ورود به آوانگارد

آیین میر نوروزی

گزیده‌ای از بخش میر نوروزی «کتاب جشن‌های باستانی ایران با تکیه‌بر جشن نوروز» نوشته‌ی دکتر حسین آذران

بهاران فراهانی
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳

سخن در پرده می‌گویم، چو گل از غنچه بیرون آی/ که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی (حافظ)

پیش از آن‌که مردسالاری در جهان گسترده شود در مناطق مختلفی از زمین مادرسالاری رواج داشت و از همین رو افسانه‌ها و اساطیر مربوطه نیز از اصل مادرسالاری جدا نبودند. از این میان می‌توان به داستان سیبل و آتیس در فریجیه و سپس یونان، داستان ایشتر و تموز در بابل، آدونیس در فنیقیه و داستان ایزیس و ازیریس در مصر و داستان سوگ سیاوش در ایران اشاره کرد که همه نشانه‌هایی از آیین گستردهٔ مادرسالاری به همراه دارند.

آثاری وجود دارد که نشان می‌دهد در تمدن‌های کهن آسیای غربی- مدیترانه‌ای، کاهنه‌های شهرهای باستانی که شهربانو و فرمانروای سرزمین‌های خود نیز بوده‌اند، در نقش زمینی-جادویی الههٔ مادر، هرسال با یکی از دلاوران شهر ازدواج می‌کردند. آن دلاور براثر این ازدواج به فرمانروایی موقت شهر می‌رسید و در پایان سال دلاور-فرامانروای مزبور را قربانی می‌کردند، خون او را بر گیاهان می‌پراکندند و گمان می‌داشتند این تقلیدی جادویی از مرگ خدای گیاهی است و ریختن خون او بر زمین سبب پرباری و رویش گیاهان خواهد شد.

جشن های باستانی ایران

نویسنده: دکتر حسین آذران ناشر: هیرمند قطع: شمیز،رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: ناموجود

آیین میر نوروزی ایران مربوط به دوره‌ای است که جوامع مادرسالاری نجد ایران و آسیای غربی براثر رشد تولید به جوامع پدرسالاری تبدیل ‌شده بود و دیگر امکان نداشت فرمانروایان مرد را چون گذشته قربانی باروری و فراوانی محصول کرد. ولی ازآنجاکه نمی‌شد مسئلهٔ باروری زمین را بی‌اهمیت انگاشت حذف این آیین نیز امکان‌پذیر نبود و درنتیجه شکل عوض کرد.

در این سنت قدیمی شاه یا امیر یا حاکم محل به صورت ظاهری چند روزی از حکومت خلع می‌شد و مردم به‌جای او یک شخص محکوم به اعدام یا مجرم را می‌نشاندند و اگر مجرمی نبود مردی تنک‌ریش را برمی‌گزیدند که مژده‌آور بهار بود. این حاکم جدید در حکومت صوری خود به عزل و نصب و توقیف و جریمه و مصادرهٔ اموال هم می‌پرداخت و به این طریق که مثلاً حکمی می‌نویسد اعیان را به پرداخت مبالغی ترغیب می‌کرد. اعیان هم معمولاً حکم را اجرا می‌کردند زیرا جزو عادات عید نوروز آن را به فال نیک می‌گرفتند. در پایان این مدت این حاکم موقت یا می‌گریخت و یا به دست مردم افتاده و کتک می‌خورد و مردم به او آب می‌پاشیدند و البته این کار موجب رنجش او نمی‌شده است.

متن بالا گزیده‌ای است از بخش میر نوروزی «کتاب جشن‌های باستانی ایران با تکیه‌بر جشن نوروز» نوشته‌‌ی دکتر حسین آذران که انتشارات هیرمند آن را به چاپ رسانده و در این بخش‌ها نویسنده ارجاعاتی دارد بر پژوهش‌های دکتر مهرداد بهار و مقالهٔ میر نوروزی علامه محمد قزوینی و نیز پژوهش‌هایی از کلمان هوار، خاورشناس فرانسوی.