ورود به آوانگارد

چو تلخ عیشی من بشنوی به خنده درآی

مروری بر کتاب یادداشت های یک دیوانه نوشته‌ی نیکلای گوگول

بهاران فراهانی
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳

اگر نقاشی بخواهد زندگی را به شکلی عام، بی‌مکان و زمان به تصویر بکشد، نیکلای واسیلوویچ گوگول را می‌تواند چراغ راهش قرار دهد، چراکه او با آنکه از روسیه و برای آن می‌نویسد، نگاهی که به «زندگی» می‌دهد بی‌زمان و مکان است و هم اوست که با افزودن ظرافت‌هایی داستانی، زندگی روزمره را به امری خاص تبدیل کرده، زندگی را از خلال مکان‌ها و ویژگی‌های شخصیت‌ها بیرون می‌کشد و آن را در عریان‌ترین وجه خود به ما نشان می‌دهد. آن‌هم با کلامی درعین‌حال شاعرانه و درعین‌حال طنزآمیز.

داستان‌های این مجموعه، که متشکل از هشت داستان کوتاه است، پر از شخصیت‌های واقعی و آشنایی هستند که گوگول در قالب نویسنده سعی کرده است که تنها روایت کنندۀ سرگذشت آن‌ها باشد و البته برای جلوگیری از ملال، خودش هم بارها عینک‌هایش را تغییر می‌دهد.

در یادداشت‌های یک دیوانه دفتر خاطراتی را ورق می‌زنیم که در جایی از آن نوشته شده: «...و تمام دلیل این مسئله، آن‌طور که من می‌بینم، در این است که مردم فکر می‌کنند عقل آدمی در سرش است و واقعاً هیچ‌چیز انقدر دور از حقیقت نیست، عقل را باد با خود از دریای خزر می‌آورد...[1]»

در داستان دوم می‌بینیم که بلوار نیفسکی تنها یک بلوار در سنت پترزبورگ نیست و هر شهری انگار بلوار نیفسکی‌ای دارد که بخشی از هویت آن شهر است.

 در «دماغ» سی صفحه با نویسنده همراه می‌شویم تا ببینیم سرنوشت دماغ پیداشده در نان صبحانۀ ایوان یاکوولویچ چه می‌شود.

 «شنل» که یکی از مهم‌ترین آثار نه‌فقط گوگول بلکه کل ادبیات روسیه به حساب می‌آید، داستان مردی است که سختی‌های زیادی را برای خریدن یک شنل نو متحمل می‌شود.

 آنتوان چخوف دربارۀ «کالسکه» می‌گوید: «عجب هنرمندی است او! همین «کالسکه» او به‌تنهایی دویست هزار روبل می‌ارزد. لذت محض بود و بس![2]»

 داستان بعد، «ماجرای نزاع ایوان ایوانوویچ و ایوان نیکیفوروویچ»، دعوای دو ارباب که رفاقتی عمیق داشته‌اند را با لحنی کنایه‌دار نسبت به خصایص هر یک نشان می‌دهد و شخصیت‌پردازی آن پر ظرافت است.

«دلم برای آن زندگی بی‌سروصدای مالکین روستاهای پرت و دورافتاده غنج می‌زند. همان‌ها که در اوکراین مالکین قدیمی نامیده می‌شوند.[3]» این‌ها، جملات آغازین داستان بعد، «مالکین قدیمی»، است که با حوصلۀ تمام زندگی یک زوج عاشق سالمند و خانه‌شان را برایمان تعریف می‌کند.

داستان آخر، «ایوان فیدوروویچ اشپونکا و خاله‌اش»، داستانی است که گوگول آن را به انتها نمی‌رساند و در انتهایش به ما قول می‌دهد که ادامۀ داستان را در فصل بعد خواهیم خواند، فصلی که وجود ندارد. این ناتمامی البته تنها در ظاهر است ولی در اصل نویسنده به هدف خود رسیده است و این نیز وجهی از خلاقیت اوست.

ترجمۀ این مجموعه کاری است از خشایار دیهیمی که نشر نی آن را منتشر کرده است.

آن لحظه که در میانۀ هر داستان، برای ریختن چای بعد از ظهرتان، کتاب را روی میز گذاشتید و ناگهان متوجه شدید که گوشه‌های لب‌هایتان از حالت عادی بالاتر است تعجب نکنید، گوگول نویسنده‌ای است که هزلش را چنان نرم به ما عرضه می‌کند که همراه باشخصیت‌های داستان‌های او، پیچیدگی‌های لحظه‌ها را زندگی می‌کنیم و جزئیات زندگی‌های شخصیت‌ها را در درونمان لمس می‌کنیم.

این مجموعه شامل پنج داستان کوتاه است و درباره‌ی شخصیت‌های عامیانه و عجیب و غریب. دفتر خاطرات یک دیوانه داستانی کوتاه است در مورد سقوط یک مرد به جنون. در این داستان‌های کوتاه، گوگول پوچی زندگی را به تصویر می‌کشد و باعث می‌شود که رویا و واقعیت اشتباه گرفته شوند به‌طوری که هیچ راهی برای تشخیص آنچه درست است، از توهم، و آنچه دارای ارزش است، از آنچه بی‌ارزش، نداریم.

یادداشت های یک دیوانه

نویسنده: نیکلای گوگول ناشر: نی قطع: شمیز،رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: 140,000 تومان

[1] گوگول ، نیکلای واسیلوویچ. (۱۸۳۵) . یادداشت‌های یک دیوانه و هفت قصهٔ دیگر. (ترجمهٔ خشایار دیهیمی) . تهران: نشر نی. صفحهٔ ۴۱. 

[2] Simon Karlinsky (1992). The Sexual Labyrinth of Nikolai Gogol. University of Chicago Press. p. 132. ISBN 0-226-42527-4.

[3] گوگول ، نیکلای واسیلوویچ. (۱۸۳۵) . یادداشت‌های یک دیوانه و هفت قصهٔ دیگر. (ترجمهٔ خشایار دیهیمی) . تهران:نشر نی. صفحهٔ ۲۴۵.