‌رود. این کتاب به زبان انگلیسی و عربی هم ترجمه شده است.

ثریا در اغما

نویسنده: اسماعیل فصیح ناشر: ذهن آویز قطع: شمیز, رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: ناموجود

کتاب دل کور

رمان دل کور یکی از مشهورترین آثار اسماعیل فصیح است. این اثر  در سال 1352 منتشر شد. فصیح در این کتاب به سراغ داستان زندگی خانواده‌ی آریان رفته است. آن‌ها در محله‌ی قدیمی درخونگاه زندگی می‌کنند. حسن آریان، از مغازه‌داران خوش‌نام محل است و خانواده‌ی پر جمعیتی دارد. کوچک‌ترین پسر خانواده، صادق نام دارد. شبی از شب‌ها، صادق در جریان خبر مرگ بزرگ‌ترین برادرش، مختار، قرار می‌گیرد. صادق بعد از شنیدن این خبر در بین احساسات مختلف مانند سردرگمی، غم، ناراحتی، شادی، عذاب وجدان، تنفر و... دست و پا می‌زند.

در طول کتاب با صادق همراه می‌‌شویم و درباره‌ی سرگذشت هر کدام از اعضای خانواده‌‌ی آریان اطلاعات خوبی به دست می‌آوریم. این کتاب را سوم شخص روایت می‌کند و داستان به دو بخش کلی تقسیم شده است. بخش اول به کودکی صادق مربوط می‌شود و در بخش دوم به سراغ روزگار جوانی او می‌رویم و خاطرات و اتفاقات مختلف را از دید او می‌بینیم. فصیح در رمان دل کور به رویدادهای تاریخی هم اشاره‌هایی داشته و همین مسئله باعث کشش بیشتر داستان شده است.

کتاب زمستان 62

فصیح در کتاب زمستان 62 روزگاری را به تصویر کشیده که مردم درگیر جنگ هستند. او مفاهیمی مانند ترس و دلشوره، اندوه، تشویش، رنج، مشکلات ناشی از جنگ، فقر، دلیری رزمندگان و... را به خوانندگان خود نشان می‌دهد. در این کتاب برای بار دیگر با جلال آریان همسفر می‌شویم. او حالا بازنشسته شده است و به دنبال یافتن پسر مستخدم خود، ادریس، راهی جنوب کشور و مناطق جنگی می‌شود. وی در بین راه با دکتر فرجام آشنایی پیدا می‌کند و آن‌ها در ادامه‌ی مسیر با یکدیگر همسفر می‌شوند. اتفاقات مختلفی برای دکتر فرجام و جلال در این سفر پیش می‌آید و همین ماجراها داستان اصلی این کتاب را شکل می‌دهد. این رمان برای اولین بار در سال 1364 منتشر شد و فصیح در آن حادثه‌ای تلخ و تراژیک را روایت می‌کند و با استفاده از عنصر عشق و محبت، فضایی جذاب و اثرگذار به وجود می‌آورد.

زمستان ۶۲

نویسنده: اسماعیل فصیح ناشر: ذهن آویز قطع: شمیز,رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: ناموجود

کتاب نامه‌‌ای به دنیا

فصیح در کتاب نامه‌ای به دنیا روایتگر داستان زندگی زنی به نام آنجلا است. آنجلا زنی است که همسری ایرانی داشته و مدتی در ایران زندگی کرده است؛ اما بعد از فوت همسر خود مجبور می‌شود ایران را ترک کند و خانواده‌ی شوهرش به او اجازه نمی‌دهند تا نوه‌شان را با خود به خارج ببرد. حالا جنگ شروع شده است و آنجلا مانند همه‌ی مادران، نگران فرزند خود است. او به ایران می‌آید تا پسرش را برای همیشه از ایران ببرد و او را از جنگ و درگیری دور کند. نویسنده در این کتاب خیلی‌خوب احساسات مادرانه، قوانین نابرابر کشور، مشکلات یک زن تنها و... را به تصویر می‌کشد.

کتاب خواهر کوچیکه

کتاب خواهر کوچیکه نوشته‌ی ریموند چندلر برای اولین‌بار در سال 1949 منتشر شد. چندلر در این رمان پلیسی، یک داستان عجیب را روایت می‌کند. فلیپ مارلو کارآگاه خصوصی بسیار مشهوری است. روزی دختری به دفتر کار او مراجعه می‌کند و از مارلو تقاضا دارد برادر مفقودش، اروین، را بیابد. اروین برای یافتن کار به کالیفرنیا آمده بود؛ اما حالا مدت‌هاست از کار اخراج شده و محل زندگی خود را ترک کرده است. فلیپ مارلو پرونده‌ی پسر گمشده را قبول می‌کند و این تازه شروع ماجراهای عجیب و اتفاقات مختلفی است که بر سر راه این کارآگاه خصوصی قرار می‌گیرد. در سال 1969 از این اثر معمایی، فیلمی جذاب به نام مارلو ساخته شد. اسماعیل فصیح این رمان خواندنی را در سال 1376 ترجمه کرده و در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است. او از ترجمه‌ی آزاد بهره برده و اثری خواندنی از خود به یادگار گذاشته است.

کتاب رستم‌نامه

کتاب شاهنامه شاهکار حکیم فردوسی در سراسر جهان طرفداران زیادی دارد. کتاب رستم‌نامه اثر پروفسور ای.ام.ویلموت_باکستون است. نویسنده در این اثر تلاش کرده برداشت‌های خود را از داستان‌های حماسی و اساطیری شاهنامه مانند رستم و سهراب، هفت‌ خان رستم، ماجراهای گشتاسب، بیژن و منیژه و... به‌صورت نثر درآورد و ضمن بیان برداشت‌های خود از این قصه‌ها، آن را با زبانی بسیار ساده در اختیار مخاطبان قرار داد. او در طول این بازآفرینی از اشعار فردوسی نیز بهره برده و از نقاشی‌های مرتبط با داستان‌ها استفاده کرده است. کتاب 21 بخش مختلف دارد و فهم داستان‌های شاهنامه را برای نوآموزان تسهیل می‌کند. کتاب رستم‌نامه در سال 1373 به‌همت نشر البرز و با ترجمه‌ی خواندنی اسماعیل فصیح منتشر شد.

اسماعیل فصیح

[1]- (فصیح، 1379: 95و96)