ورود به آوانگارد

رازهای سهمگین یک نیمکت

مروری بر کتاب سنترال پارک نوشته‌ی گیوم موسو

مانا مبینی
دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳

وقتی آثار گیوم موسو (Guillaume Musso) را می‌خوانیم، بیشتر حس می‌کنیم که به تماشای یک‌ فیلم‌ مهیج نشسته‌ایم. ویژگی بسیار مهم‌آثار موسو نیز همین نزدیکی نوشته‌هایش با سینماست؛ اما این موضوع به هیچ وجه، رمان‌های او را به فیلم نامه شبیه نمی‌‌کند؛ بلکه در قالب رمان و با ادبیاتی قوی و جذاب، داستانی را روایت می‌کند که آن‌چنان توصیفات متناسب و قابل توجهی دارد، که تصاویری را در ذهن خواننده می‌سازد که دقت و جزییات بسیاری دارند. همین تصاویر و توصیفات دقیق در طول داستان، مخاطب را درگیر خود می‌کنند تا جایی که نتواند از‌ خواندن‌ دست بکشد.

عنصر تعلیق یکی از ویژگی‌های مهم آثار موسو است. استفاده از تعلیق هم به شکل ادبی و‌ هم‌ سینمایی، او را از سایر نویسندگان‌ متمایز‌ می‌کند. تمهیدات مورد استفاده در ادبیات برای ایجاد تعلیق، در آثار او به چشم می‌خورند؛ اما او با ‌استفاده از روش‌های سینمایی نیز مخاطب را معلق نگه می‌دارد. او‌ حتی در بسیاری از بخش‌های داستان، از روایت و تدوین موازی‌ استفاده می‌کند تا داستان را از چند زاویه دید و به طور هم ‌زمان، روایت‌ کند. شخصیت‌های او با‌تمام وجود تلاش می‌کنند تا حقایق را کشف کنند؛ اما هرچه پیش می‌روند از‌ هدف دورتر می‌شوند، تا‌جایی که جان خود و دیگران را به خطر می‌اندازند. تازه آن جاست که تلاش‌هایشان به ثمر می‌نشیند و رازهایی برایشان آشکار می‌شود. 

سنترال پارک، از صحنه‌ای عجیب آغاز می‌شود. آلیس، افسر پلیس جوان فرانسوی و گابریل، پیانیست جاز آمریکایی است که در ساعات ابتدایی صبح چشمانشان را باز می‌کنند و خود را بر روی نیمکتی در سنترال پارک‌ می‌یابند؛ در حالی که دستشان با دستبند به هم متصل شده است. آن دو هیچ خاطره‌ای از آشنایی با یک‌دیگر ندارند و تا پیش از آن هرگز ملاقاتی نداشته‌اند. آخرین خاطره‌ی آلیس از شب قبل این است که در خیابان شانزلیزه‌ی پاریس با دوستانش جشن گرفته بودند. گابریل نیز به یاد دارد که در شب گذشته در کنسرتی در دوبلین، پیانو نواخته است. حال، آلیس و گابریل باید حقیقت را کشف کنند. چطور به اینجا رسیده‌اند؟ چطور به یک‌دیگر مرتبط شده‌اند؟ لکه‌ی خون روی ‌لباس آلیس مربوط به چه ‌اتفاقی است؟ آلیس چطور از پاریس تا نیویورک رسیده است، بدون‌ آنکه خودش بخواهد و بفهمد؟ آیا کسی چیزی را‌ از دیگری پنهان می‌کند؟ آیا آن‌ها مرتکب جرمی‌ شده‌اند؟ هزاران سوال در ذهن هر دو شخصیت و مخاطبان نقش بسته است و همگی‌ مشتاق هستند تا پاسخ آن‌ها را پیدا کنند. راهی که شخصیت‌ها برای درک‌ موقعیت و اتفاقات پیش می‌گیرند راه پرمخاطره‌ای است؛ زیرا آن‌ها هیچ سرنخی ندارند. آن‌ها فکر‌ می‌کنند که پلیس به دنبالشان‌ است؛ ولی‌ نمی‌دانند چرا. حتی ممکن‌ است جنایتکاری آن‌ دو را تعقیب کند. جنایتکاری که آن‌ها را اسیر کرده و‌ از شهری به شهر دیگر و فراتر از آن، از قاره‌ای به قاره‌ی دیگر برده است. کسی که به آن دو دستبند زده است.

آن‌ها در جستجوی ارتباطشان با یک‌دیگر هستند اما هرچه بیشتر می‌جویند، کمتر به نتیجه می‌رسند.
کم‌کم، دروغ‌هایی آشکار می‌شوند. پنهان‌کاری‌ها بر ملا می‌شوند و شناخت به‌ وجود می‌آید. سرنخ‌ها یکی یکی پیدا می‌شوند و ذهنیت شخصیت‌ها و مخاطبان، بارها و بارها تغییر می‌کند تا به نقطه‌ی نهایی و ضربه‌ی آخر برسند.
در طی داستان، هرجا که مخاطب احساس‌ می‌کند به گره‌گشایی نزدیک شده است، نویسنده ضربه‌ی جدیدی به داستان وارد می‌کند و گره‌‌ تازه‌ای در آن می‌افکند. همین فرایند، داستان را غیرقابل پیش‌بینی می‌کند و مخاطب را از مسیر حقیقی آن دور می‌کند تا‌ کشش بیشتری برای کشف واقعیت، در او ایجاد کند. غیرقابل پیش‌بینی بودن هم، در کنار تعلیق از ویژگی‌های آثار موسو به شمار می‌رود. حتی باهوش‌ترین مخاطبان و کسانی که کتاب‌های زیادی خوانده‌اند، قادر به حدس انتهای داستان‌های او نیستند و از کشف حقایق آن‌ها یکه می‌خورند.

در سنترال پارک، مانند بسیاری از آثار دیگر موسو، بازی با زمان اتفاق می‌افتد؛ اما این بار، نویسنده در زمان دست نمی‌برد، بلکه شرایطی را ایجاد می‌کند که شخصیت‌های اصلی، به صورت خودآگاه و ناخودآگاه با زمان بازی کنند و در آن گم شوند. موسو در این رمان، با اتفاقات طبیعی و علمی نیز درگیر می‌شود و این بار وظیفه‌ی گره‌گشایی را به علم می‌سپارد تا در انتها، مخاطب را از داستانی تخیلی به داستانی واقع‌گرا منتقل کند؛ گرچه در طول داستان نیز، شخصیت‌ها و مخاطبان فقط خیال می‌کردند که با اتفاقاتی فراواقعی روبه‌رو هستند؛ در حالی که همه چیز بسیار ساده و قابل درک و واقعی است.

گیوم موسو‌ (Guillaume Musso)، نویسنده‌ی معاصر اروپاست که در سال ۱۹۷۴ در فرانسه متولد شد. او از کودکی به کتاب و نمایش علاقه داشت و خیلی زود شروع به نوشتن کرد. رمان‌های او در فرانسه و بسیاری از دیگر کشور‌های جهان، جزو پرفروش‌ترین کتاب‌ها به شمار می‌رود. آثار او به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شده‌اند و برای او محبوبیتی جهانی را رقم زده‌اند و همگی به لیست پرفروش‌ترین‌ کتاب‌های فرانسه و جهان راه یافته‌اند.