ورود به آوانگارد

هملت‌هایی که پروزاک مصرف می‌کنند

مروری بر نمایشنامه‌ی «بن‌بست نویسنده» اثر «وودی آلن»

حجت سلیمی
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳

سدّ نویسنده یا بن‌بست نویسنده [۱] معضلی است که در برخی مواقع گریبان نویسنده‌ها را می‌گیرد؛ حالتی ناگهانی که نویسنده را از تمام ایده‌ها و خلاقیت‌ها تهی می‌کند و دیگر نمی‌تواند به نوشتن ادامه بدهد. این معضل برای هر نویسنده بیشتر شبیه‌ یک کابوس است و می‌تواند به‌شدت خطرناک باشد؛ چرا که ممکن است احساس پوچی کند و به زندگی خود پایان دهد؛ همان‌طور که خیلی‌ها هم این کار را کرده‌اند! وودی آلن به شیوه‌ی خود با این معضل برخورد می‌کند. شیوه‌ی غالب او در ساخت کمدی‌های سیاهش، آشنایی‌زدایی [۲] است. آشنایی زیاد منجر به معمولی شدن مسائل می‌شود و با معمولی شدن، درک ما از واقعیت مخدوش می‌شود. هنرمند به کمک تکنیک آشنایی‌زدایی چیزهای متداول را با روش‌های غیرمعمول و عجیب و ‌غریب نشان می‌دهد؛ به‌این‌ترتیب درک و فهم ما از آن مسئله تازه می‌شود. وودی آلن در این زمینه امضای خاص خودش را دارد؛ طنزی که به‌دفعات در کتاب بن‌بست نویسنده [۳] هم به کار گرفته شده است:

جیم

عجب غلطی کردم باهاش رابطه برقرار کردم؛‌ شیش ماه تمام توی رستوران‌های تاریک، کافه‌های حال به هم زن؛‌ اتاق هتل‌های ارزون با صرف نظر از تلفن‌های دزدکی و فشار روحی و عذاب وجدان.

فردروان‌پزشکت چی می‌گه؟
جیم

گفت متوقف کنم، دیگه نبینمش.

فردایزدان به‌غلط تو را «پیش‌اندیش»‌ نام نهادند.
جیممنم متوقفش کردم، دیگه ندیدمش. البته‌ روان‌پزشکم رو.[۴]

کتاب بن‌بست نویسنده شامل سه نمایشنامه‌ی تک‌پرده‌ای است. در نمایشنامه‌ی اول، ریورساید درایو[5]، همسر جیم پس از به دنیا آمدن فرزندانشان، رابطه‌ی عاطفی‌اش را با جیم قطع می‌کند. جیم به علت سرخوردگی‌ از این اتفاق با باربارا آشنا می‌شود؛ اما پس از مدتی متوجه اشتباهش می‌شود و تصمیم می‌گیرد که رابطه‌اش را با باربارا قطع کند. تا اینکه فِرِد از راه می‌رسد و چالش جدیدی ایجاد می‌شود. در نمایشنامه‌ی دوم، اولد سیبروک [6]، مهمانی‌ای در خانه‌ی شیلا و نورمن برپا شده است و خواهر شیلا و شوهرش‌ (جنی و دیوید) مهمانشان هستند. تا اینکه دفتر خاطرات نورمن پیدا می‌شود و راز رابطه‌ی مخفیانه‌اش با جنی افشا می‌شود. در نمایشنامه‌ی سوم، سنترال پارک وست [7]، فیلیس، روان‌پزشک موفقی است و بیماران زیادی را در زمینه‌ی «ترس از روابط» درمان کرده؛ اما حالا رابطه‌ی خودش به بن‌بست رسیده است و خیانت همسرش، سام، با صمیمی‌ترین دوستش، کارول، افشا می‌شود.

داستان‌‌ها و کاراکترهای سه نمایشنامه باهم متفاوت هستند؛ اما هر سه پیرامون ماهیت رابطه‌ی عاطفی بحث می‌کنند. کمدی‌های وودی آلن، پیچیده‌ترین مقوله‌های روانشناسی را به‌سادگی بیان می‌کنند و مورد آزمایش قرار می‌دهند. در هر سه نمایشنامه کاراکتری وجود دارد که شغلش نویسندگی است. جیم در نمایشنامه‌ی اول، مکس در نمایشنامه‌ی دوم و هاوارد در نمایشنامه‌ی سوم، نویسندگان شکست‌خورده‌ای هستند که هریک به‌نوعی با معضل بن‌بست نویسنده دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

مکس نمایشنامه‌ای نیمه‌کاره نوشته و هیچ‌گاه موفق به تمام کردن آن نشده است. نمایشنامه‌ی نیمه‌کاره را درون کمدی می‌اندازد. روزی کاراکترهای داخل نمایشنامه دست به شورش علیه‌ او می‌زنند و از دنیای درون نمایشنامه بیرون می‌آیند. آن‌ها مکس را دست‌وپابسته در اتاقکی می‌اندازند تا نمایشنامه‌ را تمام کند. در این مدت، کاراکترها به‌جای مکس در خانه‌ی او زندگی می‌کنند. روزی صاحبان قبلی خانه (هال و سندی) از راه می‌رسند و قصد بازدید از خانه‌ی قدیمی‌شان را دارند؛ درواقع هال و سندی می‌خواهند خاطراتشان را زنده کنند. ناگهان مکس با دست‌ و پای بسته به بیرون می‌پرد. حالا بحثی میان کاراکترهای خیالی نمایشنامه و آدم‌های واقعی شکل می‌گیرد. همه‌ی آن‌ّها از رابطه‌ی عاطفی خود ناراضی هستند:

دیوید

این موقعیت به نظر من کمدیه؛ (تراژدی نیست)؛ اونا احساساتین. خطای تراژیک، اون مرد چی‌کاره است‌؟ حسابدار؟ اون زنم هم یه زن خونه‌داره. این هملت یا مده‌آ نیست.

هالمحض رضای خدا!‌ فقط نباید یه شاهزاده باشی تا رنج بکشی. اون بیرون میلیون‌ها آدمن که مثل هملت ضربه خوردن و شکنجه شدن. اونا هملتی هستن که پروزاک[8] مصرف می‌کنن.[9]

به‌این‌ترتیب وودی آلن عمق بحث‌ها را با حفظ ویژگی کمدی‌شان گسترش می‌دهد. زبان وودی آلن ساده است؛‌ اما این سادگی ناشی از سطحی بودن نمایشنامه‌هایش نیست، بلکه عمیق‌ترین حالات روحی انسانی را بررسی می‌کند. از نظریات روان‌شناسانه‌ی زیگموند فروید گرفته تا نظریات فلسفی آلبر کامو، همه در بطن کلام ساده‌ی کاراکترها نهفته است و نه‌تنها آن‌ نظریات را طرح می‌کنند، بلکه آن‌ها را به چالش می‌کشند. وودی آلن زندگی را به هنر نزدیک می‌کند؛ همان‌طور که از زبان هال می‌گوید:‌ «هر زندگی یه مقداری تخیل هم لازم داره، واقعیت زیاد یه مقداری زننده است.»[۱۰]

بن بست نویسنده

نویسنده: وودی آلن ناشر: بیدگل قطع: شمیز،رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: ناموجود

[۱] Writer’s Block

[۲] Defamiliarization

[۳] بن‌بست نویسنده؛ وودی آلن؛‌ ترجمه‌ی محمدرضا اوزار؛‌ نشر بیدگل؛‌ تهران؛‌ 1394

[۴] همان (1394: 41)

[5] Riverside Drive

[6] Old Saybrook

[7] Central Park West

[8] پروزاک یا فلوکستین؛ نوعی داروی ضدافسردگی.

[9] آلن (1394: 113)

[۱۰] همان (1394: 116)