ورود به آوانگارد

عشق و گرسنگی

مروری بر کتاب نان سال‌های جوانی نوشته‌ی هاینریش بل

نسرین ریاحی‌پور
پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳

همه چیز از صبح دوشنبه آغاز شد. وقتی فندریش جوان توی تختش خوابیده بود و میل داشت پتو را روی سر بکشد تا کمی بیشتر استراحت کند که صدای خانم صاحب خانه را شنید و نامه‌ای از زیر در به درون اتاقش سرانده شد. نامه مهر معمول ادارۀ پست را نداشت و روی آن مهر راه آهن خورده بود. او در سال‌هایی که در شهر زندگی می‌کرد فقط دوبار، این سبک نامه‌ها را دریافت کرده بود و این بار سوم بود. بار اول از مرگ مادرش با خبر شده و بار دوم پدر تصادف کرده و هر دو پایش شکسته بود. با شتاب برخاست و به سمت در هجوم برد. پدر خبر ورود دختر یکی از آشنایان را داده بود و او باید ساعت یازده در ایستگاه راه آهن او را ملاقات می‌کرد...

نان سال های جوانی داستان مرد جوانی ست که از شانزده سالگی برای کارآموزی به شهری بزرگ آمده و پس از آن با تعمیر ماشین لباس‌شویی روزگار می‌گذراند. داستان، همه در یک روز می‌گذرد و از خلال هر رویداد و نشانه‌ای کوچک، قهرمان به سال­‌های دور زندگیش سفر می‌کند. سال‌های پس از جنگ جهانی دوم و دست و پنجه نرم کردن با گرسنگی بی پایان که بهانه ­ایست برای پرداختن به مشکلات جوامع پس از جنگ. جوامعی که گرچه جنگ را پشت سر گذاشته‌اند اما هم‌چنان درگیر ویرانی هستند.

هزینه‌های گزافی که جنگ‌ها بر ملت‌ها تحمیل می‌کنند، نا به سامانی اقتصادی و در نتیجه گرسنگی به بارمی‌آورد و همۀ ابعاد زندگی، از احساسات و روابط گرفته تا جهان‌بینی آدم‌ها را متاثر می‌کند؛ زیرا انسان قبل هر چیز یک بدن است که به غذا، لباس و سرپناه نیاز دارد و کسی که نان ندارد، نمی‌تواند درست فکر کند، دوست بدارد و میان نیکی و بدی به درستی قضاوت کند. طبیعی ست که در واپسین لحظات زندگیش روی تخت بیمارستان همه‌ی محتویات کنسرو گوشت را می‌بلعد تا معده اش را بیشتر از غذا انباشته کرده باشد. ولع کسی که از قحطی آمده اندازه ندارد و ترس از گرسنگی در او بر ترس از مرگ پیشی گرفته است. در همین فضای قحطی‌زده است که شوهر زن تازه وفات یافته به جای سوگواری به جستجوی کنسرو گوشت قفسه‌ها را می‌گردد و سر پرستار نگون بخت فریاد می‌زند که باید کنسرو گوشت را پس بدهد.  

هاینریش بل نویسنده‌ی آلمانی چنین فضایی ساخته است تا جنگ را دشنام دهد و از شرایطی بگوید که فقر، فرهنگ و اخلاق را به قهقرا برده است. فضایی که بخشش یک تکه نان می‌تواند عشق بیافریند و دریغ داشتنش نفرت پراکنی کند. این طور است که قهرمان با دختر کارفرمایش دوستی می‌کند تا عواطف به جهتی بروند که جسم به آسایش می‌رسد. آدمی که تنها در هر لحظه و ساعتش به نان می‌اندیشد؛ نان گرم تازه، وقت اندیشیدن به دیگر چیزها را ندارد. نان سال های جوانی عملکرد صاحبان سرمایه را هم به چالش می‌کشد و در قالب پرسش‌های فندریش از دختر کارفرما دربارۀ روزهای گرسنگی او و همکارانش، می‌خواهد بداند چرا آن ها به جای سوپی آبکی چند تکه نان به کارگران و کارمندان‌شان نمی‌دادند تا کمی از سختی زندگی آنان بکاهند؛ در حالی که عایدی کلانی از دسترنج آن ها به دست می آورده‌اند.

رمان هاینریش بل نویسنده‌ای که در سن کم به جنگ فراخوانده شد و سال‌های جوانیش را میان شلیک توپ‌ها و تیرها گذراند، تلاش کرد از جنگ بگریزد؛ اما به زندان انداخته شد و زندگی زناشوییش را در شهری آغاز کرد که هشتاد در صد آن به ویرانه تبدیل شده بود، کوتاه است؛ ولی می تواند اندیشۀ خوانندگان خود را برای تحولی بزرگ آماده کند. او از خلال روایت خود از جامعه می خواهد با جنگ، فقر و تبعیض مبارزه کند تا اخلاقیات و فرهنگ نجات پیدا کنند. 

نان سال های جوانی یکی از رمان های هاینریش بل نویسنده شهیر آمانی است که در سال 1955 نوشته شده است. رمان های دیگر این نویسنده با عناوین “عقاید یک دلقک”، “بیلیارد در ساعت نه و نیم”، “تا زمانی که”،  “آبروی ازدست‌رفته کاترینا بلوم” و “پایان یک ماموریت” به فارسی ترجمه شده است.

نان سال های جوانی

نویسنده: هاینریش بل ناشر: چشمه قطع: شمیز,رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: ناموجود