ورود به آوانگارد

روایت‌شناسی و زندگی روزمره

مروری بر کتاب سواد روایت نوشته‌ی اچ. پورتر ابوت

طهماسب مهدوی
دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳

«روایت همه‌جا هست، درست مانند خود زندگی.»[1]

در برخورد با عنوان «روایت» نخستین چیزی که به ذهن متبادر می‌شود، آثاری هنری و ادبی همچون رمان، فیلم، اجراهای تئاتر و... است. از این رو عموم مردم دانش «روایت‌شناسی» را محدود به حوزه‌ی مطالعات هنر و یا نقد ادبی می‌دانند. فعالان حوزه‌های علوم انسانی اما با مطالعه‌ی بیشتر در این زمینه خیلی زود درخواهند یافت که شناخت این علم و بهره‌مندی از امکاناتش در زمینه‌های دیگری چون علوم شناختی، روانکاوی، جامعه‌شناسی، حقوق، علوم سیاسی، تاریخ و... بسیار کارآمد خواهد بود. فارغ از اهمیت و کارکردهای تخصصی این علم، ضرورت‌های آشنایی با آن به عنوان دانشی عمومی برای زندگی روزمره‌ی افراد نیز، جای بحث دارد.

موقعیتی را تصور کنید که شنیدن روایت‌های متفاوت و گاه ضد و نقیض از یک حادثه در خبرگزاری‌های مختلف، گیجتان کرده است یا آن‌جا که دو وکیل دادگستری در مقابل دادگاه هر یک سعی دارند با روایتی که از واقعه ارائه می‌دهند، موکل خودشان را تبرئه کنند. وقتی که دو حزب سیاسی هر یک با موثق دانستن روایت خود از بحران، راه حل را در خط مشی خودشان می‌دانند و بر سر خط مشی‌هایشان نزاع می‌کنند یا یک روایت که محبوبیتش در رسانه‌ها یا شبکه‌های اجتماعی، باعث می‌شود خود را به عنوان «واقعیت» به عموم مردم بقبولاند و چه بسا منجر به یک حرکت اجتماعی بشود. همه‌ی این موقعیت‌ها مثال‌هایی از نقش تعیین‌کننده‌ی «روایت» در زندگی روزمره‌ی انسان‌ها هستند. اغراق نیست اگر بگوییم این روایت‌های ما هستند که درک ما از جهان را می‌سازند و از این روست که به سواد روایت نیاز داریم.

بگذارید بررسی کتاب سواد روایت را با این سوال که «روایت دقیقا چیست؟» شروع کنیم. مسیرمان برای یافتن پاسخ را از جایی بیرون از کتاب آغاز می‌کنیم و ابتدا چند مورد از یافته‌های روانشناسان شناختی را مرور می‌کنیم[2]:

1. انسان‌ها از طریق ذهن خود با محیط در ارتباطند.

2. همچنان که رایانه‌ها به تجزیه و تحلیل رشته‌های بیت (کدهای صفر و یک) می‌پردازند، ذهن انسان نیز همین کار را با بازنمایی‌های ذهنی انجام می‌دهد.

3. دانش ما از واقعیت، به دو صورت بازنمایی می‌شود: الف- تصاویر ذهنی ب- بازنمایی‌های نمادی

حال با در نظر گرفتن زبان به عنوان نظام نمادپردازی محوری ذهن و قرار دادن آن در کنار تعریف دانش‌پژوهان سنتی از روایت[3]، می‌توان روایت‌ها را بسته‌هایی اطلاعاتی در درون ذهن در نظر گرفت که معادل رخدادهایی در بیرون هستند و در شکل دادن نگرش ما به جهان پیرامونمان نقش به‌سزایی دارند. به این ترتیب، روایت (در معنای عام خود) دامنه‌ای چنان گسترده پیدا می‌کند که با تار و پود زندگی روزمره‌ی ما گره می‌خورد.

«درست است که روایت ممکن است هنر باشد و هنر با روایت شکوفا می‌شود اما روایت چیزی‌ست که همه‌ی ما –از هنرمند گرفته تا دیگران- در آن دست داریم. ما هر روزه بارها و بارها روایت‌های گوناگونی می‌سازیم. از همان لحظه که واژه‌ها را کنار هم می‌چینیم درواقع دست به این کار می‌زنیم.»[4]

همین امر روایت‌شناسی را بسیار گسترده‌تر از صرفا یک شیوه‌ی نقد ادبی و مطالعات هنری می‌کند و قابلیت‌ها و کارکردهایش را به کلیه‌ی حوزه‌های علوم انسانی و حتی اطلاعات عمومی مورد نیاز برای زندگی زیر سایه‌ی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در عصر یکه‌تازی تکنولوژی‌های ارتباطی بسط می‌دهد. کیفیت ویژه‌ی کتاب سواد روایت نیز به کار بستن این دانش در زندگی روزمره است تا جایی که پروفسور دیوید هرمن (روایت‌پژوه)، نه تنها آن را بهترین نقطه‌ی شروع برای آشنایی با روایت می‌داند که معتقد است طرح جدیدترین مباحث معاصر، این اثر را به کتابی تأثیرگذار در حوزه‌ی پژوهش‌های روایی تبدیل کرده است.

اچ. پورتر ابوت Abbott, H. Porter ، استاد بازنشسته‌ی گروه زبان انگلیسی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، نویسنده‌ی این کتاب است و دومین ویرایش آن در سال 2008 منتشر شده. این اثر شامل چهارده فصل می‌باشد:

1. روایت و زندگی؛ به چیستی، چرایی و جهان‌شمولی روایت می‌پردازد.

2. تعریف روایت؛ چگونگی ساخت روایت از اجزائش را بررسی می‌کند.

3. مرزهای روایت؛ تأثیر متقابل مخاطب و روایت در فرآیند خواندن و تفسیر را تبیین می‌کند.

4. قدرت بلاغی روایت؛ از قاب‌بندی روایت و بهنجارسازی می‌گوید.

5. فرجام؛ در باب فرجام روایت‌ در ساحت انتظارات و پرسش‌ها به بحث می‌پردازد.

6. روایت‌گری؛ نقش راوی، روایت‌گری و کانونمندی را تحلیل می‌کند.

7. تفسیر روایت؛ ماهیت تفسیر در مواجهه‌ی مخاطب با روایت را تبیین می‌کند.

8. سه روش تفسیر روایت؛ خوانش‌های نشان‌یاب، قصدگرا و اقتباسی را معرفی می‌کند.

9. اقتباس از یک رسانه به رسانه دیگر؛ تغییر رسانه و تأثیر آن بر روایت را بررسی می‌کند.

10. شخصیت و «خود» در روایت؛ به طبقه‌بندی شخصیت‌ها و نیز واکاوی نسبت شخصیت به عنوان یکی از اجزای روایت با دیگر اجزا می‌پردازد.

11. روایت و حقیقت؛ دوگانه‌ی داستان/ناداستان را تبیین می‌کند و از نسبت میان روایت و «حقیقت» با گریزی به آراء ارسطو و افلاطون سخن می‌راند.

12. دنیاهای روایی؛ فضای روایی و نسبت میان ذهن و دنیای داستان را بررسی می‌کند.

13. پیکار روایت‌ها؛ مفاهیم «شبکه‌ی روایی» و «قصه‌های سایه» را تبیین می‌کند و از اَبَرپیرنگ‌های فرهنگی می‌گوید.

14. بحث‌های روایی؛ به روابطی می‌پردازد که درون روایت‌ها جریان دارند و تعامل ما با روایت‌ها را شکل می‌دهند.

فصول فوق منبعی غنی از مفاهیم کلیدی روایت‌شناسی را با زبانی شیرین و ساختاری منظم و در پیوند با زندگی روزمره‌ی انسان فراهم آورده است تا هم به عنوان نقطه‌ی آغاز مطالعات تخصصی‌تر و هم به عنوان کتابی در خدمت دانش عمومی و زندگی روزمره؛ مخاطبانش را با خود همراه کند. از آن جایی که جهان‌بینی ما را مجموعه‌ی روایت‌هایی که از محیط اطرافمان داریم، شکل می‌دهند و به واسطه‌ی زندگی در این عصر، همه روزه از جانب رسانه‌ها تحت بمباران اطلاعاتی هستیم و هر یک قصد دارند روایت خودشان را بر ما غالب کنند؛ خواندن آثاری از این دست، منجر به مواجهه‌ای خردمندانه‌تر با محیط اطرافمان خواهد شد.

سواد روایت

نویسنده: اچ پورتر ابوت ناشر: اطراف قطع: شمیز,وزیری نوع جلد: شمیز قیمت: ناموجود

منبع: ابوت، اچ. پورتر، سواد روایت، تهران، نشر اطراف، 1397


[1]- رولان بارت

[2]- برگرفته از کتاب درباره علم شناخت؛ نوشته‌ی جواد حاتمی، انتشارات امیرکبیر.

[3]- «روایت اساسا نوعی بازنمایی کلامی و شامل تعریف کردن یا گفتن رخدادها در قالب زبان است.» -از متن کتاب-

[۴]- از متن کتاب