یلدا یکی از چهار جشن فصلی ایران و به عنوان یکی از باستانیترین جشنوارههای کشور شناخته میشود. این میراث فرهنگی عمدتاً از طریق شفاهی و روشهای غیررسمی به نسلهای جوان منتقل شده و اعتقادات و سنتهای فراوانی پیرامون مراسم شب یلدا در میان مردم جاری است. در میان ویژگیهای مرتبط با این میراث، حضور قابل ملاحظه رنگ قرمز بسیار مهم است؛ انارهای قرمز، هندوانه، انگور قرمز و نظایر آن بخش جدایی ناپذیر این مراسم هستند. جمع شدن در خانه بزرگترها، دور یک سفره که روی زمین پهن شده و بسیاری از عناصر سنتی این مراسم از جمله انار، هندوانه، آجیل ، سوپ مخصوص شب یلدا و چندین و چند نوع غذای دیگر روی آن قرار دارد و خواندن دیوان حافظ، شاهنامه فردوسی به ویژه توسط بزرگترهای خانواده، آواز خواندن و نواختن آلات موسیقی از سنن این مراسم باستانی است.»
سطور بالا بخشی از درخواست ایران برای ثبت یلدا به عنوان میراث ناملموس فرهنگی در صفحه ویژه اشتراکگذاری پروندههای چند ملیتی یونسکو به گزارش خبرگزاری ایسناست. باتوجه به داده ها، پروندهی درخواست ایران از یونسکو برای ثبت شب یلدا به تاریخ نوزدهم مارس ۲۰۱۵همچنان در لیست انتظار یونسکو قرار دارد، مدتی پیش نیز شایعهای مبنی بر اینکه کشور آذربایجان به تنهایی یلدا را به نام خود ثبت کرده منتشر شد که صحت نداشته و همچنان پرونده شب یلدا از جانب ایران در لیست انتظار یونسکو قرار دارد.
شب یلدا یا چله (چهله) از قدیمیترین و کهنترین جشنهای ایرانیست که در کتابهای التبیه الاشراف مسعودی دانشمند مسلمان قرن دهم میلادی و هم چنین آثار الباقیه ابوریحان بیرونی منجم ودانشمند ایرانی نام برده شده، ابوریحان بیرونی از این جشن با نام میلاد اکبر که منظور همان میلاد خورشید استیاد کرده، فردوسی هم بر پایی یلدا یا خور روز را به هوشنگ، از پادشاهان پیشدادی ایران نسبت داده است.
یلدا به معنای تولد یا زایش و واژهای سریانیست، برخی منابع آن را بی ربط با زایش مهر یا میتره که از خدایان پیشا زرتشتی نمیدانند، چرا که ایزد مهر چنان در باور ایرانیان جای گرفته بود که حتی پس از ظهور زرتشت به عنوان یکی از فرستادگان اهورامزدا باقی میماند تا بر اعمال و پیمانهای بین موجودات نظارت کند. از آنجا که با طلوع خورشید و قبل از سپیده دم، میتره با گردنه طلایی اش به سرکشی اعمال و پیمانها میرود، خورشید به یکی از نماد های او بدل گشته است. همچنین از آنجا که تغییر فصل و طول شبانه روز در کشاورزی و دامداری مردمان ایران بسیارمهم بوده و در گاهشماری کهن اوستایی سال نو از فصل سرد آغاز می شده، میتره مژدهی پیروزی اهورامزدا بر اهریمن را میدهد. برای همین در طولانیترین شب سال ایرانیان گرد هم میآمدند آتش میافرختند و با بیدار ماندن در آن شب تاریک، و با خوردن و آشامیدن خوراکهای عمدتا قرمز رنگ به رنگ آتش و نواختن موسیقی، شعر خوانی (شاهنامه خوانی، حافظ، سعدی...) داستان گویی و درست کردن کاردستی و.. تلاش میکردند به ایزد مهر کمک کنند تا در جنگ با اهریمن ( که یکی از نمادهایش تاریکی است) پیروز شود؛ و آن صبح امید، خرّم روز آغاز شود.
بنابر سنت، ایرانیان در هر جشن و سروری خوان یاسفرهای میگسترانند. شب چله نیز از این قاعده جدا نیست. سفره شب چله یا یلدا میَزدMyazd نام داشته که انواع میوههای خشک و تر و آجیل یا به قول زرتشتیان لُرکLork بر آن چیده میشده است.
جشن و سرور شب چله همانطور که گفته شد به مناسبت پیکار و نبرد بین نماینده اورمزد مهر، فرشتهی پیمانو اهریمن است تا راستی و نظم را بر پا دارد، ما ایرانیان با بیدار ماندن و گوش سپردن به داستانهای زیبای بزرگترها به ایزد مهر یاری میرسانیم تا پیروز شده و نور را دوباره بر زمین و ما بتاباند و این گونه نادرستیها و بدعهدیها را نابود کند.
پانویس: بیشتر دادههای یادداشت بالا از آثار و سخنرانیهای ژاله آموزگار برداشت شده است.