کتاب خواندن مانند یک سفر است که ممکن است آموزشی، تفریحی، کاری، سیاسی و.. باشد. ما اهداف گوناگونی برای کتابخوانی داریم که هر کدام در جای خود میتوانند مثبت واقع شوند. یکی از بهترین هدفهایی که میتوان برای کتابخوانی برشمرد خواندن کتاب به قصد مطالعهی فلسفه است. فلسفه به شکل عینی، محسوس و تجربی در زندگی روزمرهی ما به چشم نمیآید. این نکته باعث میشود که جایگاه فلسفه را در زندگی خود ناچیز بدانیم و خواندن کتاب در موضوعات دیگر را به آن ترجیح دهیم. یوستین گردر نویسنده نروژی با کتاب خود به نام راز فال ورق شما را از اهمیت فلسفه آگاه میکند. خواندن این کتاب که به شکل داستانی نوشته شده است، خستگی یک روز سخت کاری و یا درسی را از تن شما بیرون میکند. با کلام مسحورکنندهی نویسنده یک سفر عمیق به درون خود خواهید داشت که در آن خبری از داد و قالها و زرق و برقهای بیاهمیت زندگی نیست و در جهت دوستی با خود و سرشت خود حرکت میکنید. افراد بسیاری هستند که معتقدند پس از خواندن این کتاب به خود و جهان اطراف خود بهتر مینگرند و خواندن فلسفه جزو ضروریات مطالعهی آنها شده است. کتاب یاد شده در سال 1990 منتشر شده و به بیشتر زبانهای زنده دنیا یافت میشود. گرچه ماهیت این رمان فلسفی است؛ اما نگارش شیوا و روان آن و همچنین بیان جذاب یوستین گردر مطالعهی رمان را لذتبخش کرده و در هر نقطه با جملاتی ساده؛ اما عمیق قصد غافلگیر کردن شما را دارد. نویسنده مطالعهی فلسفه را چیزی بیش از ادعاهای به ظاهر روشنفکرانه و جملات پیچیده میداند. ممکن است هزاران نفر برداشت های متفاوتی از این کتاب باشند و این دقیقا هدف نویسنده از نوشتن این کتاب است؛ اینکه خودتان فکر کنید و جواب را نه از روی جواب دیگران، بلکه از درون خودتان پیدا کنید. او در این کتاب عطش فلسفه خوانی را در جانتان مینشاند به طوریکه حتی اگر علاقمند به این ژانر نباشید ممکن است در بیعلاقگی خود تجدید نظر کنید.
خلاصهی کتاب راز فال ورق
داستان راز فال ورق دربارهی پسری به نام هانس توماس است. مادر هانس توماس زنی است که همواره رویای مدل شدن را در سر داشته است و همسرش و هانس را هنگامی که پسری کوچک بود ترک میکند. جای خالی مادر همواره در ذهن و زندگی پسرک و همچنین پدر حس میشد. آنها پس از مدتها به طور اتفاقی با دیدن عکسی در یک مجله متوجه میشوند که مادر خانواده به مدل شده و تصمیم میگیرند با وسیلهی ماشینشان به جست و جوی او بروند؛ اما خبر ندارند که این سفر تبدیل به یکی از عجیبترین سفرهایی میشود که یک فرد میتواند تجربه کند. توماس هانس در این سفر عجایبی از جهان را متوجه میشود و آرزو میکند هر انسانی بتواند حقیقت خود و حقیقت جهان را درک کند. هانس در پی اتفاقاتی با یک کوتوله هم صحبت شده و کوتوله به او یک ذرهبین میدهد. داستان کم کم رنگ و بوی جادو و فانتزی میگیرد تا اینکه از طریقی کلوچههایی به دست پسرک میرسد. هانس با تعجب یک کتاب کوچک در کوچهها پیدا میکند و درمییابد که ذرهبین حتما برای خواندن این کتاب است. او شروع به خواندن این کتاب عجیب میکند و جادو و هیجان داستان به اوج میرسد. پس از آن یک داستان موازی با داستان هانس و پدرش شکل میگیرد که روایت خواندههای او از کتاب است. پسرک باهوش و کنجکاو است و خواندههای خود از کتاب را مورد پرسش قرار میدهد و گفت و گوهایی جذاب بین او و پدر شکل میگیرد که به عمق داستان میافزاید. در پایان کتاب دو داستان به یک نقطهی تلاقی میرسند که باعث میشود قطعههای آخر پازل نیز حل شود و خواننده با یک پایان قوی مواجه شود. یوستین گردر در این کتاب حقیقتهای زندگی را به شکلی دلنشین بر جان خواننده مینشاند و طعم فلسفه نیز به آنان میچشاند.
بیوگرافی یوستین گردر
معلمهای فلسفه در مدرسه چندان معلمهای محبوبی نیستند و فلسفه تنها برای افراد کمی جذاب به نظر میرسد. یوستین گردر یک معلم فلسفه است و نشان داد که فلسفه میتواند چقدر شیرین باشد و بسیار تأثیرگذار عمل کرد. وی با آثارش پای فلسفه را حتی به زندگی کودکان و نوجوانان نیز باز کرد، با وجود او و آموزشهای فلسفی و فرهنگسازیاش سر کلاس فلسفه نشستن چندان خستهکننده به نظر نمیرسد. او متولد 8 اوت 1952 است و اکنون 69 سال دارد. رشتهی تحصیلی یوستین گردر فلسفه، الهیات و ادبیات است که جهان بینیاش را به شدت تغییر داد. وی اهل نروژ است و از بزرگترین هدفهایش گنجاندن فلسفه در زندگی کودکان و نوجوانان است. از نظر او هرچه بیشتر با فلسفه و افکار بزرگان گذشته و معاصر انس بگیریم زندگی بهتری خواهیم داشت و به معنای واقعی زندگی خواهیم کرد. وی در ابتدا تنها به تدریس فلسفه پرداخت؛ اما پس از مدتی تصمیم گرفت نه تنها کودکان و نوجوانان کشورش بلکه کل جهان را با فلسفه آشنا کند. از دههی هشتاد میلادی شروع به انتشار آثار کودکانهاش کرد و کتاب راز فال ورق را نیز در سال 1990 به انتشار رساند. پس از اینکه کتابهایش در نروژ به موفقیت رسید به فکر نوشتن کتابی افتاد که باعث شد نویسندهای مشهورتر از قبل شود. او دریافت که یک منبع کامل و ساده برای شرح فلسفه به شکل جذاب وجود ندارد؛ حتی اگر وجود دارد برای همه نمیتواند مناسب باشد و کودکان و نوجوانان نمیتوانند با آن ارتباط بگیرند. بنابراین به این فکر افتاد که یک کتاب داستانی دربارهی تاریخ فلسفه به شکل خلاصه؛ اما کامل بنویسد. او نام کتابش را دنیای سوفی گذاشت. این کتاب به حدی از موفقیت و محبوبیت رسید که اکنون منبعی موثق برای افرادی است که تصمیم دارند مطالعهی فلسفه را شروع کنند. بسیاری از خوانندگان اقرار کردهاند که زندگیشان پس از خواندن کتابهای او تغییر کرده و سعی میکنند مانند یک کودک کنجکاو به خود و جهان پیرامون خود بنگرند. از آثار او میتوان به کتاب دنیای سوفی، زندگی کوتاه است، سلام کسی اینجا نیست، کتابخانهی جادویی بیبی بوکنز، دختر پرتقالی، قصری در پیرنه، دختر رهبر سیرک، قصر قورباغهها و قورباغهی زرد اشاره کرد. بیشتر این کتابها به فارسی ترجمه شدهاند و در ایران نیز طرفداران زیادی دارند.
یوستین گردر با زنی به نام سیری دانوینگ ازدواج کرده و دو فرزند دارد. همسر او نقش زیادی در شکل گیری شخصیت گردر و زندگی کاریاش دارد و به نوعی با یکدیگر همکاری دارند. یوستین گردر که به مدت ده سال به دانش آموزان تدریس میکرد پس از روی آوردن به نویسندگی معلمی را رها کرد و به شکل تمام وقت به این شغل میپردازد و در اسلو ساکن است. او و همسرش فعالیتهای خیرطلبانهای نیز در راستای طبیعت و توسعه و رویدادهای اجتماعی انجام میدهند. آنها هرساله یک جایزهی بین المللی به نام جایزهی سوفی را به یک نفر اهدا میکنند که در راستای طبیعت و توسعه قدم بر میدارد و مبلغ 77 هزار پوند به او هدیه میدهند. گرچه این جایزه و هدیه تمام مشکلات را حل نمیکند؛ اما میتواند مشوقی کارساز برای جلوگیری از آسیبهایی باشد که انسانها دانسته و ندانسته به طبیعت وارد کردهاند. نویسنده جوایز زیادی را نیز توانسته از آن خودش کند. از جمله جوایز او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- جایزه ادبیات نسل جوان آلمان (برای کتاب دنیای سوفی)
- جایزه ویلی برانت در اسلو
- مدرک افتخاری در کالج ترینیتی
- جایزه سال منتقدان ادبیات نروژی برای بهترین اثر ادبیات کودکان و نوجوانان
کتاب راز فال ورق چه مزیتی نسبت به دیگر کتابهای فلسفی دارد؟
در دنیای امروز به خاطر تنوع فراوان کتابها در هر سبک، باید برای انتخاب وخرید کتاب تحقیق کرد و از کیفیت و برتری آن مطمئن شد. در پاسخ به این سوال که انتخاب کتاب راز فال ورق چه مزیتی نسبت به انتخاب دیگر کتابهای فلسفی دارد می توان به چند مورد اشاره کرد:
داستان ساده و روان
ممکن است کتاب های بسیار خوبی در زمینهی فلسفه وجود داشته باشد و این موضوع را نمیتوان کتمان کرد؛ اما باید در نظر داشت که کتابهای فلسفی سطح بندی دارند و یک کتاب نمی تواند برای همه مناسب باشد. از سمت دیگر گاهی یک کتاب فلسفی برگرفته از یک مکتب فلسفی و یا عقاید چندین فیلسوف است که شاید برای هر فردی چندان جذاب به نظر نیاید. برخی دوست دارند کتابی مطالعه کنند که یک جمع بندی و کلی گویی فلسفی در آن وجود داشته باشد، نثر روانی داشته باشد و نیاز به پیش زمینه و آشنایی با مکاتب فلسفی خاصی نباشد. اگر چنین فردی هستید این کتاب میتواند کاملا برای شما مناسب باشد. برای فهم آن نیاز به زمینهی خاصی ندارید و یک جمع بندی و کلی گویی فلسفی در آن نهفته است.
استدلالها و توصیفات جذاب کتاب
جذابیت یک کتاب فلسفی به استدلالهای عمیق و درستی است که نویسنده یا فیلسوف ارائه میدهد. این استدلالها میتواند در زندگی به کار ما بیاید. استدلالهای فلسفی فکر را تقویت می کند و یک ورزش مفید برای مغز است . تصمیمات شما در زندگی روزمره به قوهی استدلال و تفکر شما بستگی دارد و هر چقدر که این قوه قویتر باشد دستاوردهای بیشتری در زندگی خواهید داشت. توصیفات نویسنده نیز مکملی مناسب برای استدلالهایش شده است به گونهای که به نحو احسن در ذهن میماند. همچنین با توصیفات قوی میتوان ارتباط عمیقتری با داستان گرفت و خود را در فضای داستان حس میکنید.
خلاقیت و دید متفاوت نویسنده
یوستین گردر نویسندهای است که تلاش میکند به پدیدهها از زاویهای دیگر نگاه کند. به عقیدهی او باید به جهان مانند کودکی نگاه کرد که شگفتی در چشمانش دیده میشود و همه چیز برایش تازگی دارد. این شگفتی و تازگی در نوشتهی نویسنده کاملا مشهود است و باعث جذابتر شدن کتاب شده است. شخصیت پردازی داستان هم قوی و به جا است.
گفت و گوهای هوشمندانه
بخش اعظم این کتاب را گفت و گوها شکل میدهد. گفت و گوهایی که انسان را به عمق قلب و ذهنش میکشد و از هیاهوی بیهودهی زندگی دور میکند. گفت و گوهایی در کتاب دیده میشود که بامعنی هستند. نویسنده از استفادهی بی جای کلمات و گفت و گوهای بی معنی دوری کرده و مکالمات ساده و هوشمندانه هستند. این ویژگی باعث میشود که حوصلهی خواننده سر نرود و با اشتیاق خواندن داستان را ادامه دهد. نکتهی دیگر آنکه بیان مفاهیم فلسفی در قالب مکالمات میتواند موثرتر عمل کند و بر ذهن بنشیند.
ترجمهی کتاب راز فال ورق
ترجمه یک اثر فلسفی ممکن است کمی سخت باشد چون مترجم باید تمام و کمال و بدون هیچ تغییراتی منظور اصلی نویسنده را برساند و با کوچکترین اشتباهی، حتی ممکن است داستان بی معنی شود. از کتاب راز فال ورق ترجمههای بسیار خوبی به دست مترجمانی چون عباس مخبر (نشر مرکز) ، فوزیه دشتی (انتشارات پویا) و مهرداد بازیاری (انتشارات هرمس) ترجمه شده است. با اینکه تمام این ترجمهها خوب و قابل قبولاند؛ اما ترجمهی عباس مخبر از برترین ترجمههای این کتاب به شمار میرود.
راز فال ورق | نشر هرمس, هوپا
نویسنده: یوستین گردر ناشر: هرمس,هوپا قطع: شمیز,رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: 57,000 تومانراز فال ورق | نشر مرکز
نویسنده: یوستین گردر ناشر: مرکز قطع: شمیز,رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: 195,000 تومانقسمتهایی از کتاب راز فال ورق
« در آن لحظه به فکرم رسید که اگر آن بچهی کوچک زبان داشت و حرف میزد، حرفش میتوانست این باشد که جهان چقدر شگفت انگیز است. آن قدر چیز سرم میشد که به آن مادر جوان به خاطر بچهای که به دنیا آورده بود تبریک بگویم. اما در واقع کسی که باید به او تبریک میگفتم آن بچه بود. آدم باید روی هر شهروندی که به دنیا میآید خم شود و بگوید: خوش آمدی به دنیا، دوست کوچک من، خیلی خیلی خوش شانسی که در اینجا هستی.» (گردر ١٩٩٠: ١٧١)
« ما برای لحظهای زودگذر بخشی از یک دسته رمنده و از جا در رفتهایم. در اطراف و اکناف زمین چنان روانیم که انگار این وضعیت کاملا بدیهی است. دیدی که مورچه چگونه میخزید در آکروپلیس بالا میرفت؟ اما همهچیز از میان خواهد رفت، نابود خواهد شد و جای آن را دستههای تازهای خواهد گرفت. چون مردم همواره در صف ایستادهاند. صورتها و نقابها میآیند و میروند و مدام افکار تازه مطرح میشود. مضمون ها هرگز تکرار نمیشوند و هیچ ترکیبی دوباره رخ نمیدهد. هیچ چیز پیچیدهتر و ارزشمندتر از انسان نیست؛ اما با آن مانند آشغال رفتار شده است.»(گردر ١٩٩٠ : ١٢٧)
« باد زمان بر ما میوزد و هم ما را میبرد و هم خود ما است و و سپس دوباره بر زمین میزند. ما با افسونی بر زمین می آییم و با حقه خارج میشویم. همواره چیزی در انتظار آن که جای ما را بگیرد وجود دارد و سرشته میشود. چون ما روی زمین سفت نایستادهایم، حتی روی ماسه هم نایستاده ایم، ما خود ماسهایم.» ( گردر ١٩٩٠ : ١٢۶)