هر روز انسانهای بسیاری در سراسر کرهی زمین چشم به جهان میگشایند؛ آنها در شکلهای گوناگون، نژادهای متفاوت و ترکیبی و هم زمان با تواناییهای خاص آیندهی خود را رقم میزنند. خوش اقبالها فرصت مییابند استعدادهایشان را بشناسند و امکانات کافی در زمینهی این استعدادها در اختیار داشته باشند تا به موجودی یگانه و بینظیر تبدیل شوند؛ اما چند درصد کودکان این اقبال را دارند؟ چقدر سرپرستان آنها در فکرند و در راه شناخت تواناییهای شان به آنها کمک کنند؟ و در نهایت، چقدر سرپرستانشان ظرفیت دارند تا آن چه این کودکان هستند را بپذیرند؛ نه آن که بخواهند موجودیت حقیقی آنها را انکار کنند؟
واضح است که شغل و کاری که هر انسانی بدان مشغول است بخش مهمی از هویت او را میسازد و اگر کار تنها راهی برای امرار معاش و فاقد حداقل رضایتی باشد بحرانهای پیچیدهای برای فرد به وجود میآورد. ویژگیهای هر فردی معمولا بر حسب ملیت، جنس، سن و شغل در نظر گرفته میشود؛ پس کسی که همیشه مشتاق نقاشی بوده است و توانایی شگرفی در آن دارد، دوست ندارد به عنوان یک مهندس ساختمانی شناخته شود. همچنین او نمی تواند در موقعیتی بدرخشد که از ابتدا مناسب آن نبوده است. چه بسا در حرفهی مناسبش به هنرمندی صاحب سبک بدل میشده است.
پس شناخت و پذیرش استعدادها نخستین گامهای ساخت جامعهای موفق و پیشرو ست. جامعهای که اعضایی با سلامت روان دارد، جایی که کار هر چقدر هم سخت باشد به تفریح بدل میشود و چه شاهکارها و نتایج خیره کنندهای محصول آن خواهد بود؛ اما از آن جا که بعضی اقدامات مانند واکسیناسیون در زمان و سن خاصی بهترین نتیجه را خواهد داد و نوجوانی زمانی ست که افراد در مدارس رشته و شاخهی فعالیت آیندهی خود را انتخاب میکنند، واجب است که تلاش برای استعداد یابی از کودکی آغاز شود تا نوجوان آیندهی خود را شتابزده بر اساس دادههایی نادرست پی ریزی نکند.
کتاب هوش هشت گانهی گاردنر با استناد به پژوهشهای گسترده و طولانی نگاشته شده است و علاوه بر کمک به شناخت استعدادها و مشاغل مرتبط با این استعدادها ، برای پرورش هوشهای گوناگون و آموختن ملزوماتی که استعدادی در آن نداریم، به ما راهکارهای جالبی میدهد. در حقیقت منظور از هوشهای هشتگانه موارد زیر است:
هوش زبان شناختی (مدیریت و روابط انسانی)
هوش منطقی - ریاضی
هوش تصویری(فضایی)
هوش موسیقیایی (هنری)
هوش درون فردی (ارتباط با درون خود)
هوش برون فردی (ارتباط با دیگران)
هوش بدنی – حرکتی
هوش طبیعت
وجود هر کدام از این هوشها و یا ترکیبی از آنها به توانایی و نبوغ در انجام پارهای از مشاغل کمک می کند. فردی که هم زمان دارای هوش کلامی و اجتماعی است، می تواند از آن جا که قوهی درک دیگران را داشته و سخن ور خوبی هم هست، رهبری گروهی را به عهده گیرد یا روان شناس و مشاور موفقی شود. همچنین کودکی را فرض کنید که هوش کلامی بالایی دارد؛ اما در هوش منطقی – ریاضی ضعیف است. این کودک می تواند با طرح داستان به سادگی قواعد ضروری ریاضی را یاد بگیرد.
مثال: روزی «1» بیدار شد؛ اما او تنها بود و این غمگینش می کرد. «1» دیگری را دید. آن ها با هم دوست شدند. حالا دو نفر بودند. پس یک به اضافه ی یک می شود دو.
خواندن کتاب هوش هشتگانه ی گاردنر کمک می کند خلاقیت به کار افتد و هر فردی بتواند خودش راهکارهای مناسب را بر اساس ویژگیهای ذهنی جهت تقویت ضعف ها خلق کند.
* عکس از مسعود خلج زاده