ورود به آوانگارد

دراندرونی مردان قاجاری

مروری بر کتاب زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش نوشته‌ی افسانه نجم آبادی

مریم نصری
دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳

«جام شراب سرنوشت‌ساز و ایمان‌برانداز

همچنین می‌توان تغییر معناداری در بازنمایی‌های تصویریِ قرن نوزدهم از داستان عشق افسانه‌ای شیخ صنعان به دختر ترسا در روم یافت. شیفتگی مردان ایرانی به اروپا موجب شد که این داستان قدیمی و عرفانی به یکی از محبوب‌ترین داستان‌های دوران قاجار تبدیل شود. این داستان کهن به صورتی نقل شد که گویی احوالات امروز ما را بیان می‌کند. متون دوران قاجار ارجاعات فراوانی به این داستان دارند و روایاتی تازه از آن برنوشتند. صحنه‌هایی از داستان، تبدیل به مضمون اصلی بسیاری از نقاشی‌ها و دیگر آثار هنری دوران قاجار شد. این داستان به‌صورت روایتی از عشق مردان ایرانی به زنان اروپایی و عشق ایران به اروپا به مثابه یک زن، بازگویی شد. این بازروایی از راه تغییری که در «قلب» داستان رخ داد میسر شد. یعنی قلب داستان - آنجا که لایه‌های انبوهی از معنا هدایت‌گر روایت می‌شود - از لحظه نظر به زن به لحظه نوشیدن جام شرابی سرنوشت‌ساز و ایمان‌برانداز از دست او جابه‌جا شد.» [1]

افسانه نجم آبادی، پژوهشگر، نویسنده و مدرس حوزه‌ی مطالعات زنان، تاریخ  و جنسیت است. نجم آبادی به دنبال یافتن رد پای تاثیر مدرنیته بر زیست جنسی ایرانیان، سال­‌های زیادی را صرف پژوهش در آثار هنری و ادبی کرده است. کتاب زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش نتیجه‌ی این پژوهش‌ها است که به زبان انگلیسی نوشته شده و با نگاه تحلیلی نگارنده همراه می‌­شود. با توجه به تسلط همیشگی مردسالاری بر تاریخ و فرهنگ ایران، به دست آوردن اطلاعاتی مشخص از زیست زنان ایرانی تقریبا غیر ممکن به نظر می‌آید اما نویسنده بر آن است تا از دل آثاری که توسط مردان خلق شده‌اند به اطلاعاتی در مورد زنان و نقش‌های جنسیتی آنان دست یابد. کتاب شامل دو بخش است که در حال حاضر تنها بخش اول آن به فارسی ترجمه شده است. در اولین فصل از این بخش با نام «اوایل دوران قاجار» به  بررسی آثار هنری و تعریف مفهوم زیبایی و جذابیت جنسی در آن دوره‌ی زمانی پرداخته می­‌شود. پی بردن به این نکته که زیبایی به شکل امروزی آن در انحصار زنان نبوده و اصلا مفهومی جنسیتی به حساب نمی‌آمده است. در این فصل، مراجعه به آثار ادبی مانند رستم الحکما، رستم التواریخ، قابوس نامه، اخلاق ناصری، اخلاق عالم آرا، خاطرات اعتماد السلطنه، رساله فجوریه و بررسی نقاشی‌هایی که عاشقان و معشوقان را به تصویر می­‌کشند همگی گواه این موضوع هستند که زیبایی و جذابیت جنسی یک مفهوم بی جنسیت محسوب می‌­شده است. چنان چه توصیفات چهره‌ی غلامان یا پسران نوجوان تفاوت زیادی با توصیف زیبایی نسوان نداشته و حتی می‌­توان گفت مفصل تر نیز بوده است. در این فصل با دسته بندی تازه‌ای از جنسیت در آن زمان آشنا می­‌شویم که برای انسان امروزی معنا و مفهومی کاملا متفاوت دارد. این دسته بندی انسان‌ها را به سه دسته‌ی مردان و زنان و امردان تقسیم می­‌کند.

امردان، پسران نوجوان و نابالغی را می­‌گفتند که آثار جوانی اعم از رویش ریش و سبیل در آنها ظاهر شده اما هنوز پایدار و کامل نشده است. نویسنده با تاکید بر جدایی این مفهوم از مفهوم «پدوفیلیا» و اصطلاح «بچه بازی» در تلاش است تا توجه خواننده را به سمت زمینه و بستر زمانی آن جلب کند. همجنس­‌خواهی در میان مردان ایرانی تا زمانی که معشوق امردشان تبدیل به یک مرد بالغ نشده است نه تنها غیر معمول نبود بلکه برای بسیاری از مردان جوان، عبور از این مرحله مانند عبور از یکی از مراحل بالغ شدن به حساب می‌آمده است. امردان در جایگاهی که گاهی بالاتر از زنان و گاهی هم ردیف آنان است، یکی از ابژه‌های میل جنسی مرد ایرانی بوده‌اند. این تمایل گاهی تا جایی پیش می­‌رفته که زنان در تلاش برای به دست آوردن توجه مردان و منحرف کردن میل آنان نسبت به امردان دست به دامان سحر و جادو می­‌شدند تا آنان را ترغیب کرده و به تولید مثل ادامه دهند.

در فصل دوم از این بخش با عنوان «تحولات قرن نوزدهم» به بررسی تاثیر آشنایی ایرانیان با مدرنیته و غرب بر زندگی جنسی ایشان پرداخته می­‌شود. نگارنده با استناد به خاطرات سفرای کشورهای اروپایی و سفرنامه‌های جهانگردان غربی مانند شاردن و تانکوانی و دادمور کاتن دیدگاهی کلی از نگاه اروپاییان نسبت به تمایلات جنسی مردان ایرانی و وضعیت زنان ارائه می‌­دهد. کشف این نکته برای آنان که هم جنس خواهی و تمایل به امردان میان ایرانیان رایج و معمول است و زنان فاقد هر نوع حضور اجتماعی هستند و به جز آن برای به دست آوردن توجه مردان باید با پسران نوبالغ رقابت کنند باعث ناامیدی از جامعه‌ی ایرانی و عقب مانده پنداشتن آن‌ها می‌­شد. این نوع نگاه بر مردان ایرانی که اروپا را مظهر نوگرایی می­‌دانستند تاثیر به سزایی داشت. ایرانیان به اروپا سفر کردند و با دیدن زندگی متجدد غربی و حضور زنان در مکان های عمومی و تقبیح هم جنس خواهی، در زمان اندکی عادت های قبلی را کنار گذاشتند و علاقه به امردان از وجه‌ی عمومی به پشت پرده‌ی زندگی افراد منتقل شد. این تغییر با حضور اجتماعی زنان و تاکید بر این موضوع که زن و مرد باید در کنار هم قرار بگیرند همراه شد تا در نهایت هم جنس خواهی مساوی با انحراف اخلاقی قلمداد شود. در ادامه نویسنده با بررسی داستان شیخ صنعان و تحلیل خوانش‌های مختلفی که از این داستان ارائه شده است دورنمایی از زیست مردان ایرانی در ارتباط با خوشان ارائه می­‌دهد.

زنان سیبیلو و مردان بی ریش

نویسنده: افسانه نجم آبادی ناشر: تیسا قطع: شمیز,رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: ناموجود

[1]- (ص 83)