آناکارنینا رمان معروف تالستوی، نویسندهی شهیر قرن 19 روسیه است. او را با سه کتاب جنگ و صلح، آناکارنینا و مرگ ایوان ایلیچ میشناسند، هرچند که آثار بسیار دیگری نیز دارد. او پس از نوشتن آناکارنینا زمانی رماننویسی را کنار گذاشت که در اوج شهرت و موفقیت بود چرا که عقایدش نسبت به هنر و ادبیات تغییر کرد. او تخیل و خیال را همچون دروغ و ریاکاری خلاف اخلاق میدانست و از آن پس بود که تنها به نوشتن درس گفتار و جستارهای اخلاقی ادامه داد.
تالستوی جزو نویسندگانی بود که در زمان حیات خود به شهرت رسید. او فعال سیاسی و منتقد اوضاع جامعه بود و از کارهای مهم او میتوان به پرداختن به اوضاع آموزش و پرورش روسیه و تغییر نظام آموزشی اشاره کرد.
خلاصهی داستان:
آناکارنینا روایت روابط عاطفی میان آدمها و لغزشها و کاستیهای آنهاست. داستان با خیانت استیوا برادر آنا به همسرش دالی آغاز میشود. استیوا که از شاهزادگان و بزرگان جامعهی روسی است با معلم زبان فرانسهی فرزندان خود وارد رابطه میشود و بعد از اینکه همسرش دالی متوجهی خیانت او میشود، خانواده از هم میپاشد.
آنچه در این آغاز حائز اهمیت است این است که داستان تباهی و فساد اخلاقی با معلم فرانسه گره خورده است. تالستوی همواره از مدافعان فرهنگ و زبان روس بوده است و به این جریان آموزش زبان بیگانه بدبین بود که در آن زمان در بین بزرگان روسیه رواج داشت.
او آغاز مشکل و درگیریهای خانوادگی را با این مسئله گره زده است که در ناخودآگاه مخاطب ثبت کند که دوری از فرهنگ روسیه و نزدیکی به فرهنگ بیگانه مشکل آفرین است. تصویرهای این چنینی دیگری نیز به چشم میخورد. مثلا آنا که به درخواست برادر خود برای پادرمیانی به منزل آنان میرود، در ایستگاه قطار با صحنهی مرگ کارگری در راهآهن مواجه میشود که با برخورد قطار جان باخته است. این تصویر به مدت طولانی در ذهن آنا و ناخودآگاه خواننده ثبت میشود تا نویسنده در پایان از آن استفاده کند.
آنا که برای وساطت میان برادر و همسرش از سنپترزبورگ به مسکو سفر میکند و در پی رفع و رجوع خیانت برادرش است، در مسیر با مرد جوانی برخورد میکند و این آغازی میشود برای خیانت خود او به همسرش، کارنین.
کتاب در دو محور اصلی جلو میرود. نویسنده دو روایت متفاوت از عشق را جلو میبرد. عشقی آتشین، بیپروا و عمیق میان آنا و ورونسکی و عشقی آرام و سطحی میان کیتی و لوین.
لوین کشاورزی از طبقهی متوسط است و مدتهاست که دلباختهی کیتی، خواهر دالی است؛ اما کیتی در پی رسیدن به شاهزادهی بزرگ و ملاک منطقه است و وقتی نا امید و سرخورده از رسیدن به او میشود، سرانجام به لوین پاسخ مثبت میدهد.
آنا ماجرای پیچیدهتری دارد. او که زنی سرشناس و موجه است، مادر پسری خردسال و همسر مردی متشخص و سرشناس است. هرچند که رابطهی میان آنها سرد و بیروح است؛ اما همیشه با احترام با یکدیگر برخورد میکنند. آنا عشقش به ورونسکی و رابطهاش با او را پنهان نمیکند و همین اتفاق موجب رسوایی در جامعه و طرد شدن او میشود؛ اما کارنین حاضر به جدایی نیست و تنها خواستهاش از آنا این است که رابطهاش را پنهانی و بدون آبروریزی ادامه دهد. آنا نمیتواند خواستهاش را بپذیرد و در نهایت با دخترش که حاصل رابطه با ورونسکی است و ورونسکی به ایتالیا میگریزند.
آنها مدتی طعم وصال و خوشبختی را میچشند، اما در نهایت دلتنگی آنا برای پسرش و زندگی قبلی رابطهی آنها را به نابودی میکشاند.
برای تالستوی اخلاق از عشق مهمتر است
با اینکه نویسنده در طول داستان رابطهی میان آنا و ورونسکی را به دور از قضاوت روایت میکند و تمام توجه مخاطب را به سمت عشق عمیق و احساسات آنها جلب میکند؛ اما در نهایت برای رابطهی خارج از اخلاق فرجامی نمیبیند و آن را محکوم به نابودی نشان میدهد. در مقابل عشق میان لویی و کیتی را با پایان بهتری ترسیم میکند که به نوعی رابطهای کمتر و سطحیتر از رابطهی آنا و معشوقهاش است، چرا که آنها در محدودهی اخلاق میمانند و رابطهشان را بر اساس اعتماد متقابل پیش میبرند.
آنا کارنینا (2 جلدی)
نویسنده: لئو تولستوی ناشر: نیلوفر قطع: شمیز,رقعی نوع جلد: گالینگور قیمت: ناموجودبرخی صاحبنظران شخصیت لویی را نمادی از خود نویسنده، تالستوی میدانند. چرا که او به واسطهی این شخصیت، انتقادات خود نسبت به جامعه را وارد داستان کرده است و از زبان او به بیان افکار و عقاید خود پرداخته است. همچنین لویی شخصیتی است که همواره وجدان و اخلاق را اولویت زندگیاش قرار داده است و چنین خصوصیتی به خود تالستوی بسیار نزدیک است.
آناکارنینا همانند رمان جنگ و صلح رمان بلندی است که در آن نویسنده داستان را با ذکر جزئیات همه چیز روایت میکند. گویی برای او ذکر همه چیز بسیار مهم و ارزشمند است و به همین دلیل است که به تفصیل همهی جزئیات را توصیف میکند. این ویژگی باعث درک عمیق خواننده از داستان میشود و مخاطب به درستی احساسات شخصیتهای داستان را درک میکند.
چه کسانی آناکارنینا را به فارسی ترجمه کردهاند؟
این کتاب بارها در ایران چاپ شده است و مترجمان بسیاری آن را ترجمه کردهاند. اولین ترجمهی کتاب در سال 1342 توسط مشفق همدانی به چاپ رسید و آخرین آنها در سال 1399 توسط حمیدرضا آتش برآب و انتشارات علمی فرهنگی روانهی بازار شد. در بین این سالها نیز مترجمان دیگری به ترجمهی این کتاب پرداختند که بهترین آنها، ترجمهی سروش حبیبی است که در سال 1378 نشر نیلوفر آن را چاپ کرد.
آثار اقتباسی از آناکارنینا:
جهان فیلم و سینما همواره از ادبیات وام گرفته است و برای ساخت فیلمهای اقتباسی به سراغ آثار مشهور و بزرگ ادبیات رفتهاند. آناکارنینا نیزهمیشه جزو ده رمان برتر جهان بوده است و کارگردانان بسیاری برای ساخت فیلم به سراغ این اثر رفتهاند که در این بین میتوان به آخرین فیلم اقتباسی از آناکارنینا اشاره کرد که جو رایت آن را در سال 2012 ساخت و نامزد دریافت جوایز بسیاری شد. از سال 1911 تا سال 2012 بیش از ده فیلم با اقتباس از این رمان ساخته شده است. کارگردانهای مختلفی از ملیتهای متفاوت به این اثر پرداختهاند که هرکدام آنها به گونهای دیدنی است و تماشایشان بعد از مطالعهی کتاب خالی از لطف نیست.